5%

جوان و ساعات فراغت

قال الله العظيم فى كتابه :( أَفَمَن كَانَ عَلَىٰ بَيِّنَةٍ مِّن رَّبِّهِ كَمَن زُيِّنَ لَهُ سُوءُ عَمَلِهِ وَاتَّبَعُوا أَهْوَاءَهُم ) .(٥٤٠)

علىعليه‌السلام فرموده است : فرح و شادمانى باعث بهجت و انبساط روح و مايه تهييج وجد و نشاط است

كارهاى تفريحى ارزش اقتصادى ندارند، ولى روى فعاليت هاى اقتصادى و وظايف اجتماعى اثر بسيار مفيد مى گذارند. به وسيله تفريح ، نياز جسم و جان برآورده مى شود و لذتش مايه خشنودى و آرامش خاطر مى گردد. تفريح ، آدمى را با شادى و مسرت براى كار و كوشش مهيا مى كند و در راه فعاليت هاى اقتصادى و اجتماعى ، با نيروى بيشتر آماده مى سازد.

عن الرضاعليه‌السلام : اجعلوا لانفسكم حظا من الدنيا باعطائها ما تشتهى من الحلال و ما لا تثلم المروة و لا سرف فيه و استعينوا بذلك على امور الدنيا.(٥٤٢)

علىعليه‌السلام فرموده است : هر يك از اعضاى بدن به استراحت احتياج دارد.

ساعت تفريح ، يكى از بهترين فرصت هاى سودبخش در حيات بشر است در موقع تفريح و سرگرمى ، محيط زندگى رنگ ذوق و ابتكار به خود مى گيرد و لطف و صفاى مخصوصى پيدا مى كند. روح سبك بال و پرنشاط مى شود. عواطف و احساسات شكوفا مى گردند و آدمى در خود احساس آزادى و حريت مى نمايد.

قال اميرالمؤ منينعليه‌السلام : اوقات السرور خلسه.(٥٤٤)

در آيين مقدس اسلام ، تمايل به تفريح ، مانند ساير خواهش هاى طبيعى بشر مورد توجه واقع شده و به شايستگى ارضا مى شود. در بعضى از روايات دست يافتن به مشتهيات و لذايذ مشروع ، در رديف امور مربوط به معاش و معاد قرار گرفته و خاطرنشان شده است كه مسلمان شايسته قسمتى از وقت خود را به جلب لذت هاى مباح اختصاص مى دهد و موجبات بهجت و انبساط خود را فراهم مى سازد و براى انجام وظايف دينى و دنيوى آماده مى شود.

عن الرضاعليه‌السلام قال : و اجتهدوا ان يكون زمانكم اربع ساعات ساعة لله لمناجاته و ساعه لامر المعاش و ساعه لمعاشره الاخوان الثقات و الذين يعرفونكم عيوبكم و يخلصون لكم فى الباطن و ساعه تخلون فيها للذاتكم و بهذه الساعه تقدرون على الثلاث الساعات(٥٤٦)

نكته شايان دقت آن كه بر اثر انقلاب صنعتى و توسعه كارهاى ماشينى ، ساعات فراغت مردم به مقدار قابل ملاحظه اى افزايش يافته و مسئله تفريح و تفرج جنبه عمومى و همگانى به خود گرفته است

در دوره كشاورزى و روزگار پيش از انقلاب صنعتى ، كه كار روزانه با دست يا ابزارهاى ساده ابتدايى انجام مى شد، قسمت اعظم وقت و قواى مردم در راه تاءمين معاش و تهيه ضروريات زندگى مصروف مى گرديد و موقعى كه از كار دست مى كشيدند، نيروى اضافى در وجودشان باقى نمانده بود كه آن را به وسيله تفريح و سرگرمى هاى فرح آور آزاد سازند، ناچار به بستر خواب پناهنده مى شدند تا خستگى روزانه را جبران كنند و نيروى تازه اى براى فرداى خود ذخيره نمايند. تنها افراد متمكن و مرفه ، كه در امر معاش نيازى به فعاليت هاى بدنى نداشتند، از تفريحات گوناگون استفاده مى كردند و نيروى زايد خود را بدان وسيله آزاد مى ساختند.

