شناسنامه کتاب شناسنامه کتاب
حجاب شناسي (چالشها و كاوشهاي جديد)
مؤلف: حسين مهديزاده
تهيه كننده: مركز مطالعات و پژوهشهاي فرهنگي حوزهي علميه ناشر: انتشارات مركز مديريت حوزهي علميه قم ويراستاران: محمد جواد شريفي، حميده انصاري حروفچين و صفحهآرا: حسن يوسفي چاپ اول: زمستان ١٣٨١ تيراژ: ٢٠٠٠ جلد قيمت: ٨٠٠٠ ريال قم،صندوق پستي٤٤٦٦/٣٧١٨٥ تلفن:٧٧٣٧٢١٧ مراكز پخش: قم: مدرسهي عالي دارالشفاء، انتشارات مركز مديريت حوزه علميه قم، تلفن:٧٧٤٨٣٨٣ قم: خ شهدا، ك ١٩، پلاك ٤٥، مركز مطالعات و پژوهشهاي فرهنگي حوزهي علميه، تلفن: ٧٧٣٧٢١٧. قم: خ آيتا.. مرعشي نجفي، پاساژ قدس، شمارهي ٨٢، انتشارات بنيالزهرا (س)، تلفن: ٧٧٣٢٧٣٠. تهران: خ انقلاب، روبروي دبيرخانه دانشگاه، ساختمان اميركبير، (كتب جيبي)، طبقه سوّم، واحد نه، مؤسسهي فرهنگي دانش و انديشه معاصر، تلفن: ٦٤٩٢٦٩٣ كليه حقوق براي ناشر محفوظ است.
ديباچه
يا بَنِي آدَمَ قَدْ أَنْزَلْنا عَلَيْكُمْ لِباساً يُوارِي سَوْآتِكُمْ وَ رِيشاً وَ لِباسُ التَّقْوى ذلِكَ خَيْرٌ ذلِكَ مِنْ آياتِ اللَّهِ لَعَلَّهُمْ يَذَّكَّرُونَ يا بَنِي آدَمَ لا يَفْتِنَنَّكُمُ الشَّيْطانُ كَما أَخْرَجَ أَبَوَيْكُمْ مِنَ الْجَنَّةِ يَنْزِعُ عَنْهُما لِباسَهُما لِيُرِيَهُما سَوْآتِهِما إِنَّهُ يَراكُمْ هُوَ وَ قَبِيلُهُ مِنْ حَيْثُ لا تَرَوْنَهُمْ إِنَّا جَعَلْنَا الشَّياطِينَ أَوْلِياءَ لِلَّذِينَ لا يُؤْمِنُونَ[١]
اي فرزند آدم، براي شما لباسي فرو فرستاديم كه اندام شما را ميپوشاند و مايهي زينت شماست و لباس تقوا بهترين است. اين از آيات خداست؛ باشد كه متذكر شده، پند گيرند. اي فرزندان آدم، مبادا شيطان شما را فريب دهد، چنان كه پدر و مادر شما را از بهشت بيرون كرد. پوشش از تن آنان بركند و قبايح آنان را در نظرشان پديدار نمود؛ همانا كه شيطان و بستگانش شما را ميبينند، در صورتي كه شما آنها را نميبينيد. ما شيطان را دوستدار آنان كه ايمان نميآورند، قرار داديم.
پيشينهي حجاب و پوشش انسان به اندازهي تاريخ آفرينش اوست. پوشش و لباس هر انساني پرچم كشور وجود اوست. پرچمي كه او بر در خانهي وجودش نصب كرده است و با آن اعلام ميدارد كه از كدام فرهنگ تبعيت ميكند؛ همچنان كه هر ملتي با وفاداري و احترام به پرچم خود، اعتقاد خود را به هويّت ملي خويش ابراز ميكند؛ هر انساني كه به يك سلسله ارزشها و بينشها معتقد و دلبسته است، لباس متناسب با آن ارزشها و بينشها را از تن به در نخواهد كرد.[٢] حجاب و پوشش بارزترين نشانهي فرهنگي و نماد ملي است كه به سرعت تحت تأثير ساير پديدههاي فرهنگي قرار ميگيرد.
هر نوع دگرگوني در ساختار فرهنگي و اجتماعي، با تغيير در پوشش مردم مشخص ميگردد؛ چنان كه استيلاي فرهنگي و سلطهپذيري نيز، در اولين مرحله، از طريق تغيير در پوشش مردم چهره مينمايد.
چون استعمار و استكبار نتوانست انقلاب اسلامي ايران را از راه نظامي مهار نمايد، اكنون با تغيير تاكتيك و روش، تلاش ميكند از طريق فرهنگي، آن را دچار استحاله و تغيير هويت نمايد. يكي از روشهاي استكبار براي نفوذ فرهنگي، تشكيك و القاي شبهه در مباني ديني مردم است كه طي چند سال اخير شتاب بيشتري گرفته است.[٣]
به اعتقاد ما چون دشمن به فرهنگ ما هجوم آورده است، بايد به جهاد فرهنگي با آن برخيزيم؛ و جهاد فرهنگي، سربازانِ جان بركفِ جبههي فرهنگ و انديشهي ديني را به حضور در خط مقدم اين جهاد مقدس فرا ميخواند؛ از اين رو، نگارنده با توجه به توانايي خود تلاش نموده تا در اين جهاد فرهنگي شركت نمايد.
چون طرح نوشتار حاضر به صورت پاسخگويي به پرسشها و شبهات است؛ لذا مناسب است نخست به تفاوت «پرسش» و «شبهه» اشاره گردد.
تفاوت ماهوي و اصلي پرسش و شبهه اين است كه معمولاً پرسش به قصد يافتن حق و حقيقت و با نيت صادقانه صورت ميگيرد، ولي تشكيك و شبهه به قصد گم كردن حق و حقيقت و با نيت غير صادقانه صورت ميگيرد؛ از اين رو عقل و نقل، پرسش از افراد صاحبنظر و شايسته را ميستايد و به آن توصيه ميكند؛ چنان كه قرآن مجيد ميفرمايد:
فَسْئَلُوا أَهْلَ الذِّكْرِ إِنْ كُنْتُمْ لا تَعْلَمُونَ؛[٤] اگر نميدانيد از اهل ذكر (علما و دانشمندان) سؤال كنيد.
همچنين پيامبر اكرم(ص) در روايتي فرمودهاند:
العلم خزائن و مفاتيحه السؤال فاسئلوا رحمكم الله فأنه يوجر اربعة السائل و المتكلم و المستمع و المحب لهم؛[٥] علم گنجينههايي است و پرسش، كليدهاي آن؛ پس بپرسيد آنچه را نميدانيد، تا مشمول رحمت خدا قرار گيريد. همانا چهار گروه در ضمن يك پرسش اجر و ثواب دارند: پرسش كننده، پاسخ دهنده، شنونده و دوستدار آنها.
در مقابل پرسشگري به جا و شايسته، كه به آن توصيه شده است، عقل و نقل، آلوده شدن به شبهات و وقوع در آنها را امري مذموم و ناپسند ميدانند؛ همانگونه كه انسان از آلودگي جسمي دوري ميجويد، بايد از شبهات آلوده كنندهي روح و روان نيز اجتناب نمايد:
اياك و الوقوع في الشبهات؛[٦] بر حذر باش از قرار گرفتن در شبههها.
نه تنها انسان از وقوع در شبهه منع شده است، بلكه پس از وقوع در شبهات و آلودگي ذهن و دين، انسان به شبههزدايي و پاكسازي مكلف شده است:
نزّهوا اديانكم عن الشبهات وصونوا انفسكم عن مواقف الريب الموبقات[٧]؛ دين خود را از شبههها پاك و خالص كنيد و خودتان را از مكانهاي شبههخيز و هلاك كننده حفظ كنيد.
ارسله بالدين المشهور… ازاحةً للشبهات؛[٨] اميرمؤمنان امام علي(ع) يكي از اهداف و رسالتهاي ديني پيامبراكرم(ص) را از بين بردن شبهات ذكر كرده است.
