9%

حزقيل پيامبر، و مردگاني كه زنده شدند

( اَلَمْ تَرَ اِلَي الَّذينَ خَرَجُوا مِنْ دِيارِهِمْ وَ هُمْ اُلُوفٌ حَذَرَ الْمَوْتِ)

«مگر داستان آنان كه از بيم مرگ از ديار خويش بيرون شدند و هزاران نفر بودند، نشنيدي؟ كه خدا به ايشان گفت: بميريد!

و آن‌گاه زنده شان كرد،

كه خدا با مردم، صاحب فضل و كرم است، ولي بيشتر مردم سپاس نمي‌دارند؟» (۲۴۳/بقره)

قرآن مجيد از واقعه ديگري كه در بني‌اسرائيل اتفاق افتاده خبر مي‌دهد و در شرح آن در روايات اسلامي نام پيامبري ديگر از بني‌اسرائيل برده شده كه آن «حزقيل»عليه‌السلام است.

داستان ازاين قرار است كه:

« خداي تعالي قومي راكه از ترس طاعون از خانه‌هاي خود و از وطن مألوف‌شان بيرون شدند وفراركردند،همگي‌شان را كه عددي بي‌شمار داشتند، بميراند. مدتي طولاني از اين ماجرا گذشت، حتي استخوان‌هايشان نيز پوسيد، و بندبند استخوان‌ها از هم جدا شد و خاك گرديد.

آن‌گاه خداي تعالي پيامبري را به نام (حزقيل) مبعوث كرد و آن جناب در وقتي كه خدا هم مي‌خواست خلق خويش را زنده ببيند، دعا كرد، و بدن‌هاي متلاشي شده آنان جمع شد و جان‌ها به بدن‌ها برگشت، و برخاستند و به همان هيئتي كه مرده بودند، يعني حتي يك نفر هم از ايشان كم نشده بود. پس از آن مدت طولاني زندگي كردند.» (نقل‌از امام‌صادقعليه‌السلام در كتاب احتجاج)

زنده شدن اين گروه كثير براي اين بوده كه بعد از زنده شدن مدتي زندگي بكنند، و اين نشانه‌اي باشد از فضل خداي‌تعالي!

دليل ذكر اين داستان به مناسبت آيات بعدي در قرآن مجيد است كه در آن‌ها متعرض فريضه قتال و جهاد شده است، و قتال هم باعث مي‌شود كه مردمي بعد از مردگي زنده شوند!(۱)

___________________

۱ - الميزان، ج ۴، ص ۱۱۹