7%

انواع ديگر همسانى

كارشناسان مسائل خانواده ، انواع ديگرى از همسانى بين دو زوج را در سازگارى زناشويى موثر دانسته اند كه از مهم ترين آنها مى توان به همسانى در موقعيت تحصيلى ، همسانى در موقعيت خانوادگى و همسانى يا قرابت در سن اشاره كرد، ولى به نظر مى رسد اهميت يافتن اين قبيل مشابهت ها نيز به دليل رابطه تنگاتنگى است كه با همسانى شخصيتى يا همسانى فرهنگى در مفهوم وسيع كلمه دارند؛ اما با قطع نظر از اين جهت ، مشابهت هاى ياد شده به خودى خود نمى توانند تاثير چندانى بر استحكام رابطه زناشويى داشته باشند. براى مثال ، ناسازگارى بين زن جوان و شوهر مسن يا بالعكس احتمالا به اين دليل اتفاق مى افتد كه زن ، شوهر خود را به مثابه پدر و يا به مثابه فرزند خود مى انگارد و رفتارها و انتظارات خويش را متناسب با همين تلقى مى كند، در حالى كه شوهر با نگرش ها و انتظارات كاملا متضادى با زن برخورد مى نمايد.

در مورد اهميت يافتن انواع همسانى به منظور بالا رفتن ضريب اطمينان استحكام زناشويى ، نكته ديگرى نيز وجود دارد و آن عبارت است از نقش تحولات فرهنگى - اجتماعى در دوران معاصر؛ براى مثال ، اگر مشاهده مى كنيم كه قرابت سنى زوجين در زمان حاضر اهميت يافته و كارشناسان نيز آن را توصيه مى كنند، در حالى كه تفاوت سنى ده ساله و بيشتر بين زن و شوهرهاى نسل هاى گذشته امرى كاملا متعارف بوده است ، اين امر عمدتا به دليل تحولات ساختارى كلانى است كه حوزه هاى گوناگون اجتماعى و از جمله ، نقش هاى اجتماعى و خانوادگى زن و مرد را تحت تاثير قرار داده اند. نقش مادر - همسرى به عنوان نقش اصلى زنان نسل هاى گذشته ، به گونه اى تعريف مى شد كه هيچ گاه همسانى آنان با شوهران خود در سن و يا موقعيت تحصيلى را ايجاب نمى كرد و از اين رو، فاصله زياد سنى يا تحصيلى بين همسران به خودى خود خانواده ها را متزلزل نمى ساخت ؛ اما در شرايط كنونى كه پايگاه اجتماعى زنان بالا رفته و آنان به سطوح بالاترى از مشاركت اجتماعى ، استقلال و قدرت تصميم گيرى دست يافته اند، به طور طبيعى ، همسان همسرى در ابعاد گوناگون مورد توجه فزاينده قرار گرفته است