در حديثي دربارهي وجه تسميه و علّت نامگذاري شبهه آمده است:
انمّا سمّيت الشبهةُ شبهةً لانّها تُشبّهُ الحق؛[٩] شبهه را به اين علت شبهه ميگويند كه حق نيست، ولي به حق شباهت دارد.
شبهه باطلي حقنماست كه تناسبات جزئي و مقطعي در آن رعايت شده است؛ به گونهاي كه جلوهي تناسبات فرعي، چشم افراد داراي آگاهي اندك را خيره نموده، باعث ميشود آن را حق بدانند؛ ولي به دليل عدم رعايت تناسبات اصلي و محوري در حوزهي باطل قرار دارد. ميزان تأثير شبهه به مقدار هماهنگي دروني و بيروني آن بستگي دارد؛ هر چه شبهه به مرز حق نزديكتر باشد، شمار بيشتري را گرفتار ميكند و باعث اشتباه ديگران و در دام افتادن آنان ميگردد.[١٠]
در سالهاي اخير، روند شبهات دربارهي حجاب شدت يافته است. براي تصديق اين مدعا كافي است به مقالات مطبوعاتي و نمايههاي آن مراجعه گردد. مطرح كردن شبهات فراوان در زمينهي حجاب برتر به همراه عوامل ديگر؛ مانند ضعف اعتقاد و عدم شناخت كافي از حجاب اسلامي و ضرورت آن و... موجب افت روند استفاده از مصاديق حجاب برتر در جامعه شده است، كه نتيجهي اتخاذ روش تخريبي بعضي مطبوعات، رواج پوششهاي نامناسب، مانند لباسهاي نازك، كوتاه و رنگين در بين دختران و زنان جوان در مقابل نامحرمان است؛ چون يكي از عوامل مهم سلامت روحي و رواني جامعهي اسلامي، روي آوردن بانوان به مصاديق حجاب برتر است؛ لذا سعي نگارنده، پاسخگويي به شبهات مهم دربارهي حجاب برتر است. سنگ بناي تمام مطالب طرح شده در نوشتار حاضر، اين است كه پوشش انسان، خصوصاً بانوان، داراي حداقل و حداكثر است؛ و از مجموع آموزههاي اسلامي به روشني استفاده ميشود كه اسلام مشوق و طرفدار حجاب و پوشش حداكثر براي زنان و دختران در مقابل نامحرمان است.
ادعاي فوق با استناد به آيات و روايات، و حجاب و پوشش بيشتر و برتر فاطمهي زهرا(س) به راحتي اثبات ميشود. قرآن كريم ميفرمايد:
وَ الْقَواعِدُ مِنَ النِّساءِ اللاَّتِي لا يَرْجُونَ نِكاحاً فَلَيْسَ عَلَيْهِنَّ جُناحٌ أَنْ يَضَعْنَ ثِيابَهُنَّ غَيْرَ مُتَبَرِّجاتٍ بِزِينَةٍ وَ أَنْ يَسْتَعْفِفْنَ خَيْرٌ لَهُنَّ وَ اللَّهُ سَمِيعٌ عَلِيمٌ؛[١١] و زنان سالخورده كه از ولادت و عادت باز نشستهاند و اميد ازدواج و نكاح ندارند بر آنان باكي نيست، اگر اظهار تجملات و زينت خود نكنند كه جامههاي رويي خود نزد نامحرمان از تن برگيرند و اگر باز هم عفّت و تقواي بيشتر گزينند، بر آنان بهتر است.
در آيهي فوق خداوند نخست به زنان سالمند اجازه داده است در مقابل نامحرم، بعضي لباسهاي رويي و بيروني ـ كه در روايت معتبر به جلباب (چادر) تفسير شده است ـ[١٢] را از خود برگيرند؛ ولي در آخر آيه ميفرمايد: حتي اگر زنان پير نيز در مقابل نامحرم، چادر خويش را بر زمين نگذارند و عفت ورزند، براي آنان بهتر است؛ بنابراين، از آيهي مذكور به روشني مطلوبيت حجاب و پوشش بيشتر، حتي براي زنان سالمند استفاده ميشود، تا چه رسد به زنان و دختران جوان، كه احتمال تعرض افراد لاابالي و فاسد نسبت به آنان بيشتر است، و به طريق اولي مطلوبيت حجاب و پوشش بيشتر براي آنان اثبات ميگردد.