اكنون در دنياى صنعت ، نيروى ماشين در بيشتر موارد جايگزين نيروى انسانى شده و كارهايى كه ديروز به وسيله دست و قوت بازو و صرف نيروى كارگر انجام مى شد، امروز به وسيله ماشين انجام مى پذيرد و با صرف وقت كم و نيروى ناچيز، چندين برابر محصول ديروز به دست مى آيد.

ديروز يك كارگر دستباف روزى دوازده ساعت كار مى كرد و در موقع بافندگى ناچار بود از دست و پا و چشم و فكر و تمام قواى بدن خويش استفاده كند و همه آن ها را به كار اندازد، تا چند متر پارچه متوسط و ناصاف ببافد و از درآمد آن معاش خويش را تاءمين نمايد و موقعى كه خسته و كوفته از پشت دستگاه بافندگى خارج مى شد، نيروى ذخيره اى نداشت تا از پى تفريح و گردش برود و آن را آزاد نمايد.

در جهان كنونى ، كه پارچه بافى هاى دستى جاى خود را به ماشين هاى عظيم خودكار داده ، وضع كارگران بافنده به كلى دگرگون شده است از طرفى ، نيروى برق و قدرت ماشين جايگزين نيروى انسانى شده و كارگر وظيفه اش تنها مراقبت و نظارت بر كار ماشين و احيانا انجام دادن يك عمل بسيار ساده است از طرف ديگر، ساعت كار ماشين و زيادى محصول ايجاب كرده است كه ساعات كار تقليل يابد. در نتيجه يك كارگر بافنده وقتى از كار فارغ مى شود، چند ساعت وقت آزاد و مقدار زيادى نيروى ذخيره در بدن دارد. به همين جهت ، با بى صبرى از پى تفريح و تفرج مى رود تا از ساعات فراغت خود استفاده كند و نيروى باقيمانده را در لذت و كامرانى آزاد سازد.

«جورج لوندبرگ »، در كتاب خود به نام بيكارى چنين مى نگارد: ايام بيكارى عبارت از ايامى است كه طى آن ، ما از روشن ترين و رسمى ترين وظايف خود، كه براى انجام آن مزد مى گيريم و با اين كه ملزم به انجام آن هستيم ، آزاد باشيم مسئله بيكارى ، بر اثر پيشرفت اختراعات ، كه بيش از پيش كار انسان را كمتر كرده اند، به وجود آمده است

در سال ١٨٤٠، در آمريكا، هفته كار هر كارگر در حدود ٨٤ ساعت بود و حال آن كه در سال ١٩٣٠ به پنجاه ساعت و كمتر تقليل يافت اينك ساعات كار در هفته ، در بسيارى از كشورها به ٤٠ ساعت تنزل يافته است و احتمال مى رود از اين ميزان نيز كمتر شود.»(٥٤٨)

دير زمانى است كه مهندسين هوشمند در صنايع ماشينى تحولاتى را به وجود آورده اند و بر اثر آن زندگى مردم در كشورهاى صنعتى دگرگون شده است از طرفى ، قسمت اعظم ماشين ها به وسيله لوازم و ابزارهاى فنى ، خودكار شده و ديگر جايى براى صرف نيروى انسانى يا دخالت دست كارگر باقى نمانده است در نتيجه اين تحول ، كارگر در ساعات كار نيروى خود را اعمال نمى كند و همچنان در وجودش باقى مى ماند. موقعى كه ساعات كار پايان مى پذيرد، با عجله و بى صبرى از محيط كارگاه خارج مى شود تا خود را به تفريحى كه از آن لذت مى برد، سرگرم سازد و نيروى نهفته خويش را بدان وسيله آزاد نمايد. از طرف ديگر، با تغييرات فنى و دقيقى كه در صنايع صورت گرفته ، كار ماشين ها سريع تر شده و سطح توليدشان بالا رفته است و بر اثر آن ساعات كار كارگران كاهش يافته و بر اوقات فراغتشان افزوده شده است

خودكار شدن ماشين ها و ازدياد ساعات بى كارى ، بر مقدار جرايم و جنايات افزوده و ممالك پيشرفته صنعتى را با مشكلات بسيار عظيمى مواجه ساخته است جامعه شناسان محقق در اين انديشه اند كه مردم در ساعات فراغت چه كنند؟ اوقات بى كارى خود را چگونه بگذرانند و نيروى ذخيره خويش را در چه راهى صرف نمايند؟ چه بايد كرد كه جامعه در اوقات بيكارى راه فساد و تباهى در پيش نگيرد و موجبات سقوط و بدبختى خود را فراهم نسازد؟

