٨٨٣٨ ١- الكظم ثمرة الحلم. ١ ١٩٧ فرو خوردن خشم، ميوه بردبارى است.
٨٨٣٩ ٢- الكاظم من امات أضغانه.
١ ٢٨١ فرو برنده خشم در حقيقت كسى است كه كينههاى خود را نيز بميراند (و در صدد انتقام نباشد).
٨٨٤٠ ٣- المؤمن غريزته النّصح و سجيّته الكظم. ١ ٣٤٤ انسان مؤمن خصلتش خيرخواهى (يا خلوص) با مردم، و شيوهاش فرو بردن خشم است.
٨٨٤١ ٤- اكظم الغيظ تزدد حلما. ٢ ١٧٧ خشمت را فرو بر، بردباريت افزون گردد.
٨٨٤٢ ٥- اكظم الغيظ عند الغضب و تجاوز مع الدّولة تكن لك العاقبة.
٢ ١٩٧ خشم خود را در هنگام غضب فرو خور، و با وجود داشتن دولت و قدرت بر انتقام از گناه و خطاى مردم در گذر، تا سرانجام نيك از آن تو باشد.
٨٨٤٣ ٦- افضل النّاس من كظم غيظه و حلم عن قدرة. ٢ ٤١٩ برترين مردم كسى است كه خشم خود را فرو برد، و از روى قدرت و با داشتن نيرو بر انتقام، حلم ورزد.
٨٨٤٤ ٧- بالكظم يكون الحلم. ٣ ٢٠٧ بردبارى با فرو خوردن خشم است.
٨٨٤٥ ٨- رأس الحلم الكظم. ٤ ٤٩ اساس بردبارى، فرو خوردن خشم است.
٨٨٤٦ ٩- طوبى لمن كظم غيظه و لم يطلقه، و عصى امر نفسه فلم يهلكه.
٤ ٢٤١
خوشا به حال كسى كه خشم خود را فرو خورد و آزادش نگذارد، و نافرمانى كند دستور نفس خود را كه نابودش نكند.
٨٨٤٧ ١٠- من كظم غيظه كمل حلمه.
٥ ١٨٠ كسى كه خشم خود را فرو خورد، بردباريش كامل گردد.