٩٦٣ ١- البطنة تمنع الفطنة. ١ ٩٤ پر خورى از زيركى جلوگيرى كند.
٩٦٤ ٢- التّخمة تفسد الحكمة. ١ ١٧٢ پر خورى حكمت و فرزانگى را تباه سازد.
٩٦٥ ٣- البطنة تحجب الفطنة. ١ ١٧٢ پر خورى، پرده و حجاب زيركى گردد.
٩٦٦ ٤- الشّبع يفسد الورع. ١ ١٧٤ سير غذا خوردن، پارسايى را تباه سازد.
٩٦٧ ٥- الشّبع يكثر الادواء. ١ ٢٢٨ سير غذا خوردن، بيماريها را زياد كند.
٩٦٨ ٦- ادمان الشّبع يورث انواع الوجع. ١ ٣٥٩ ادامه پر خورى انواع دردها را به جاى بگذارد.
٩٦٩ ٧- الشّبع يورث الاشر و يفسد الورع. ١ ٣٥٩ سير غذا خوردن، گردن فرازى و تبختر به بار آرد، و پارسايى را تباه سازد.
٩٧٠ ٨- احفظ بطنك و فرجك ففيهما فتنتك. ٢ ١٧٩ شكم و عورت خود را نگه دار، كه بلا و گرفتارى تو در آن دو است.
٩٧١ ٩- ايّاكم و البطنة فانّها مقساة للقلب، مكسلة عن الصّلوة، مفسدة للجسد. ٢ ٣٢٤ بپرهيزيد از پر خورى كه دل را سخت كند و سبب بى حالى و سستى در نماز، و موجب تباهى بدن گردد.
٩٧٢ ١٠- ايّاك و البطنة فمن لزمها كثرت اسقامه و فسدت أحلامه. ٢ ٢٨٩ بپرهيز از پرخورى كه هر كس بدان دچار شد در دهايش بسيار و خوابهايش آشفته و پريشان گردد.
٩٧٣ ١١- انّ البهائم همّها بطونها. ٢ ٤٩٥ به راستى كه چهار پايان اندوهشان شكمشان مىباشد.
٩٧٤ ١٢- أمقت العباد الى اللَّه سبحانه من كان همّته بطنه و فرجه. ٢ ٤٦٠ مبغوضترين بندگان در پيشگاه خداى سبحان كسى است كه اندوهش شكم و عورت او است.
٩٧٥ ١٣- ايّاك و ادمان الشّبع فانّه يهيّج الاسقام و يثير العلل. ٢ ٣٠٠ بپرهيز از ادامه پر خورى كه به راستى اين كار دردها را بر انگيزد و بيماريها را تحريك كند.
٩٧٦ ١٤- بئس القرين الورع الشّبع. ٣ ٢٥٥ براى پارسايى، سيرى بد قرين و همراهى است.
٩٧٧ ١٥- بطن المرء عدوّه. ٣ ٢٦٠ شكم آدمى، دشمن او است.
٩٧٨ ١٦- اذا ملى البطن من المباح عمى القلب عن الصّلاح. ٣ ١٧٦ هنگامى كه شكم از مال مباح پر شد، دل از رسيدن به صلاح كور گردد. ٩٧٩ ١٧- قلّ من اكثر من الطّعام فلم يسقم. ٤ ٥٠٢ كم است كسى كه غذاى بسيار خورد و بيمار نگردد.
٩٨٠ ١٨- كيف تصفو فكرة من يستديم الشّبع. ٤ ٥٥٩ چگونه پاك و صاف گردد فكر و انديشه كسى كه سيرى و پرخورى را ادامه مىدهد.
٩٨١ ١٩- من زاد شبعه كظّته البطنة.
٥ ٢٩٨ كسى كه زياد كند سيرى خود را پر خورى و امتلاء او را به رنج اندازد.
٩٨٢ ٢٠- من كظّته البطنة حجبته عن الفطنة. ٥ ٢٩٩ پر خورى كه انسان را به رنج اندازد از زيركى و دريافت نيز او را باز دارد.
٩٨٣ ٢١- من كانت همّته ما يدخل بطنه كانت قيمته ما يخرج منه. ٥ ٣٧٧ كسى كه همتش به خوراك ورودى شكمش باشد ارزشش نيز همان است كه از آن خارج شود.
٩٨٤ ٢٢- ما ابعد الخير ممّن همّته بطنه و فرجه. ٦ ٩٣ چه دور است خير و خوبى از كسى كه اندوهش شكم و عورت او است.
٩٨٥ ٢٣- نعم عون المعاصى الشّبع.
٦ ١٦٣ سيرى، كمك كار خوبى براى معاصى و گناهان است.
٩٨٦ ٢٤- لا صحّة مع نهم. ٦ ٣٦٠ با پر خورى تندرستى نخواهد بود.
٩٨٧ ٢٥- لا فطنة مع بطنة. ٦ ٣٦١ با پرخورى زيركى نخواهد بود.
٩٨٨ ٢٦- لا تجتمع الشّبع و القيام بالمفترض. ٦ ٣٦٩ سيرى با قيام به واجبات با هم گرد نيايند.
٩٨٩ ٢٧- لا تجتمع الصّحّة و النّهم. ٦ ٣٦٩ تندرستى و پر خورى با هم جمع نشوند.
٩٩٠ ٢٨- لا تجتمع الفطنة و البطنة. ٦ ٣٧٠ زيركى و پرخورى با هم جمع نشوند.