درست روشن نيست ثروت خديجه چقدر بوده است. تصور نمی رود كه مال فراوانی داشته است. چنانكه پيشتر گفتيم در آن روزگار مرد و زن قريش در تجارت شركت داشتند و درسرمايه و سود و زيان تجارت مكه در سوريه و فلسطين و مصر و يمن و حبشه و احيانا حيره سهيم بودند.
اگر هم خديجه مال فراوانی داشته كه از پدر و دو شوی سابق خود به ارث برده، و سود تجارت هم بر آن افزوده بود، باز چندان نبوده كه شهرت يافته، بلكه او هم مانند بسياری از زنان مكه ثروت نسبی داشته است.
آنچه مسلم است خديجه هر چه داشت به پيغمبر بخشيد، و حضرت نيز به اعتراف دوست ودشمن كسی نبود كه مال و ثروت بيندوزد، و چيزی برای روز مبادا نگهدارد.
هر كس به او روی می آورد، دست خالی بر نمی گشت. از حال مستمندان و افراد تهيدست بی خبر نبود. خديجه خود نيز چنين بود. اينك كه مرد نمونه مكه همسر او شده است، باز خانه وی ملجا نيازمندان و مايه اميد دردمندان است.
در مواقع قحط و غلا كه به واسطه نيامدن باران، اهل باديه در سختی به سر می بردند، حليمه مادر رضاعی پيغمبر به مكه می آمد و به فرزند شيرداده خود سر می زد، و محمد امين او را سخت عزيز می داشت. عبايش را زير پای او پهن می كرد و با وی به گفتگو می نشست، و چون آهنگ بازگشت می كرد، به نحو شايسته ای به وی مساعدت می نمود.
اگر هم چيزی ازمال خديجه باقی مانده بود، به طور حتم و چنانكه در پاره ای از احاديث آمده، درمدت اقامت اجباری سه ساله در «شعب ابيطالب» به مصرف محاطه شدگان رسيد. و اينكه شهرت دارد (و بيشتر از شايعات بيگانگان است) و می گويند: اسلام با مال خديجه و شمشير علیعليهالسلام پيشرفت كرد، شايعه و تهمتی بيش نيست.