اسلام در راه تعديل تمايلات نفسانى و رام كردن غرايز از نيروى معرفت و وجدان و مذهب ، حداكثر استفاده را نموده و پايه هاى تربيت خود را بر اساس قانون تغيير ناپذير خلقت و فطرت استوار كرده است
جالب آن كه تمايل به مذهب در ١٢ سالگى ، كه آغاز فعاليت بلوغ است ، آشكار مى شود. در آن موقع ، غرايز هنوز به خوبى شكفته نشده اند و مزاج كودك اسير طغيان شهوات نيست گويى خداوند حكيم و به صورت پيشگيرى قبل از بروز طوفان و طغيان غرايز، وسيله مهاركردنشان را آماده نموده است و دوران چند ساله بلوغ را مهلت خودسازى و پرورش احساس مذهب قرار داده است
براى ارضاى تمايل نوجوانان و استفاده از احساس مذهبى آنان ، دو نكته بايد همواره مورد كمال توجه باشد. يكى آن كه احساس مذهبشان به راه صحيح هدايت شود و ديگر آن كه با وسايل علمى و عملى موجبات پرورش آن فراهم آيد.
اول نوجوان با علاقه شديدى كه به مذهب دارد، مانند طفل گرسنه اى است كه از پى غذا مى رود و در فكر سير كردن خويشتن است همان طور كه طفل گرسنه ، با خوردن غذاى سالم نيرومند مى شود و از غذاى فاسد مسموم مى گردد. همچنين ، مذهب صحيح و مستدل ، مايه سعادت نوجوان مى شود و مذهب باطل و خرافى ، باعث بدبختى و گمراهى اش مى گردد. هدايت صحيح عبارت از اين است كه از اول تمايل مذهبى و نوجوانان به خداپرستى و ايمان به مذهب حق ، رهبرى شود و از اعتقاد به اوهام و خرافات پاك بمانند.
قرن هاى متمادى است كه در سراسر كره زمين ، شرك و بت پرستى و اوهام و عقايد باطل ، با صورت هاى مختلف به نام مذهب ، افكار مردم را اشغال كرده است بيشتر مردم ، بر اثر نادانى ، به آن عقايد باطل گرويده و تمايل فطرى مذهبى خود را به همان اعتقادات نامناسب و غير صحيح ارضا كرده اند. جمعى براى يافتن مذهب صحيح راه مجاهده و تحقيق را در پيش گرفته و سرانجام تغيير مذهب داده اند. بعضى تمايل فطرى ايمانى خود را سركوب كرده و اساسا از زيربار مذهب شانه خالى نموده اند.
در دنياى كنونى ، با پيشرفت هاى علوم و بسط فرهنگ ، نسل جوان در موضوع مذهب با مشكل بزرگى مواجه شده است از طرفى احساسات فطرى مذهبى و تمايلات طبيعى ايمانى ، جوانان را به راه مذهب سوق مى دهد و آنان را به فراگرفتن تعاليم دينى وامى دارد و از طرف ديگر، مطالب خرافى و ضد عقلى ، كه در بسيارى از مذاهب بزرگ جهان وجود دارد، آنان را نسبت به مذهب دودل و مردد مى كند و حالت آرامش و اطمينان روحى را از آنان سلب مى نمايد. پيشوايان روحانى بيشتر مذاهب جهان ، كه خود اسير خرافات هستند، نمى توانند با منطق صحيح و مستدل جوانان را قانع كنند و تمايلات مذهبى آنان را به راه صحيح هدايت نمايند. در نتيجه ، بسيارى از جوانان ، سرمايه روحانى و ايمانى خود را به رايگان از دست مى دهند.