علاوه بر اين، در روايتي از پيامبر اكرم(ص) نقل شده است:
يا ايها الناس اتخذوا السراويلات فأنها من استر ثيابكم و حصّنوا بها نسائكم اذا خرجن؛[١٣] اي مردم از شلوارها براي پوشش استفاده كنيد؛ زيرا از پوشانندهترين لباسها هستند و زنان خود را هنگامي كه از منزل خارج ميشوند از طريق استفاده از شلوار حفظ كنيد.
در روايت فوق عبارت «استرثيابكم و حصنّوا بها نسائكم اذا خرجن» به خوبي دلالت بر مطلوبيت پوشش كامل زنان در خارج از منزل مينمايد.
علاوه بر اين، اميرمؤمنان امام علي(ع) در روايتي، حجاب و پوشش كامل زنان را باعث حفظ عفت و پاكي آنان دانستهاند:
«ان شدة الحجاب ابقي عليهن».[١٤]
همچنين قرآن كريم، استفاده از شكلهاي حجاب داراي پوشش بهتر و بيشتر، مثل خمار[١٥] (مقنعه) و جلباب[١٦] (چادر) را توصيه نموده است. فاطمهي زهرا(س) نيز هنگام خروج از منزل و رفتن به مسجد، براي دفاع از فدك، از همين حجابهاي قرآني استفاده كردهاند.[١٧]
آنچه ذكر شد، شواهد و قراين مستحكم و روشني است كه مطلوبيت حجاب و پوشش اكثر و بيشتر را براي بانوان و دختران جوان اثبات مينمايد.[١٨] با توجه به برخورداري حجاب و پوشش از مقدار حداقلي و حداكثري و مطلوبيت حجاب و پوشش اكثري، خصوصاً براي زنان و دختران جوان آشكار خواهد شد كه دفاع از پوششهايي، مانند لباس ضخيم، بلند و داراي رنگ سنگين، مقنعه، چادر مشكي و غيره در نوشتهي حاضر، به اين دليل است كه اين گونه لباسها و حجابها، مصاديق و نمونههاي حجاب و پوشش بيشتر و بهتر براي بانوان و دختران جوان در مقابل نامحرم به شمار ميآيند.
همان خداوندي كه براي مصون ماندن جسم از ورود ميكروبها در اعضاي بدن انسان، حجابها و حفاظهاي طبيعي، مانند پوست بدن، پلك چشم، و… قرار داده است، به عنوان طبيب روحاني، براي جلوگيري از آلودگي روح و روان انسان به گناه، و حفظ پاكي آن، حجابها و حفاظهايي را به شكل دستورهاي الهي و انجام واجبات و ترك محرمات قرار داده است.
در روايتي از پيامبر اكرم(ص) نقل شده است:
يا عبادالله انتم كالمرضي و رب العالمين كالطبيب فصلاح المرضي فيما يعلم الطبيب و يداوي به لا فيما يشتهيه المريض و يقترحه الا فسلِّمو لله امره تكونوا من الفائزين؛[١٩] اي بندگان خدا، شما همانند انسانهاي بيمار، و پروردگار جهان همانند طبيب است، پس خير و صلاح انسانهاي مريض در گوش دادن به علم و تدبير طبيب است، نه پيروي از تمايلات و هواهاي نفساني و آنچه پيشنهاد ميكند؛ متوجه و تسليم دستور خدا باشيد تا از رستگاران قرار گيريد.