«نهرو، نخست وزير فقيد هندوستان مى گويد: يكى از مهم ترين مسايلى كه در برابر ماست و در سال هاى آينده ، مخصوصا در ايالات متحده آمريكا و ساير كشورهايى كه از لحاظ اقتصادى پيش رفته اند و اكنون صنايع و امور اقتصادى ايشان به ميزان وسيع به شكل خودكار در مى آيد، مطرح خواهد شد، ساعات فراغت و بيكارى است

در كشورهاى تكامل نايافته ، چون هند، اين مسئله به آن اندازه كه در ايالات متحده و در اروپا، به خصوص در كشورهاى اسكانديناوى پيش مى آيد، مطرح نيست اين مسئله در آمريكا از همه جا شديدتر است و ظاهرا در آينده وسعت و دامنه بيشتر هم پيدا خواهد كرد.

در روزنامه هاى سراسر جهان مطالبى درباره فساد و جنايات جوانان و انحطاط عمومى اصول اخلاقى و انضباط روحى جامعه بشرى مى خوانيد كه بيشتر در جامعه هاى ثروتمندتر و مرفه تر پيش مى آيد. آيا با اين مسئله تازه استفاده از ساعات فراغت چه بايد كرد؟

يافتن پاسخى براى اين سؤ ال اهميت فراوان دارد، زيرا اگر به درستى به آن نپردازيم ، يك نوع فرسودگى روحى و اخلاقى نسبت به خود تمدن پيش خواهد آمد.»(٥٥٠)

ساموئل كينگ مى گويد:

«بر اثر كاهش ساعات كار طى سالهاى اخير، تفريح با فعاليت ساعات بيكارى تبديل به يك مسئله اجتماعى حياتى گرديده و توجه بسيارى از محققان را به خود معطوف داشته است مطالعات اين دانشمندان نشان مى دهد مادام كه ما نتوانيم به طور عاقلانه اوقات روز افزون بيكارى خودمان را به سر بريم ، چه در زندگى و چه در شخصيت ما اختلالاتى روى خواهد داد. افراد بشر همواره طبعا مايل به داشتن اوقات بيكارى بيشترى بوده اند، لكن اينك مواجه با اين خطر شده اند كه اوقات فراغتشان بيش از آن است كه در خور آن اند و بيم آن مى رود كه بر اثر عدم توانايى امرار اين اوقات ، به طور عاقلانه ، خطرات بزرگى براى خودشان و جامعه به وجود آورند. به همين جهت است كه مسئله گذراندن ساعات بيكارى ، امروز يكى از دشوارترين مسائلى است كه تا كنون اكثر ملل جهان و به ويژه باختريان با آن مواجه مى باشند.»(٥٥٢)

آدمى به طغيان و سركشى مى گرايد، موقعى كه ثروتمند مى شود و خويشتن را غنى و بى نياز مى بيند.

قال رسول اللهصلى‌الله‌عليه‌وآله : فو الله ما الفقر اخشى عليكم ولكنى اخشى عليكم ان تبسط لكم الدنيا كما بسطت على من كان قبلكم فتنافسوها كما تنافسوها و تهلككم كما اهلكتهم(٥٥٤)

تمايل به تفريح كه به قضاى حكيمانه الهى در نهاد بشر آفريده شده ، يكى از تمنيات فطرى انسان است و مانند ساير غرايز و خواهش هاى طبيعى بايد تعديل شود و با اندازه گيرى صحيح و دور از افراط و تفريط، در جاى خود ارضا گردد. اين موضوع در گذشته مورد توجه اولياى گرامى اسلام قرار گرفته و ضمن روايات متعددى ، تعاليم لازم را به پيروان خود داده اند.

متاسفانه در دنياى صنعت و ماشين ، كه ساعات فراغت به مراتب بيشتر شده و مسئله تفريح و جلب لذت اهميت زيادترى پيدا كرده است ، دانشمندان ، به موقع خود در اين باره فكرى نكردند و برنامه جامع و كاملى را كه موافق سعادت و مصلحت باشد، طرح ننمودند. در نتيجه ، بسيارى از جوانان در كشورهاى صنعتى ، خودسرانه و بدون راهنمايى صحيح ، در ساعات فراغت مرتكب اعمال ناروايى شدند و به نام تفريح و خوشگذرانى ، موجبات بدبختى و سقوط خود و دیگران را فراهم آوردند و اين روش نادرست همچنان ادامه دارد.

