12%

بى نيازى در سايه پيروى از قرآن

حضرت علىعليه‌السلام در خطبه مذکور قرآن کريم را به عنوان شاخص معرفى مى کنند و مى فرمايند: به يقين بدانيد قرآن آن نصيحت کننده و پند دهنده اى است که در ارشاد پيروان خود خيانت نمى کند و آن هدايت گرى است که گمراه نمى کند و گوينده اى است که در گفتارش دروغ نمى گويد و کسى با اين قرآن ننشست و در آن تدبر و انديشه نکرد مگر آن که چون از نزد آن برخاست هدايت و رستگاريش افزايش يافت و از گم راهى او کاسته شد.

آن گاه حضرت مى فرمايد: «و اعلموا انه ليس على احد بعد القرآن من فاقه و لا لاحد قبل القرآن من غنى فاستشفوه من ادوائکم و استعينوا به على لاوائکم فان فيه شفاء من اکبر الداء و هو الکفر و النفاق و الغى و الضلال ».(۱۰) با وجود قرآن حاکميت آن بر جامعه، براى احدى نيازى باقى نمى ماند که برآورده نشود؛ زيرا قرآن کريم عالى ترين برنامه الهى براى زندگى موحدين است و خداى متعال عزت و رستگارى دنيا و آخرت پيروان اين کتاب آسمانى را تضمين کرده است.

بنابراين در صورتى که جامعه اسلامى ما فرامين و دستورات حيات بخش قرآن را به کار بندد و با ايمان به صدق وعده هايش آن را الگوى عمل خويش قرار دهد، قرآن تمام نيازهاى فردى و اجتماعى و مادى و معنوى جامعه را برمى آورد و جامعه اسلامى را از هر چيز و هر کس بى نياز مى کند.

در مقابل، حضرت خطر جدايى از قرآن را گوشزد مى کنند و اين فکر را که بدون قرآن، اين ثقل اکبر الهى، بتوان مشکلات و نيازمندى هاى فردى و اجتماعى جامعه را برطرف کرد رد مى کنند و مى فرمايند: «و لا لاحد قبل القرآن من غنى »؛ هيچ کس بدون قرآن بى نياز نخواهد بود و هرگز جامعه از قرآن مستغنى نخواهد شد؛ يعنى براى ايجاد جامعه اى بر پايه قسط و عدل و ارزش هاى اخلاقى و انسانى، اگر تمامى علوم و تجربه هاى بشرى به خدمت گرفته شوند و همه افکار و انديشه ها بسيج گردند، بدون قرآن هرگز راه به جايى نخواهند برد.

چرا که غنا و بى - نيازى براى کسى بدون قرآن ميسر نمى شود. بر اين اساس حضرت مى فرمايند: «فاستشفوه من ادوائکم و استعينوا به على لاوائکم ؛ بهبودى دردها و مشکلات خود را از قرآن بخواهيد و در سختى ها و گرفتارى ها از قرآن چاره جويى کنيد.» سپس با خاطر نشان کردن بزرگ ترين بيمارى هاى فردى و اجتماعى، يعنى کفر و ضلالت و نفاق مى فرمايند راه درمان اين دردها و مشکلات در قرآن موجود است و شما بايد با مراجعه به قرآن کريم دردها و مشکلات خود را درمان کنيد.

بنابراين بايد اصول کلى و خطوط را از قرآن گرفت و با تبعيت از آن اصول کلى و استفاده از تجارب و تدبر و انديشه، راه حل مشکلات را پيدا کرد. اگر با اين بينش در صدد حل مشکلات برآييم به طور قطع، بر همه مشکلات، در تمام زمينه ها فايق خواهيم آمد؛ زيرا اين وعده الهى است.

خداى متعال مى فرمايد:( وَمَن يَتَّقِ اللَّهَ يَجْعَل لَّهُ مَخْرَجًا ) ؛(۱۱) هر کس تقواى الهى پيشه کند و از دستورات خداوند سر پيچى نکند خداى متعال راهى براى نجات و خروج از مشکلات براى او فراهم مى سازد.