تسليم شدن در مقابل دستورهاي خداوند به وجود آورندهي حفاظ و لباس تقواست كه بهترين لباس و پوشش دروني است:
وَ لِباسُ التَّقْوى ذلِكَ خَيْرٌ[٢٠]
و بدون ترديد، لزوم حجاب و پوشش، يكي از مهمترين واجبات الهي براي زنان و تأمين كنندهي عفت و تقواي آنان است. تقوا در فرهنگ اسلامي يك حجاب و مانع دروني و باطني در مقابل گناه است كه آثار آن در رفتار ظاهري و بيروني تجلي مييابد. تقوا والاترين ارزش اسلامي و ملاك سنجش ارزش انسانها نسبت به يكديگر است:
إِنَّ أَكْرَمَكُمْ عِنْدَ اللَّهِ أَتْقاكُمْ[٢١]
چون تقوا داراي درجات و مراتب مختلف است، قرآن انسانها را به كسب مراتب و درجات بالاتر آن تشويق نموده است:
يا أَيُّهَا الَّذِينَ آمَنُوا اتَّقُوا اللَّهَ حَقَّ تُقاتِهِ.[٢٢]
اگر تقوا را داراي سه درجهي «حداقل»، «حد وسط» و «حداكثر» بدانيم، از دو واژهي «اكرم» و «اتقي» در آيهي فوق، كه افعل تفضيلاند، به روشني استفاده ميشود كه در فرهنگ اسلامي، تحصيل حداكثر تقوا مطلوب است؛ بنابراين، نميتوان به حد متوسط تقوا راضي شد و افراط و زيادهروي در آن را مذموم دانست؛ زيرا براي رشد و تعالي، كه به وسيلهي تقوا حاصل ميگردد و هدف خلقت انسان است، نميتوان حد و مرزي را تعيين نمود؛ در نتيجه حجاب و پوشش زنان نيز از جمله اموري است كه حداكثر آن مطلوب و راجح است؛ زيرا حجاب و پوشش نقش مهمي در ايجاد عفاف و تقوا دارد.
پس از توضيحات فوق كه به منزلهي شالوده و سنگ بناي فصلهاي نوشته حاضر ميباشد شايسته است توضيح مختصري دربارهي ويژگيهاي اين اثر ارائه گردد.
ويژگيهاي نوشتار حاضر
١. براي پاسخگويي به شبهات، از روش پرسش و پاسخ كه در قرآن نيز فراوان به كار رفته،[٢٣] استفاده شده است.
٢. تاكنون دربارهي پاسخگويي به شبهات و سؤالات حجاب، كتابهاي بسيار خوبي، مانند كتاب ارزشمند مسئلهي حجاب استاد مطهري، نگاشته شده است؛ ولي چون گذشت زمان باعث ميشود كه دربارهي مسائل مختلف و از جمله مباني ديني حجاب، پرسشها و شبهات جديدي مطرح گردد؛ از اين رو، در اين اثر پرسشها و شبهات جديد حجاب مورد توجه قرار گرفته است. براي دستيابي به پرسشها و شبهات نو، علاوه بر مراجعه به روزنامهها و مجلات، كه معمولاً منعكسكنندهي شبهات جديد و روزمره هستند، به كتابهايي كه به نحوي پاسخ شبهات حجاب را مطرح كردهاند نيز مراجعه شده است، تا از ذكر مطالب تكراري پيشگيري شود.
٣. علاوه بر شبههها، بعضاً پرسشهاي مهم و متناسب نيز مطرح و پاسخ گفته شده است؛ البته با توجه به تفاوت ماهوي ذكر شده براي پرسش و شبهه، موارد آن دو به گونهاي متمايز شدهاند.
٤. احتمالات مختلف هر پرسش و شبهه، تا حد مقدور، كالبد شكافي شده و پاسخ هر يك از آنها بيان گشته است، تا اولاً در ذهن مخاطب ابهامي نسبت به پرسش و شبههي طرح شده باقي نماند؛ و ثانياً باعث افزايش دقت علمي و موشكافي مخاطبان و افزايش توان پاسخگويي آنها در مواجهه با پرسشها و شبهههاي ديگر گردد.
٥. تمام شبهات، با ذكر مشخصات و سند و مدرك طرح شده است، تا براي افرادي كه به دنبال كشف حقيقتاند، ولي ترديد دارند كه بعضي از مطبوعات در هجوم فرهنگي غرب، پايگاه دشمن قرار گرفتهاند نيز آشكار گردد كه چگونه امروز عدهاي از طريق فرهنگي و با سلاح قلم و ابزار مطبوعات، مقاله و كتاب، قلب و ذهن پاك جوانان اين مرز و بوم را با روش تبليغات القايي منفي مورد هدف قرار ميدهند و تلاش ميكنند تا از طريق غذاي روحي و فكري مسموم، مباني فكري و عقيدتي آنها را متزلزل نمايند.
