5%

انگاره های غربی بر ذهنیت جامعه است. فضا سازی های دنیای مدرن و القائات مستمر غربگرایان در موضوع زن و مسائل پیرامون آن موجب فاصله گیری ناخودآگاه تدریجی و روز افزون ما از شناخت شخصیت واقعی زن در پرتو آموزه های قرآنی و روایی شده است. در مواردی نیز دست به تفسیر و تأویل های نادرست آیات و روایات زده ایم تا بر مشکل انطباق دین با خواسته های زنان زمانه فائق آییم. به قول معروف از کاروان تمدن عقب نیفتاده و ملتی رو به پیش باشیم و این خطری بزرگ است که فراروی امت اسلامی است. این همان نوگرایی و تفسیر به رأی است که از درون، دین را می پوساند و نابود می کند. باید با اعتقاد به تساوی نوعی زن و مرد و تابش وحی و سنت بر گوهر انسانیت که زن و مرد عضو آن هستند و نیز اعتقاد بر این حقیقت که مردانی در عرصه عقیده و عمل از زنان عقب افتاده و زنانی آن گونه که مشاهده شد بر ستیغ عظمت درخشیده و مردان را پشت سر گذاشته اند؛ ولی با توجه به تفاوتهای میان زن و مرد و تعریف و تبیین زن از افق دین و خواستگاه این تفاوتها در امور ساماندهی مادی و دنیوی مردم آیات قرآن و احادیث و فقه مشهور نوعی تفاوت و برتری را برای صنف مرد نسبت به زنان منظور داشته اند.

اگر چه زن و مرد بر آسمان معنویت و ملکوت و دیانت، تقوی و عمل صالح یکسان درخشانند و مرد و زن بودن را نسبت به تعالی در این آفاق تأثیری نیست(۱).

به هر روی، باید به جای گریز از نقطه تعادل در جهت یافتن خط تعادل بود و افراط و تفریط را در این عرصه ها کنار گذاشت. وظیفه رهبران و مصلحان و متولیان اجتماعی _ فرهنگی در طول تاریخ این بوده که مردم را از تند روی ها و کند روی ها بر حذر دارند و آنان را به سوی تعادل رهبری نمایند. تجدّد مآبی و نوگرایی مفرط از یک سو و تحجرگرایی و جمود از سوی دیگر دو چهره بارز خط عدم تعادل و افراط و تفریط در برخورد با پدیده های اجتماعی اند.

_____________________________

۱- ۱. ر.ک: مجموعه مقالات هم اندیشی ۱؛ جایگاه اجتماعی زن از منظر اسلام، صص ۳۶۸، ۳۳۵.