15%

خلاصه ای از جنگ ذات السلاسل

هنگامی که امیرالمؤمنینعليه‌السلام از غزوه ذات السلاسل یا وادی رمل با غنائم بسیار به مدینه وارد شد، در این هنگام جبرئیلعليه‌السلام خبر ورود آن حضرت را به رسول خداصلى‌الله‌عليه‌وآله ابلاغ نمود. آن حضرت دستور فرمودند که مردم از علیعليه‌السلام استقبال کنند. مردمان دو صف شده و با پیغمبر اکرمصلى‌الله‌عليه‌وآله به استقبال علیعليه‌السلام رفتند، همین که آن حضرت رسول خداصلى‌الله‌عليه‌وآله را دید از اسب خود پیاده شد. و به سوی پاهای آن حضرت خم شد که آنها را ببوسد. حضرت فرمودند: سوار شو که خدای تعالی و پیغمبرش از تو خشنودند. آن حضرت به سبب این مژده از خوشحالی گریان شد. سپس رسول خداصلى‌الله‌عليه‌وآله فرمودند: «یا علی اگر نمی ترسیدم از اینکه گروه هایی از مسلمانان درباره تو بگویند آنچه را نصاری درباره عیسی بن مریمعليه‌السلام گفتند که او را گاهی خدا و گاهی پسر خدا خواندند، امروز سخنی درباره ات می گفتم که به هیچ گروهی از مردمان نگذری جز آنکه خاک زیر قدم هایت را برای تبرّک برگیرند.(92)