٦. علاوه بر استفاده از تحليلهاي عقلي، از ادلهي نقلي و آيات و روايات نيز فراوان استفاده شده است، تا هم كارآمدي و لزوم هماهنگي عقل و نقل در پاسخگويي به شبههها، به طور عملي براي مخاطبان ترسيم شود، و هم جوانان عزيز از معارف نشأت گرفته از دو چشمهي جوشان قرآن و حديث، به طور گسترده سيراب شوند.
٧. به دليل ارتباط مباحث حجاب و پوشش با مباحث روانشناسي رنگها و روانشناسي لباس و تفاوتهاي روانشناختي زن و مرد، سعي شده با استفاده از برخي منابع مربوط، نادرستي عمل بعضي از مطبوعات شبههافكن كه قصد دارند با دادن آب و رنگ علمي به بعضي از شبهات، حجاب برتر را مخدوش كنند روشن گردد.
٨. چون بخش زيادي از شبهات حجاب در سالهاي اخير، مربوط به مصاديق حجاب برتر، مثل مقنعه، چادر و مخصوصاً چادر مشكي بوده است، از اين رو طبيعي است كه قسمت فراواني از مطالب اين كتاب، به ويژه فصلهاي دوّم، سوم و پنجم در دفاع از مصاديق حجاب برتر، مثل مقنعه، چادر و چادر مشكي و اثبات مطلوبيت و برتري اينگونه حجابها با ادلهي عقلي و نقلي فراوان باشد.
٩. يكي از يافتههاي پژوهشي جديد اين اثر، بحث از همگرايي و مشابهتهاي بسيار نزديك چادر مشكي با جلباب قرآني است. نگارنده در ضمن تحقيق و پژوهش دربارهي جلباب قرآني، به قراين و شواهد متعددي دست يافته است كه حاكي از شباهتهاي بسيار نزديك چادر مشكي و جلباب قرآني است.
١٠. سطح مطالب كتاب به گونهاي است كه دانشآموزان دختر مقاطع راهنمايي و دبيرستان ميتوانند از آن استفاده كنند.
در پايان يادآور ميشوم؛ چنانچه اين نوشتار تأثير مطلوبي در مخاطبان داشته باشد به بركت همراهي آن با كلمات نوراني قرآن و احاديث اهلبيت(ع) است و اگر تأثير نامطلوبي داشته باشد به خاطر ضعف علمي نگارنده است؛ چون طبيعي است كه آثار علمي افراد عادي غير معصوم، كم و بيش داراي اشكالات و نواقصي است؛ بنابراين، از خوانندگان ارجمند تقاضا دارم ما را از لطف خود محروم ننمايند و اشكالات و نواقص اين اثر را متذكر شوند، تا در چاپهاي بعدي مورد توجه و استفاده قرار گيرد.
حسين مهدي زاده دي ماه ١٣٨١
--------------------------------------------
پاورقى ها:
[١] . سورهي اعراف (٧)، آيهي ٢٦ ـ ٢٧.
[٢] . غلامعلي حداد عادل، فرهنگ برهنگي و برهنگي فرهنگي، ص ٤٠.
[٣] . براي آگاهي از افزايش حجم كمي و كيفي شبهات در چند سال اخير ر.ك: آزادي يا توطئه، (نگاهي به كارنامهي مطبوعات شبهه افكن).
[٤] . سورهي نحل(١٦)، آيهي ٤٣.
[٥] . محمدي ري شهري، ميزان الحكمه، ج ٤، ص ٣٣٠. واژه سؤال.
[٦] . آمدي، غرر الحكم و درر الكلم، ص ٧٢، ح ١٠٨٢.
[٧] . همان، ص ٧٣، ح ١٠٨٥.
[٨] . نهج البلاغه، تحقيق صبحي صالح، خطبهي دوم، ص ٤٦.
