4%

۶۵ - [شعر عارف قزويني]

عارف قزويني- بحر نامطبوع«۱»

نكنم چاره اگر دل هر جائي را

نتوانمي تن ندهم رسوائي را

همه شب اختر شمرم تا كي آيد صبح‌

تو چه داني مه من غم تنهائي را

به چمن بگذر تا سرو آموزد

ز تو اي سرو روان رعنائي را

نرود مرا از سر سودايت بيرون

‌اگرش بكوبي سر سودائي را ايضا عارف

نمي‌دانم چه در پيمانه كردي

‌به يك پيمانه‌ام ديوانه كردي

پريشان روزگارم شد در اين روز

كه بر زلف پريشان شانه كردي

چه شد اندر دل من جا گرفتي‌

وطن در خانه ويرانه كردي

به تاريخ يوم سه‌شنبه ۲۴ شهر جمادي الاخري ۱۳۲۹ كه بعد از دو شب اقامت داشت كه از آنجا به دربار و از آنجا به منزل مراجعت شد و بفضل اللّه بسيار خوش گذشت تحرير شد.