5%

ب - دومين انگيزه پيدايش اختلاف

دومين انگيزه پيدايش اختلاف در امت اسلامى در طول تاريخ، نياز سلطه هاى حاكم بر مسلمانان به ارائه چهره اى خاص از پيشوايان انسانيت يعنى: انبيا و اصفياى برگزيده خداوند است. چهره اى كه با زندگى هوسبازانه و شهوت آلود آنها تضاد و تناقضى نداشته باشد.

بدين خاطر، بخشى از برنامه هاى اين دو گروه آن شد كه، آيات خدا را به گونه اى تأويل و معنى كنند كه انبيا و برگزيدگان الهى را نيز گناهكار و غير منزّه جلوه دهند، و بعد، رواياتى را درباره فرو شدن آنها در سرگرميها و شهوات ساخته و پرداخته كردند و گاهى از اسرائيليات و روايات تورات و انجيل بهره جستند. همانگونه كه درباره داود پيامبرعليه‌السلام و زوجه اوريا(١٨٦) و غير آن روايت كردند، و نيز، نمونه هاى بسيارى كه در سيره انبياعليه‌السلام ساخته و انتشار دادند و ما پيش از اين برخى از آنچه را كه در سيره افضل انبيا و خاتم آنان روايت كرده اند،

يادآور شديم. و در همين مسير، يعنى مسير همانند نشان دادن انبيا و اوصيا با ديگر افراد بشر، و اينكه امتيازى بر غير خود ندارند، آيات صريح قرآنى درباره معجزات ايشان را تأويل و توجيه كردند و رواياتى همگون با گفتار خود، ساخته و منتشر نمودند تا مثلاً ساختن پرنده اى گلى از سوى عيسىعليه‌السلام و دميدن در آن و پرنده شدنش به اذن خدا را امرى بشرى و عادى جلوه گر سازند.

در مقابل اين احاديث و اينگونه تأويل و توجيه آيات كتاب خدا، با چنان انگيزه هايى كه گذشت، در كتابهاى تفسير و حديث و سيره، روايات ديگرى است كه دلالت بر امتياز و ويژگى انبيا و برگزيدگان الهى دارد و بخشى از مسلمانان بدانهاايمان آورده و آيات كتاب خدا را بر اساس آن احاديث تفسير و معنى كرده اند. و نتيجه آن ديدگاه ويژه هريك از دو گروه درباره صفات خدا و صفات انبيا و عرش و كرسى و ساير معارف اسلامى است كه با ديدگاه گروه ديگر تناقض دارد، و هر طايفه اى بدانچه در اختيار دارد ايمان آورده و مخالفان نظريه خود را تكفير مى كند، كه تفرقه هاى طول تاريخ نتيجه و اثر آن است. اما علاج و چاره به گونه اى است كه به يارى خداى متعال آن را در «خلاصه و خاتمه» اين بحث بيان مى داريم.