با اينكه اسلام پذيرش و گرايش به سوى آئين توحيد را يك پاسخگويى به نداى درون و فطرت دانسته و رسول خدا فرموده هر نوزادى كه قدم به جهان مى گذارد با فطرت توحيد و يكتا پرستى متولد مى شود و قرآن در اين راستا مى فرمايد:( فَأَقِمْ وَجْهَكَ لِلدِّينِ حَنِيفًافِطْرَتَ اللَّـهِ الَّتِي فَطَرَ النَّاسَ .)
«چهره خود را متوجه آئين پاكى كن كه فطرت همه انسان ها بر اساس آن بنيان گذارى شده است ».
و پيامبر اسلام باز فرمود:كل مولود يولد على الفطرة
«هر نوزادى بر اساس فطرت اسلام به دنيا آمده ».
با همه اين وجود، اسلام همه را در پذيرش دين آزاد گذاشته و هيچكس را ناگزير به پذيرش آن نساخته است ولى به هيچ كس اجازه نداده كه جلو گسترش و پيشرفت اسلام را به شكلى بگيرد.
اسلام با كسانى كه در انديشه توطئه و خيانت و تشكيل پيمانهاى نظامى و اقتصادى وسياسى عليه اسلام اند برخورد مى كند و با آنها وارد جنگ مى شود تا توطئه ها را خنثى سازد از اين رو، كليه جنگهائى كه اسلام چه بصورت غزوات كه خود پيامبر در آن شركت داشته و چه سرايا و جنگهاى كوچك منطقه اى كه پيامبر حضور نداشته همگى جنبه تدافعى داشته نه تهاجمى يعنى اسلام خواسته كه جلو شيطنتها و توطئه ها را بگيرد نه آنكه با كشورى وارد جنگ شود تا آنها را ناگزير به پذيرش اسلام سازد از اين رو مى بينم كه جنگهاى اسلام و حمله به ايران صرفا براى جلوگيرى از به هم پيوستگى سپاه ايران و روم بوده كه مى خواسته اند با پيمان خود، اسلام را محاصره كنند و آن را نابود سازند و از طرفى قوانينى را در ايران آن روز، به نفع توده مرفه خوشگذران بوده و طبقه هاى ديگر از مزاياى انسانى محروم بوده اند. مانند آنكه تحصيل و استخدام دولتى ، مربوط به شاهزادگان و موبدزادگان بود و فرزندان كشاورزان و كارگران اين حق را نداشته اند ولى پس از تسلط حكومت اسلامى بر ايران ، تمام اين امتيازات لغو گرديد.
دفاع حق همه مسلمانان در همه زمانها و مكانهاست و در هر منطقه اى كه دشمن بخواهد به كشورهاى اسلامى و حريم اسلام تجاوز نمايد بر هر زن و مرد لازم است كه به مبارزه برخاسته و از دادن جان و مال ، دريغ نورزند.
بديهى است كه فرق نمى كند كه دفاع از اسلام و مرزهاى اسلامى باشد و يا دفاع از حقوق شخصى افراد.
همانطور كه بايد به تجاوزگران مرزهاى اسلامى حمله كرد به كسانى هم كه دزد مال و ناموس انسانند بايد حمله نمود و جلو آنها را بايد گرفت هر چند كه پيامدش مرگ مهاجم باشد.
و همانطور كسى كه به خانه مردم نگاه مى كند و ناموس مردم را مورد تجاوز خود قرار مى دهد و حريم آنها را مى شكند بايد از او جلوگيرى كرد، بخاطر توجه به مساءله دفاع است كه اسلام خدمت نظام وظيفه و آموزش دوره نظامى و آگاهى به رمز و راز و فنون آن را بر همه كسانى كه توان دارند لازم مى شمرد. حتى امام خمينى براى رفتن به خدمت نظام اجازه پدر و مادر را لازم نمى داند.