[٩] . آمدي، همان، ص ٧٢، ح ١٠٨٣.
[١٠] . علي اكبر نصرتي، سحر شبهه، ماهنامهي اطلاع رساني مبلغان، شمارهي ٣، مهر ماه ١٣٧٧، ضميمهي بصائر، ويژهي خبرگان سوم، ص ١٤٩.
[١١] . سورهي توبه (٩)، آيهي ٦٠.
[١٢] . عن ابي عبد الله عليه السلام قال: القواعد من النساء ليس عليهن جناح ان يضعن ثيابهن. قال: تضع الجلباب وحده. حر عاملي، وسائلالشيعه، ج ١٤، ابواب مقدمات نكاح، باب ١١٠، حكم القواعد من النساء، ص ١٤٧، حديث ٣. دربارهي مفهوم جلباب و همگرايي و شباهت بسيار نزديك آن با چادر در فصل دوم به طور استدلالي بحث خواهد شد.
[١٣]. محمدي ريشهري، ميزانالحكمه، ج ٢، ص ٢٥٩، واژهي حجاب.
[١٤] . نهج البلاغه، تحقيق صبحي صالح، نامهي ٣١.
[١٥] . سورهي نور (٢٤)، آيهي ٣١. (وَ لْيَضْرِبْنَ بِخُمُرِهِنَّ عَلى جُيُوبِهِنَّ).
[١٦] . سورهي احزاب (٣٣)، آيهي ٥٩. (يُدْنِينَ عَلَيْهِنَّ مِنْ جَلاَبِيبِهِنَّ).
[١٧] . طبرسي، الاحتجاج، ج١، ص٩٧ – ٩٨. (لاثت خمارها علي رأسها واشتملت بجلبابها).
[١٨] . علاوه بر ادلهي مذكور، در لابلاي اثر حاضر با شواهد و قراين زيادي كه اثبات كنندهي مطلوبيت حجاب و پوشش بيشتر براي بانوان در مقابل نامحرم است آشنا خواهيد شد.
[١٩]. محمدتقي فلسفي، جوان از نظر عقل و احساسات، ج١، ص ٣١٣، به نقل از مجموعهي ورّام، ج٢، ص ١١٧.
[٢٠] . سورهي اعراف (٧)، آيهي ٢٦.
[٢١] . سورهي حجرات (٤٩)، آيهي ١٣.
[٢٢] . سورهي آل عمران (٣)، آيهي ١٠٢.
[٢٣] . در قرآن كريم، علاوه بر موارد فراواني كه به طور ضمني، از روش پرسش و پاسخ استفاده شده، در پانزده مورد نيز به طور صريح از روش پرسش و پاسخ استفاده گرديده است. در اين موارد، عبارت «يسئلونك» حاكي از پرسش ديگران از پيامبر اكرم(ص) و كلمهي «قل» مبيّن پاسخ آن پرسشهاست؛ مثل «يسئلونك عن الروح قل الروح من امر ربي»: سورهي اسراء (١٧)، آيهي ٨٥.
مقدمه
گوهر اسلام، سعادت و نجات آدمي است و باورهاي ديني و احكام اخلاقي و فقهي در راستاي اين غايت نازل شدهاند. اين آموزههاي هستمندانه و بايستي از خالق حكيمي تجلّي مييابد كه به نيازهاي روحي و جسمي، مادي و معنوي، فردي و اجتماعي كاملاً آگاه است. احكام الهي مربوط به پوشش زن نيز با اين فلسفه و حكمت حكيمانه صادر شده است.
زن با عنصر حجاب اسلامي، به تهذيب و تزكيهي نفس و ملكات نفساني پرداخته و قرب الهي را فراهم ساخته و زمينهي رشد معنوي مردان را در اثر حفظ نگاه تأمين ميكند؛ همچنان كه خداوند سبحان خطاب به پيامبر ميفرمايد: «به مردان مؤمن بگو تا چشمهاي خود را از نگاه ناروا بپوشانند و فروج و اندامشان را محفوظ دارند، كه اين بر پاكيزگي جسم و جان ايشان اصلح است»؛[١] همچنين ميفرمايد: « به زنان و دختران خود و زنان مؤمن بگو كه خويشتن را به چادرهاي خود فرو پوشند كه اين كار براي اين است كه آنها به عفت شناخته شوند تا از تعرض و جسارت آزار نكشند؛ خداوند در حق خلق، آمرزنده و مهربان است.»[٢] شايان ذكر است كه حجاب و پوشش اسلامي براي مردان و زنان، تنها از كاركرد فردي برخوردار نيست و فقط براي سامان دهي خلقيات و ملكات نفساني آدميان مؤثر نميباشد، بلكه از كاركرد اجتماعي نيز برخوردار است؛ غرايز و التهابهاي جسمي، و معاشرتهاي بيبندوبار را كنترل، و بر تحكيم نظام خانواده افزوده، و از انحلال كانون محكم زناشويي جلوگيري نموده، و امنيت اجتماعي را فراهم ميسازد.
البتّه و صد البتّه كه حفظ نظام خانواده از مهمترين ارزشهاي آدمي است. آنان كه ميان نظام خانواده و روابط نامشروع تمايز قايل نيستند؛ به لحاظ معرفتي، نسبيگرايند و معيار سنجش معرفت صحيح از سقيم را انكار ميكنند. اين گروه، حتّي براي رويكرد و انديشهي خود نيز ارزش معرفتي قايل نيستند و هميشه در شكاكيت مطلق گرفتارند. كسي كه هدفمندانه زيست كند، براي رفتارها و انديشهها، معيارمندانه دست به گزينش ميزند، تا به اهداف متعالي انساني و الهي دست يازد؛ و حفظ حجاب و پوشش اسلامي و به تبع آن، حفظ نظام خانواده نيز از آن رو ارزش دارند كه تأمين كنندهي سعادت آدمي و منشأ قرب الهي هستند.
حال اگر كساني با نگاه ديني و اسلامي و يا با رويكرد جامعهشناختي و روانشناختي، مسئلهي حجاب را ارزيابي كنند، به كاركردهاي مادي و معنوي، فردي و اجتماعي آن پي برده، به تأييد و ترويج آن اقدام ميكنند؛ بنابراين، پوشش اسلامي زن به منزلهي يك حفاظ ظاهري و باطني در برابر افراد نامحرم است كه مصونيت اخلاقي، خانوادگي، اجتماعي و پيوند عميق ميان حجاب ظاهري و بازداري باطني را فراهم ميسازد.
چالشها و پرسشهاي معاصر كه ذهن نسل جوان را به خود مشغول ساخته، حوزهي پوشش و حجاب اسلامي را نيز دربر گرفته است؛ مسائلي همچون: آثار و فوايد حجاب، رابطهي حجاب و عفاف، فلسفهي تفاوت پوشش زن و مرد، رنگ مشكي چادر، رابطهي حجاب و آزادي، پوشش و حق انتخاب، نوع حجاب و...
محقق فرزانه جناب حجتالاسلام حسين مهديزاده از پژوهشگران گروه تربيت و مشاورهي مركز، در پاسخگويي به پرسشهاي فوق، از توفيق خوبي برخوردار بوده است.
در پايان بر خود لازم ميدانم از تلاش محقق عزيز؛ و نيز از حجج اسلام سيد محمد علي داعينژاد (معاونت پژوهشي)، اسدالله طوسي (مدير گروه تربيت و مشاوره) و حميد كريمي (مدير پروژهها) و ساير مديران و كارمندان مركز كه در آمادهسازي اين اثر، تلاش مخلصانه نمودهاند؛ به ويژه از حضرت حجتالاسلام والمسلمين حسيني بوشهري، مدير مركز مديريت حوزه و مدير مركز مطالعات و پژوهشهاي فرهنگي حوزه علميه، تقدير و تشكر نمايم.
عبدالحسين خسروپناه جانشين مركز مطالعات و پژوهشهاي فرهنگي حوزهي علميه عيد سعيد فطر ١٤٢٣
--------------------------------------
[١] . سورهي نور (٢٤)، آيهي ٣٠.
[٢] . سورهي احزاب (٣٣)، آيهي ٥٩.