صفيه، عمه و دختر خاله پيامبر، دختر عبدالمطلب، برادر حمزه ومادر زبير از زنان بسيار پر صلابت و شجاع بوده كه در مكه مسلمانشد و در راه اسلام استوار ماند.او تقريباً همسن پيامبر بود
«او در جنگ اُحد نيزهاي بدست داشت ومانع فرار مسلمانانميشد وآنها را برتنها گذاشتن پيامبر سرزنش مينمود.، در اين جنگدشمن، حمزه را شهيد وبدنش را مُثله نمود. پيامبرصلىاللهعليهوآلهوسلم كنار بدنحمزه نشسته بود كه ديد صفيّه به آن طرف ميآيد. به زبير فرمود: بروو جلو مادرت را بگير كه اين صحنه را نبيند!
زبير نزد صفيه رفت و خواست او را برگرداند. ولي صفيه گفت:چرا مرا از ديدن برادرم حمزه مانع ميشويد؟ درست است كهاعضاي بدن او را قطع كردهاند ولي اين حادثه در راه خدا، كوچكاست و ما به آنچه رخ داده خوشنوديم و آن رابه حساب خداميگذاريم و صبر ميكنيم. حضرت فرمود: پس بگذاريد تا بيايد».
«در جنگ خندق،او با جمعي از زنان در قلعه قارع حضور داشتناگاه متوجه شدند كه يك نفر از يهوديان مشغول جاسوسي ميباشد.صفيه چادرش را به كمر بست و چوبي بدست گرفت و به آن شخصحمله كرد و او را به هلاكت رساند».
عاقبت، اين زن شجاع در سن سالگي در سال ٢٠ هجري ازدنيا رفت.