«فعاليت اوقات بيكارى ، كه در گذشته جنبه اختيارى داشت و محدود به خانه بود، بر اثر هجوم روستاييان به شهرها و اختراعات بزرگى مانند اتومبيل و سينما و راديو و تلويزيون ، دستخوش تغييرات شگرفى شده است متاءسفانه ، همان طور كه لوندبرگ در كتاب خود خاطرنشان مى كند، مسايل ناشى از افزايش اوقات بيكارى بشر از جانب دانشمندان اجتماعى مورد توجه كامل قرار نگرفته است ، زيرا جامعه شناسان هنوز تحت تاءثير همان نظريه اقتصادى ديرين هستند كه محصول را مهم تر از مصرف مى داند و به كار بيش ‍ از بيكارى توجه دارد. گو اين كه بيكارى روز به روز اهميت بيشترى كسب مى كند. برخى از جامعه شناسان ، حتى بيكارى را به منزله يك موضوع احساساتى تلقى كرده و آن را در خارج از حيطه تحقيقات علمى قرار مى دهند و حال آن كه بر عكس ، اين مسئله بايد مورد توجه كامل آنان قرار گيرد. زيرا تنها تحقيقات علمى است كه مى تواند روشن كند انسان اوقات بيكارى خود را چگونه مى تواند با حداكثر استفاده به سر برد. حتى مى توان گفت چگونگى امرار اوقات بيكارى ، تا اندازه اى كيفيت تمدن ملتى را روشن مى كند.»(٥٥٦)

امام صادقعليه‌السلام فرمود: شايسته است مسلمان عاقل ساعتى از روز خود را براى كارهايى كه بين او و خداوند انجام مى گيرد، اختصاص دهد و ساعتى برادران ايمانى و دوستان خود را ملاقات كند و در امور معنوى و اخروى با آنان گفت و گو نمايد و ساعتى نفس خود را با لذايذ و مشتهياتش ، كه گناه نباشد، آزاد بگذارد و اين ساعت لذت ، آدمى را در انجام وظايف دو ساعت ديگر كمك مى كند.

لذت هايى كه به جسم و جان ضرر مى رسانند و با سعادت و سلامت بشر ناسازگارند و سرانجام تيره روزى و بدبختى به بار مى آورند، در اسلام ممنوع شناخته شده و اولياى مذهب ، پيروان خود را از آلوده شدن به آنها بر حذر داشته اند.

قال علىعليه‌السلام : نزهوا انفسكم عن دنس اللذات و تبعات الشهوات(٥٥٨)

و نيز فرموده است : خير و خوبى يافت نمى شود در لذتى كه پشيمانى به بار مى آورد و شهوتى كه درد و ناراحتى از پى دارد.

پيشرفت علوم طبيعى و صنايع ماشينى ، پديده هاى لذت بخشى را به وجود آورد و لذايذ تازه اى را در اختيار بشر گذارد. افزايش ‍ ساعات فراغت و آزادى هاى بى حساب ، زمينه را براى بهره بردارى از آن لذايذ آماده كرد. نيروهاى مالى و انسانى در تاسيس مراكز عياشى به كار افتاد و موسسات خوشگذرانى به طور روز افزون گسترش يافت جوانان كامجو و هوسباز فرصت مناسبى به دست آوردند تا هر چه بيشتر از لذايذ دنياى ماشين استفاده كنند و از خوشى هاى گوناگونش برخوردار گردند، غافل از اين كه بعضى از آن لذايذ، مخالف مصلحت و منافى با سعادت و سلامت بشر است و سرانجام بدبختى هاى غير قابل جبرانى به بار خواهد آورد.

«ميل به تفريح ، جنبه بين المللى پيدا كرده است و كليه افراد بشر به ايام بيكارى ابراز علاقه بيشترى مى كنند و استفاده از تفريح را حق مسلم خود مى دانند. در آمريكا، نهضت خوشگذرانى توسعه شگرفى يافته و قسمت اعظم سرمايه ملت صرف آن مى گردد.»