سید صالحی از اهل علم به نقل از مرد مورد اعتمادی فرمود: بـعـضـی از اهـل بـحرین در سالهای اخیر, تصمیم گرفتند به نوبت جمعی از مؤمنین رامیهمانی کـنند. تا آن که نوبت به یکی از ایشان رسید که چیزی نداشت این شخص غمگین و اندوهناک شد, لـذا شـب به طرف صحرا رفت ناگاه شخصی را دید و آن شخص به او فرمود: نزد فلان تاجر برو و بـگـو مـحـمـد بن الحسنعليهالسلام می گوید: دوازده اشرفی که برای ما نذر کرده بود, به تو بدهد, آن اشرفیها را از او بگیر و در میهمانی خود خرج کن آن مـرد نزد تاجر رفت و پیغام را از طرف آن شخص بزرگوار به او رساند. تاجر به اوگفت : محمد بن الحسنعليهالسلام خودش این مطلب را به تو فرمود؟ مرد بحرینی جواب داد: آری تاجر گفت : او را شناختی ؟ گفت : نه گـفـت : او حضرت صاحب الزمانعليهالسلام بود و من این اشرفیها را برای ایشان نذر کرده بودم بعد هم آن بحرینی را اکرام کرد و احترام نمود و آن مبلغ را به او داد و التماس دعاکرد و از او خواهش کرد کـه چـون حـضرت ولی عصرعليهالسلام نذر مرا قبول کردند, نصف اشرفیها را به من بده , تا آنها را عوض کنم پس از آن , مرد بحرینی به منزل برگشت و آن مبلغ را در میهمانی خود خرج کرد