١- از پيغمبرصلىاللهعليهوآلهوسلم سؤ ال شد: شما با آدم كجا بوديد در بهشت ؟ فرمود در پشت او بودم و مرا به زمين فرود آورد و در پشت نوح بر كشتى سوار شدم و در پشت ابراهيم به آتش افكنده شدم و هيچ پدر و مادرى بر من هرگز به زنا ملاقات نكردند و هميشه خدا مرا از اصلاب پاك به ارحام پاك نقل كرد، در طريق هدايت تا به نبوت از من تعهد گرفت و پيمان اسلام از من ستد و همه صفات مرا بيان كرد و در تورات و انجيل مرا ياد كرد و به آسمانش بالا برد و نامى از نامهاى نيكش برايم باز گرفت امتم حمدگويانند و پروردگار عرش محمود است و من محمدم
٢- ضرار بن ضمره نهشلى به معاوية بن ابى سفيان وارد شد: معاويه باو گفت علىعليهالسلام را برايم وصف كن گفت مرا معاف ميدارى ؟ گفت نه ضرار گفت خدا علىعليهالسلام را رحمت كند در ميان ما چون يكى از ما بود و وقتى نزد او مى رفتيم ما را بخود نزديك ميكرد و چون از او پرسشى ميكرديم بما جواب ميداد و چون ديدنش ميرفتيم ما را مقرب ميساخت در بروى ما نمى بست و دربانى بر ما نميگمارد و بخدا با همه اينكه ما را بخود نزديك ميكرد و بما نزديك بود از هيبتش ياراى سخن گفتن با او نداشتيم و از بزرگواريش آغاز سخن با او نميكرديم و چون لب خند ميزد از دندانى بود مانند در رشته كشيده معاويه گفت وصف بيشترى از او كن ضرار گفت رحم اللّه عليا بخدا بسيار بيدار بود و كم خواب همه وقت شب و هر ساعت روز قرآن ميخواند و جان در راه خدا ميداد و اشك به آستان او ميريخت پرده براى او افكنده نميشد و كيسه هاى زر از ما ذخيره نميكرد براى وابسته خود نرمى نداشت و بر جفاكاران بدخوئى نميكرد اگر او را ميديدى كه در محراب عبادت متمثل ميشد در وقتى كه شب پرده ظلمت افكنده و اختران سرازير افق شدند و او دست بريش گرفته و چون مار گزيده بر خود ميپيچيد و چون غمنده ميگريست و ميگفت اى دنيا خود را به رخ من ميكشى و مرا مشتاق خود ميسازى ؟ هيهات هيهات من نيازى بتو ندارم و تو را سه طلاق دادم كه رجوعى ندارد. سپس ميفرمود آه آه از دورى راه و كمى توشه و سختى طريق ، معاويه گريست و گفت اى ضرار تو را بس است بخدا على چنين بود خدا رحمت كند أ بو الحسن را.
٣- امام باقرعليهالسلام فرمود : اى جابر كسى كه خود را به تشيع ميبندد به همين اكتفاء ميكند كه خود را دوست ما داند؟! بخدا نيست شيعه ما مگر كسى كه تقواى از خدا دارد و فرمان او برد و شناخته نشوند جز به تواضع و خشوع و كثرت ذكر خدا و روزه و نماز و احوالپرسى همسايگان فقير و مستمند و قرض داران و يتيمان و راستگوئى و خواندن قرآن و نگهدارى زبان از مردم جز بخير و آنها امينان عشيره خود باشند در هر چيز، جابر عرضكرد يا ابن رسول اللّه من كسى را باين اوصاف نميشناسم ، فرمود اى جابر بخود راه مده كه براى مردى همين بس است كه بگويد من رسول خدا را دوست دارم با اينكه رسول خدا به از على استعليهالسلام و كردار او را نداشته باشد و پيرو روشش نگردد كه محبت او برايش سودى ندارد از خدا بترسيد و براى آنچه نزد خداست عمل كنيد، ميان خدا و احدى خويشى نيست دوست ترين مردم نزد خدا و گراميترين آنها بدرگاهش با تقواتر و فرمانبرتر آنها است بخدا كه تقرب بخداى جل ثنائه ميسر نشود مگر بطاعت ، ما برات آزادى از دوزخ همراه نداريم و احدى بر خدا حجتى ندارد هر كه مطيع خداست دوست ما است و هر كه نافرمان خداست دشمن ما است بدوستى ما نتوان رسيد جز به ورع و كردار.
٤- امام صادقعليهالسلام فرمود : من و پدرم بيرون آمديم و به ميان قبر و منبر رسيديم جمعى از شيعه در آنجا بودند پدرم بر آنها سلام گفت و جواب دادند. سپس فرمود بخدا من بوى شما را و جان شما را دوست دارم مرا در اين موضوع با ورع و كوشش خود كمك كنيد و بدانيد كه ولايت ما تنها بوسيله كار و كوشش بدست مى آيد هر كدام شما به بنده خدا اقتداء كرديد بايد كار او را بكنيد، شما شيعه خدا و انصار خدا و پيشروان اول و پيشروان آخريد و در دنيا پيشروان بولايت ما و در آخرت پيشروان بهشتند ما براى شما بهشت را بحساب ضمانت خدا و رسولش ضمانت كرديم در درجات بهشت كس بيشتر از شما زن ندارد در برترى درجات رقابت كنيد شما پاكيد و زنهاى شما پاك هر زن مؤمنه حوريه شوخ چشمى است و هر مرد مؤمن صديقى است امير المؤمنينعليهالسلام به قنبر فرمود اى قنبر مژده گير و مژده ده و خرسند باش كه پيغمبر مرد و بر همه امتش خشمگين بود جز بر شيعه حالا براى هر چيزى دستگيره ايست دستگيره اسلام شيعه است حالا براى هر چيز ستونى است و ستون اسلام شيعه است ، براى هر چيز كنگره ايست و كنگره اسلام شيعه است براى هر چيز سيديست و سيد مجالس ، مجالس شيعه است حالا براى هر چيز امامى است و امام زمين سرزمينى است كه شيعه ساكنند بخدا اگر شما در زمين نبوديد خدا نعمت به مخالفان شما نميداد و به طيباتى نميرسيدند كه در دنياداران و در آخرت بهره اى ندارند، هر ناصبى گر چه عبادت كند و بكوشد مشمول اين آيه است (غاشيه - ٣) كار كن و رنج كش در آتش سوزان افتد و از چشمه داغ نوشد جز ضريع خوراكى ندارند كه فربه نكند و گرسنگى نبرد. هر ناصبى كوشا كارش بر باد است ، شيعه ما بنور خداى عز و جل نگرند و مخالفان آنها در خشم خدا ميغلطند، بخدا هيچ بنده از شيعيان ما نخوابد جز آنكه خدا روحش را به آسمان بالا برد و اگر مرگش رسيده آن را در گنجينه رحمت خود نهد و اگر نه آن را با فرشته امينى باز فرستد كه به تنش برساند كه از آن بيرون شده تا در آن برجاى شود بخدا حاجيان و عمره كننده هاى شما مخصوصان خدايند و فقيران شما بى نيازند و توانگران شما با قناعت دمساز و شما همه اهل دعوت خدا و اجابت او هستيد.
٥- رسول خداصلىاللهعليهوآلهوسلم فرمود : شعبان ماه من است و رمضان ماه خداى عز و جل هر كه يك روز از ماه مرا روزه دارد من در قيامت شفيع اويم و هر كه ماه رمضان را روزه دارد از دوزخ آزاد گردد.
٦- امام رضاعليهالسلام ميفرمود : هر كه در هر روز از شعبان هفتاد بار بگويد استغفر اللّه و أ سأ له التوبة خدا برائت از دوزخ و گذرنامه از صراط برايش نويسد.
٧- امام صادقعليهالسلام فرمود : هر كه در شعبان صدقه اى دهد خدا آن را بپرورد چنانچه يكى از شماها كره شترش را ميپرورد تا روز قيامت آن را چون كوه دريابد.
٨- اسحق بن عمار فرمود : با منافقان زبان بازى كن و با مؤمن اخلاص ورز و اگر يهودى با تو همنشين شد با او خوش باش
٩- امير المؤمنينعليهالسلام فرمود : طالبان اين علم سه دسته اند آنها را به وصف و خاصيتشان بشناسيد يك دسته براى خود نمائى و جدل آموزند و دسته اى براى گردن فرازى و بخود باليدن و دسته سوم براى فهميدن و عمل كردن ، آنكه براى خود نمائى و جدل باشد ملاحظه اش كنى كه آزاركننده است و با مردان در انجمنها مباحثه دراندازد، برونى خاشع دارد و درونى تهى از تقوى خدا از اين راه كمرش را بشكند و بينيش را ببرد آنكه گردن فراز است و خودنما بر هم كارانى چون خودش گردن فرازى كند و براى توانگران فرومايه تواضع كند، شيرينى آنان را بخورد و دين خود را ببرد، خدا از اين رو ديده اش را نابينا كند و از ميان علمايش براندازد، آنكه صاحب فهم و عمل است او را بينى كه دلگرفته و غمنده است ، در تاريكى شب برخيزد و زير شب كلاهش بخمد و كار كند و از هر كسى نگرانست جز برادران مورد وثوقش خدا اركانش را محكم كند و در قيامت امانش دهد.
١٠- رسول خداصلىاللهعليهوآلهوسلم در جواب سؤ ال علىعليهالسلام از شماره امامان فرمود : اى على دوازده نفرند اولشان توئى و آخرشان قائم و صلى اللّه محمد و آله الطاهرين