نجات نخواهند بود]. پس وارد بر حضرت عسکریعليهالسلام شدم و دیدم لباس سفید و فاخری بر بدن مبارک آن حضرت می باشد، پیش خود گفتم: آیا ولیّ خدا و حجّت او لباس فاخر می پوشد، و به ما امر به مواسات با برادران دینی می نماید، و ما را از پوشیدن لباس فاخر نهی می نماید؟!
پس حضرت عسکریعليهالسلام [ قبل از این که من سخنی بگویم] با حال تبسّم لباس رویی را کنار زد و من دیدم لباس سیاه و خشنی بر بدن مبارک اوست. سپس فرمود:
«این لباس را برای خدا، و این را برای شما پوشیدم.»
پس من سلام کردم و مقابل دری که پرده ای مقابلش آویخته بود نشستم، ناگهان بادی وزید و گوشه ای از آن پرده کنار رفت و چشم من به فرزند زیبایی مانند پاره ماه افتاد که چهار ساله به نظرم می رسید؛ او به من فرمود: «ای کامل بن ابراهیم!»
پس بدنم لرزید و از بزرگواری و هیبت او حالم دگرگون شد، و گفتم: «لبّیک یا سیّدی»، فرمود:
«آمده ای نزد ولیّ خدا و حجّت الهی و باب رحمت او تا سؤال کنی: آیا کسی جز امثال تو اهل بهشت خواهد بود؟»
گفتم: «آری به خدا سوگند برای همین سؤال آمده ام.» فرمود:
«به خدا سوگند اگر چنین باشد، اهل بهشت افراد کمی خواهند بود.»
سپس فرمود: «به خدا سوگند گروهی داخل بهشت خواهند شد که به آنان حقّیه می گویند.»
گفتم: «مولای من، حقّیه کیانند؟» فرمود:
«کسانی که چون علیعليهالسلام را دوست می دارند به حقّ او سوگند می خورند در حالی که نه حقّ او را می شناسند و نه فضیلت و مقام او رامی دانند.»
پس ساعتی سکوت نمود و سپس فرمود:
«آمده ای از اعتقاد مفوّضه سؤال کنی؟ [ که می گویند: خدا کارها را به اولیای خود واگذارده و در آنها دخالتی ندارد]، آنان دروغ می گویند چراکه قلوب ما ظرف مشیّت خداوند است، و هرچه او بخواهد ما نیز همان را می خواهیم، همان گونه که می فرماید:( وَ ما تَشاؤُونَ إِلّا أَنْ یَشاءَ اللَّهُ ) (1) .»
سپس پرده اطاق به حال خود بازگشت و من نتوانستم آن را کنار بزنم، و حضرت عسکریعليهالسلام با حال تبسّم رو به من نمود و فرمود:
«ای کامل، حجّت خدا بعد از من پاسخ سؤال تو را فرمود، برای چه نشسته ای؟»پس من از نزد حضرت عسکریعليهالسلام خارج شدم و پس از آن دیگر آقای خود را ندیدم.(2) قبیصه جعفی می گوید: به امام صادقعليهالسلام گفتم: «... معنای آیه شریفه( إِنَّ إِلَیْنا إِیابَهُمْ ثُمَّ إِنَّ عَلَیْنا حِسابَهُمْ ) چیست؟» امامعليهالسلام فرمود:
«این آیه درباره ما نازل شده است.» گفتم: «تفسیر آن را برای من بیان کن.» امامعليهالسلام فرمود:
«آری ای قبیصه! چون روز قیامت شود، خداوند حساب شیعیان ما را به عهده ما می گذارد، پس هر حقّی که بین آنان و بین خدا باشد، حضرت محمّدصلىاللهعليهوآله برای آنان از خداوند درخواست عفو می نماید، و هر حقّی [ از مظالم که] بین آنان و بین مردم باشد، حضرت محمّدصلىاللهعليهوآله از ناحیه آنان پرداخت می نماید، و هر حقّی که بین آنان و بین ما باشد، ما بر آنان
_____________________
1- 247) هل اتی / 30؛ تکویر / 29.
2- 248) غیبت شیخ طوسی / 248.