25%

رستگارى پيروان قرآن در قيامت

چنان که قبلا اشاره شد آنچه انسان در درجه اول اهميت است و عقل ايجاب مى کند تمام همت خويش را در جهت تحقق هر چه بهتر آن صرف کند، سعادت و رستگارى اخروى است؛ زيرا زندگى اين جهانى مقدمه و زمينه ساز زندگى جاودانه اخروى است.

مثل انسان در اين عالم نسبت به عالم آخرت مثل آن مسافرى است که در شهر غربت با کار و تلاش شبانه روزى و قناعت و پس انداز کردن حاصل کوشش خود و ارسال آن به وطى اصلى و زادگاه خويش درصدد است تا براى خود خانه و سرپناه و سرمايه اى فراهم کند تا در هنگام مراجعت به وطن خود با برخوردارى از امکانات پيش فرستاده، اين چند روز باقيمانده عمر خويش را در رفاه و عزت و سربلندى زندگى کند، با اين تفاوت که زندگى اخروى، جاودانه و هميشگى است.

اعتقادات و اعمال و رفتارهاى انسان بذرهايى است که در اين جهان به دست انسان کاشته مى شود و در عالم آخرت، نتيجه و محصول آن آشکار مى گردد. در اين عالم اگر کشاورزى بر اساس رهنمودهاى يک دانشمند آشنا و متخصص امر کشاورزى بذرى را کشت کند، در هنگام درو بيشترين محصول ممکن را با بهترين کيفيت، از زحمت خويش برداشت خواهد کرد.

به همين منوال اگر انسان ها اعمال و رفتار خود را بر اساس رهنمودهاى قرآن کريم و معارف و علوم اهل بيتعليه‌السلام تنظيم کنند و امور فردى و اجتماعى و سياسى خود را بر اساس رهنمودهاى قرآن کريم سامان دهند، علاوه بر عزت و سربلندى دنيا، در علم آخرت نيز از نتايج اعمال نيک خود برخوردار خواهند بود و از اين که با اعمال شايسته خود سرنوشتى سعادتمند در جوار رحمت خدا براى خود تدارک ديده اند خوشحال خواهند بود.

حضرت علىعليه‌السلام مضمون مذکور را با تمثيلى بسيار زيبا بيان مى کنند و مردم را به عمل به قرآن و پاسدارى و حراست از احکام حيات بخش آن فرا مى خوانند: «فاسئلوا الله به و توجهوا اليه بجبه و لا تسئلوا به خلقه انه ما توجه العباد الى الله بمثله و اعلما انه شافع و مشفع و قائل و مصدق و انه من شفع له القرآن يوم القيامه شفع فيه و من محل به القرآن يوم القياه صدق عليه ».(۲۴)

آن حضرت بعد از بيان مطالب گذشته مبنى بر اين که قرآن درمان و شفاى بزرگ ترين دردهاى جامعه است، به مردم توصيه مى کند که با پيروى از قرآن، شفاى دردهاى خود را از قرآن بخواهيد و با عمل به آن به خداوند روى آوريد و براى استمداد از انسان هاى ديگر، قرآن را وسيله قرار ندهيد.

بدانيد قرآن شفاعت کننده اى است که شفاعتش پذيرفته مى شود و گوينده اى است که گفتارش تصديق مى شود و کسى که قرآن در قيامت او را شفاعت کند آن شفاعت در حق او پذيرفته است و کسى که قرآن او را در روز قيامت تقبيح کند، به زيان او تمام مى شود.

آن گاه حضرت خطر جدايى مردم از قرآن را گوش زد مى کنند، سپس آنها را به پيروى از اين کتاب آسمانى و الگو قرار دادن آن در فکر و عمل دعوت مى نمايند: «ينادى مناد يوئم القيامه الا ان کل حارث مبتلى فى حرثه و عاقبه عمله غير حرثه القرآن فکونوا من حرثته و اتباعه و استدلوه على ربکم واستنصحوه على انفقسکم و اتهموا عليه ارائکم و استغشوا فيه اهوائکم »؛(۲۵)

آن گاه که قيامت بر پا شود و خلايق براى حسابرسى و جزا و پاداش به پا خيزند منادى ندا مى دهد و اين واقعى را به اهل قيامت خبر مى دهد که هان!اى انسان ها بدانيد هر انسانى امروز در عاقبت و پايان کار، گرفتار و مبتلا به آثار و نتايج و محصول کشته خويش است، مگر کسانى که در دنيا اعتقادات و اعمال و رفتار خويش را بر اساس دستورها و راهنمايى هاى قرآن شکل داده اند.

تنها اين افراد هستند که از نتايج و آثار اعمال و رفتار و اعتقادات خويش راضى اند و هرگز احساس غبن نمى کنند.