پيش از اين گفته شد كه علىعليهالسلام هنگام حركت رسول خداصلىاللهعليهوآلهوسلم از مدينه،در يمن بود و از طرف پيغمبر اسلامصلىاللهعليهوآلهوسلم مأموريت يافته بود براى گرفتن جزيه از اهل نجران و تعليم احكام اسلام و قضاوت ميان مردم يمن بدان ناحيه برود.
رسول خداصلىاللهعليهوآلهوسلم به سوى مكه حركت كرده بود كه مأموريت على بن ابيطالب تمام شد و به قصد مدينه حركت كرد و حله ها(و جامه ها)يى را كه از اهل نجران گرفته بود همراه برداشته با لشكريان از يمن بيرون آمد و چون در راه مطلع شد كه رسول خداصلىاللهعليهوآلهوسلم به قصد حج به مكه آمده راه خود را كج كرد و همين كه به ميقاتگاه رسيد احرام بست و چون نمى دانست چگونه احرام ببندد در هنگام احرام نيت كرد و گفت:
"اللهم اهلالا كاهلال نبيك".
[بار خدايا به همان نيتى كه پيغمبر تو احرام بسته من هم احرام مى بندم.]
علىعليهالسلام براى ديدار پيغمبر اسلام لشكريان خود را در خارج شهر مكه گذارد و مردى را به جاى خود بر آنها امير ساخته و داخل مكه شد،و چون به نزد رسول خداصلىاللهعليهوآلهوسلم رسيد او را مانند خود در حال احرام ديد،اما وقتى به نزد همسرش فاطمهعليهاالسلام آمد مشاهده كرد كه او از احرام خارج شده و لباسهاى معمولى به تن كرده است.
با تعجب پرسيد:چرا از احرام بيرون آمده اى؟
فاطمهعليهالسلام گفت:رسول خدا به ما دستور داد نيت عمره كنيم و از احرام خارج شويم.علىعليهالسلام به نزد رسول خداصلىاللهعليهوآلهوسلم بازگشت و گزارش كار و مأموريت خود را به اطلاع آن حضرت رسانيد.پيغمبر اسلام كه از ورود علىعليهالسلام و گزارش كارهايى را كه بخوبى انجام داده بود خوشحال به نظر مى رسيد،بدو فرمود:اكنون برخيز و به مسجد برو و طواف كن و از احرام بيرون آى.
علىعليهالسلام عرض كرد:من در وقت احرام اين گونه نيت كرده و گفتم:"اللهم اهلالا كاهلال نبيك"پيغمبر از او پرسيد:آيا قربانى همراه آورده اى؟عرض كرد:نه،پيغمبرصلىاللهعليهوآلهوسلم او را در قربانى خود شريك ساخته و دستور داد او نيز مانند خود پيغمبر به حال احرام باقى بماند.