4%

امام و خليفه

، به نص از سوى پيامبرصلى‌الله‌عليه‌وآله‌وسلم شناخته مى شود و بر مردم است كه به يارى وى ملتزم باشند همانگونه كه كعبه با رفتن مردم به حج آن شناخته مى شود كه به سوى آن مى آيند و خود آن، به سوى كسى نمى رود. در اسد الغابه از علىعليه‌السلام آمده است كه رسول خداصلى‌الله‌عليه‌وآله‌وسلم فرموده است: «تو بمنزله كعبه هستى، به سوى تو مى آيند و تو به سوى كسى نمى روى، پس اگر اين قوم به سوى تو آمدند و آن را- يعنى خلافت را- به تو تحويل دادند، از آنان بپذير، و اگر به سوى تو نيامدند به سوى آنان مرو تا اينكه آنان به سوى تو بيايند»٦٧. اميرمؤمنان علىعليه‌السلام نظر خود را به اختصار در خطبه معروف شقشقيه٦٨. بيان مى كند آنجا كه مى فرمايد: «آرى، به خدا كه فلان كس٦٩. آن را چون پيراهنى بر خود پوشاند در حالى كه مى دانست كه محل من نسبت به آن، محل قطب است از آسياب، كه سيل از من روان شود و پرندگان به سوى من بالا نيايند، پس من در برابر آن پرده اى انداختم و از آن روى گرداندم و به اين انديشه بودم كه يا با دستى شكسته اقدام كنم و يا اينكه بر تاريكى كورى (گمراهى خلق) صبر نمايم، كه بزرگسال در آن به كهولت رسد و خردسال در آن پير گردد و مومن در آن رنج كشد تا به ديدار پروردگار برسد!

پس ديدم كه صبر بر آن خردمندانه تر است، و صبر كردم در حالى كه خارى در چشم و استخوانى در گلو داشتم و ميراث خود را غارت شده مى ديدم، تا اينكه اولى به راهش رفت و آن را پس از خود به فلانى٧٠. واگذار نمود آنگاه قول اعشى را مثال آورد: