در بیشتر سفرنامه های حج این دوره، آگاهی های مختلفی در باره وضعیت اجتماعی، اقتصادی، مشاغل، اوزان و مقادیر به ویژه در باره انواع پولها و تبادل آنها، قیمت اجناس و مسائل دیگری که مسافر روزانه با آن درگیر بوده آمده است. در این سفرنامه هم در این زمینه اطلاعات باارزشی وجود دارد که اگر یکجا جمع و بررسی شود می تواند برای شناخت اوضاع اقتصادی آن دوره بسیار روشنگر باشد. توجه به اقتصاد، از نظر قیمت اجناس خوراکی، به طور ضمنی، اطلاعاتی هم در باره مواد خوراکی رایج، انواع غذاها و حتی شیوه تهیه آنها به دست می دهد. وی تقریبا تمامی هزینه های سفر را از خرید یک نان تا پرداخت مالیات به امیر جبل، حتی هر اندازه کم، ثبت کرده و بدین ترتیب می توان در صورت جمع آنها، مجموعه پولی که وی برای خود و برادرش پرداخت کرده است به دست آورد. طبیعی است که در اینجا نمی توان به همه این امور پرداخت، اما اشاراتی خواهیم داشت.
از کوهپایه که عبور می کند تأکید بر این دارد که « کسب آنها غالباً عبا بافی است» در باره قیمت اجناس عباراتی شبیه عبارت زیر را فراوان می بینیم آنجا که در باره بادکوبه می نویسد: «سبزیجات خوب آنجا پیدا می شود. همه جور متاعی که در عالم است، آنجا می گویند هست، اما همه گران حتی همان سبزیجاتش هم گران است. مثلاً میرزا رضا یکدانه ترب گرفته بود به دو کپک که هر کپکی یک شاهی ماست و چند دانه تربچه گرفته بود. آن هم به دو کپک. نانش گیروانکه [گروانکه واحد وزن معادل ٣٧۵ گرم] یک عباسی بود که یک من شاه، سه هزار و یک عباسی که ما می شود. ماست، گیروانکه نیم قران بود. گوشت گیروانکه سنیزده شاهی. پنیر گیروانکه نهصد دینار. زغال گیروانکه سه شاهی. قند یک من شاه چهارده هزار. تتن سیگار بسته دانه نیم شاهی»
در استانبول هم گزارش دیگری از قیمت ها می دهد: «امروز که پنجم عید نوروز است، باقلا در اینجا فراوان دیده می شود. یک حقه آن را صد درم دهنار [نار: ۴ مثقال] کم، یک قران می دهند. دیروز قند خریدیم چهار حقه [٢٨٠ مثقال] به چهار هزار و دهشاهی. چای لمسه خریدیم نیم حقه به شش هزار. یک پارچه سبز به جهت عمامه و شال قد به دو منات. وجه تذکره عثمانی هر نفری سه مجیدی و سه قروش، مجیدی نه هزار ما هست، کرایه منزل یک قروش به روایتی دو قروش وجه طراده که سوار شدیم وقتی که از کشتی پایین آمدیم. دو قروش وجه یک ساعت از مغازه عمر خریدیم به چهار مجیدی. می گویند در این مغازه، قول یک قول است، هر چه را به هر قیمت گفتند کم و زیاد ندارد. غلیان نعلگیر بزرگ سه دانه خریدیم. هر دانه به سیزده هزار و دهشاهی. کوچک یک دانه به هشت هزار»
وی در جای دیگری از این نکته یاد می کند که پول ایران تنها در عراق و راه جبل اعتبار دارد اما در مکه و مدینه و نقاط دیگر رواجی ندارد: «پول عجم از سیاه و سفید از جبل به اینجا رواج خوبی دارد؛ بهتر از پول های دیگر برمی دارند؛ اما در روسیه و مکه و مدینه ابداً رواجی نداشت»