( وَ يَسْئَلُونَكَ عَنْ ذِيالْقَرْنَيْنِ قُلْ سَاَتْلُوا عَلَيْكُمْ مِنْهُ ذِكْرا... .)
(۸۳ تا ۱۰۲ / كهف)
اين آيات راجع به تاريخ زندگي ذيالقرنين است كه در خلال آن نكاتي از
پيشگوئيهايقرآنكريمنيز بهچشم ميخورد. آيات چنين شروع ميشود: «از تو از وضع ذيالقرنينميپرسند،بگو: به زودي از او ذكري براي شما ميخوانم! ما وي رادر زمين تمكين داديم، و از هر چيز وسيلهاي برايش عطا كرديم، پس او وسيلهاي تهيه كرد، تا اينكه به غروبگاه خورشيد رسيد،و آنرا ديدكه در چشمهاي گلآلود فرو ميرود،و نزديك چشمه گروهي را يافت....»
منظور از اين كه فرمود: «او را در زمين تمكين داديم،» اين است كه او را «توانا» كرديم. تمكن در زمين به معناي قدرت در تصرف در زمين است، تصرفي مالكانه ودلخواه. اين كه فرمود: «از هر چيزي سببي به او عطا كرديم،» يعني از هر چيزي كه معمولاً مردم بهوسيله آنمتوسل بهمقاصد مهم زندگيخود ميشوند، ما بهاونيز داديم، تا براي رسيدن به مقاصد زندگي به كار بندد، از قبيل: عقل، علم، دين، نيروي جسم، كثرت مال و لشكر، وسعت ملك، حسن تدبير و غير آن.
اين آيه منتي است از جانب خداي تعالي كه بر ذيالقرنين ميگذارد، و با بليغترين بيان، امر او را عظيم ميشمارد. چه نمونههائي را كه از سيره و عمل و گفتار او نقل ميكند مملو از حكمت و قدرت است.
آيه چنين ادامه مييابد كه او وسيلهاي تهيه كرد تا با آن به طرف مغرب آفتاب سير كند و كرد تا به مغرب آفتاب رسيد، و آفتاب را يافت كه در چشمه لجندار غروب ميكند، و در نزد آن قومي را يافت.
مراد به مغرب آفتاب آخر معموره آن روز از ناحيه غرب است، به دليل اين كه ميفرمايد: «نزد آن مردمي را يافت.» مراد به اين كه فرمود: «آفتاب را يافت كه در دريائي لجندار غروب ميكرد،» به نظر برخي مفسرين، اين است كه به ساحل دريائي رسيد كه ديگر ماوراي آن خشكي اميد نميرفت. و چنين به نظر ميرسيد كه آفتاب در دريا غروب ميكند، چون انتهاي افق با دريا چسبيده بود. برخي ديگر از مفسرين گفتهاند كه چنين چشمه لجندار با درياي محيط يعني اقيانوس غربي كه «جزاير خالدات » در آن است منطبق است، و جزاير نامبرده همان جزايري است كه در هيئت و جغرافياي قديم مبدأ طول به شمار ميرفت و بعدها غرق شده، و فعلاً اثرياز آنها نمانده است. اگر «عين حميئه» را «عين حاميه » قرائت كنيم، همان طور كه برخي قرائت كردهاند، به معناي «درياي حاره» يا قسمت استوائي اقيانوس كبير بدانيم كه مجاور آفريقاست، بعيد نيست كه ذيالقرنين، در سفر غربياش به سواحل آفريقا رسيده باشد.