٢١٨٤ ١- ارض بمحمّد صلىاللهعليهوآلهوسلمرائدا و الى النّجاة قائدا. ٢ ٢١٩ خوشنود باش كه محمدصلىاللهعليهوآلهوسلم پيام آور پيشرو تو باشد، و به سوى نجات و رستگارى پيشواى تو باشد.
٢١٨٥ ٢- بلّغ عن ربّه معذرا، و نصح لامّته منذرا، و دعا الى الجنّة مبشّرا.
٣ ٢٧٠ رسالت خويش را از طرف پروردگار براى قطع عذر مردم ابلاغ فرمود، و امّت
خود را به منظور بيم از عذاب الهى نصيحت كرد، و مردمان را با دعوت به سوى بهشت مژده داد.
٢١٨٦ ٣- خرج من الدّنيا خميصا و ورد الآخرة سليما، لم يضع حجرا على حجر، حتّى مضى لسبيله و أجاب داعى ربّه. ٣ ٤٦٠ با شكم گرسنه از دنيا رفت، و با سلامت جان و روح به آخرت وارد شد، سنگى روى سنگ نگذاشت، تا آنكه راه خود را پيمود، و دعوت پروردگارش را اجابت نمود.
٢١٨٧ ٤- داع دعا و راع رعا فاستجيبوا للدّاعى و اتّبعوا الرّاعى. ٤ ١٣ دعوت كنندهاى كه دعوت خود را به پايان رسانيد، و سرپرست امّت به سرپرستى خود قيام نمود، در اين صورت دعوت كننده را اجابت كنيد، و از سرپرست پيروى نماييد.
٢١٨٨ ٥- سنّته القصد و فعله الرّشد و قوله الفضل و حكمه العدل، كلامه بيان و صمته أفصح لسان. ٤ ١٥٤ سيره و روش آن حضرت ميانه روى، و كار او راهنمايى به راه راست، و گفتارش جدا كننده حق از باطل، و حكمتش عادلانه، و سخنانش بيان كننده (مشكلات) و سكوتش رساترين زبانها بود.
٢١٨٩ ٦- طبيب دوّار بطبّه، قد أحكم مراهمه، و أحمى مواسمه، يضع ذلك حيث الحاجة اليه، من قلوب عمى و آذان صمّ و السنة بكم، يتتبّع بدوائه مواضع الغفلة و مواطن الحيرة. ٤ ٢٦٠ طبيبى است سيّار كه با طبّ خود (براى درمان بيماران) به گردش مىپردازد، مرهمهايش را به خوبى آماده كرده و براى داغ كردن محل زخم ابزارش را گداخته است، و به اندازه نياز مرهم گذارد، براى دلهاى نابينا و گوشهاى كر، و زبانهاى گنگ، با داروى خود در جستجوى بيماران فراموش شده و سرگردان مىگردد.