قبلا گفته شده تعدادى از آثار نويسان ، ضمن بازگو نمودن آخرين سخنان و خطبه هاى رسول اكرمصلىاللهعليهوآلهوسلم يادى از گفتار رسول اللهصلىاللهعليهوآلهوسلم در مورد (ثقلين) ننموده اند، گرچه اصل حديث ثقلين ، و مفاد آن را نمى توانند انكار كنند، اما چرا اين فقره از خطبه حضرت رسولصلىاللهعليهوآلهوسلم را حذف ، نموده اند، گرچه برخى از محدثين در مناسبت هاى ديگر، در هنگام بيمارى پيامبر اكرمصلىاللهعليهوآلهوسلم ، حضرت توصيه به آن را فراموش نكرده است چنانچه گذشت ، نظر به اين كه حديث ثقلين از جمله مواردى است كه به خلافت اميرالمؤ منين تصريح دارد، زيرا چنانچه خواهيم دانست علىعليهالسلام ، از مصاديق بارز و آشكار عترت است ، و خواستند چنين وانمود كنند كه پيامبرصلىاللهعليهوآلهوسلم به ابى بكر دستور خواندن نماز را صادر نموده است ، و اين دستور ناسخ فرمان هاى پيشين پيامبر است ، پس هر آنچه تصريحى در اين مورد به شمار مى آيد، اگر ناگفته ماند، كار را آسان تر مى گرداند،(٣٩٣)
و اكنون سخنى چند در مورد حديث ثقلين :
١ - متن حديث :
حديث ثقلين به گونه اى مختلف از پيامبرصلىاللهعليهوآلهوسلم روايت شده ، وليكن همه آن ها داراى مضمون واحدى هستند، و ما نمونه از روايات متعدد ثقلين را كه در هنگام بيمارى ، و در جمع اصحاب خود بيان داشته است نقل مى كنيم :
حضرت در هنگام بيمارى و در خانه خود، در حالى كه اطاقى كه پيامبر در آن بسترى است مملو از اصحاب است خطاب به آنان مى فرمايد:
مردم ، نزديك است بزودى از دنيا بروم ، و من جاى عذرى براى شما باقى نگذاردم آگاه باشيد: كتاب خداوند عزوجل ، و عترت خود را در ميان شما مى گذارم و مى روم ، و سپس دست علىعليهالسلام را بلند كرد و فرمود: اين على است كه با قرآن است ، و قرآن به همراه علىعليهالسلام است ، و از يكديگر جدا نشوند، تا اين كه در كنار حوض كوثر بر من وارد شوند.(٣٩٤)
در اين روايت لفظ (ثقلين) وجود ندارد، اما در بسيارى از روايات از لفظ (ثقلين) استفاده شده ، و به همين جهت ، حديث را با الفاظ مختلف ، و مضمون واحد (ثقلين) ناميده اند: « انى تارك فيكم الثقلين ، كتاب الله و عترتى» و در بعضى از آن ها: « كتاب الله و عترتى ، اهل بيتى» دارد، و ما در همين بخش مناسبت هاى مختلف صدور حديث را بيان مى داريم