6%

شان نزول آيات

علامه طباطبائیرحمه‌الله می نويسد : اولين سوره ای كه بعد از هجرت در مدينه نازل شده ، سوره بقره است وسوره ممتحنه قبل از فتح مكه (سال هفتم هجرت) در مدينه نازل شده وسوره مائده آخرين سوره ای است كه بر پيامبرصلی‌الله‌عليه‌وآله‌وسلم نازل شده ، ولذا احكام اين سوره در صورت تعارض ، ناسخ احكام ديگر است واحكام اين سوره منسوخ نيست ، چه اين كه آيه پيشين نمی تواند ناسخ آيه پسين (از لحاظ زمان) باشد(٦٢)

مرحوم طبرسی می نويسد : آيه ٢٢٠ از سوره بقره در مورد شخصی به نام مرثد بن ابی مرثد نازل شده كه از جانب پيامبرصلی‌الله‌عليه‌وآله‌وسلم ماموريت داشت گروهی ازمسلمانان را كه در مكه بودند بربايد، وهنگامی كه مرثد وارد مكه شد، زنی به نام عناق كه سابقه دوستی با وی داشت او را به همخوابگی با خود دعوت كرد و او امتناع كرد وگفت : بايستی از پيامبرصلی‌الله‌عليه‌وآله‌وسلم اجازه بگيرم ، وبه اين مناسبت ، آيه ٢٢١ بقره ازدواج با مشركان را حرام اعلام فرموده است ، از نويسندگان اهل سنت ، سيوطی نيز در تفسير در المنثور همين وجه را از ابن عباس نقل كرده است(٦٣)

سيوطی می افزايد كه واقدی از سدی ، از انس بن مالك واو از ابن عباس نقل كرده كه آيه ٢٢١ به مناسبت ازدواج عبداللّه بن رواحه با كنيز سياه پوست مسلمانی نازل شده ، چه اين كه روزی عبداللّه به جهت كاری كنيزش را آزاد كرد واو به پيامبرصلی‌الله‌عليه‌وآله‌وسلم شكايت برد وپيامبر به عبداللّه اعتراض كرد واز اين رو عبداللّه برای جبران كار خود در صدد ازدواج با كنيزش بر آمد، در حالی كه از نظر عمومی ، اين كار قبيح به نظر می آمد، يعنی مردم عرب ازدواج با كنيز را نمی پسنديدند، ولذا آيه قرآن نازل شد كه ولامةمومنةخير من مشركة، بنابراين ، هدف اصلی آيه٢٢١ ، رفع موانع ازدواج با كنيزان است(٦٤) .

بعضی نيز نزول آيه را به مناسبت ازدواج حذيفه دانسته اند كه كنيزی داشت واو را آزاد كرد وبا وی ازدواج نمود

علامه طباطبايی می فرمايد : مانعی ندارد كه آيه پس از همه اين امور وناظر به همگی نازل شده باشد.

واما آيه سوره ممتحنه به مناسبت مهاجرت بعضی از زنان اهل مكه به مدينه ، پس از صلح حديبيه ، نازل شده است ، زيرا پيامبرصلی‌الله‌عليه‌وآله‌وسلم در صلح حديبيه با مشركان مكه عهد نموده بود كه هر فردی از مردم مكه كه مسلمان شود وبه مسلمانان بپيوندد، براساس پيمان صلح ، بايستی به مردم مكه بازگردانده شود، ولی مردم مكه الزامی به بازگرداندن فردی كه از جمع مسلمانان گريخته باشد ندارند(٦٥)

اتفاقا زنی از مردم مكه مسلمان شد وبه مسلمانان پيوست وهنگامی كه شوهرزن برای بازگردانيدن او مراجعه كرد، پيامبرصلی‌الله‌عليه‌وآله‌وسلم فرمود : پيمان حديبيه مخصوص مردان فراری از مكه است وشامل زنان نمی شود وبه اين مناسبت آيه نازل شد كه زنانی كه از مردم مكه به مدينه مهاجرت می كنند، بايستی از طرف مسلمانان آزموده شوند ودر صورتی كه واقعا به اسلام ايمان داسته باشند، نبايستی به مكه عودت داده شوند، چرا كه نه زنان مومن بر مشركان حلالند ونه مردان مشرك بر زنان مومن حلالند، بنابراين تنها مسلمانان براساس پيمان صلح ويا حكم ويژه موظفند مهريه ومخارجی را كه شوهر آن زن در مراسم ازدواج با اين زن مصرف نموده به او بپردازند وسپس ازدواج با آن زن مهاجر برای مسلمانان بلامانع خواهد بود، واز اين جهت در مواردی مشابه ، مسلمانان ومردم مكه می بايست تنها مهريه زنان فراری از يكديگر را بپردازند

چه اين كه مسلمانان نيز در صورتی كه زنانشان به كفر می گراييدند، بايستی به حكم آيه ولاتمسكوا بعصم الكوافر، از ادامه زناشويی با آنان اجتناب می كردند، چنان كه آيه يازدهم از همين سوره نيز تاكيدی بر مطلب فوق است

علامه طباطبائی می نويسد : آيه سوم از سوره نور براساس روايات رسيده از ائمه اهل بيت ، ناظر به حرمت ازدواج با زنان متهم به زنا پس از اشتهار واقامه حد قبل از توبه می باشد وبعضی اين آيه را كه مفهوما می رساند مرد زناكار با زن زانی ومشرك می تواند ازدواج كند و زن زانی می تواند با مرد مشرك وزناكار ازدواج كند را منسوخ به آيه ٢٢١ بقره دانسته اند، چه اين كه به اعتقاد بعضی ، ازدواج با بيگانگان تا سال ششم هجرت بلامانع بوده وآيه سوره نور، مبين همين مطلب است وبا نزول آيه ٢٢١ سوره بقره ، ا زدواج با مشركان مطلقا ممنوع اعلام شده است

سيوطی در تفسير درالمنثور از احمد حنبل ونسائی وحاكم نيشابوری وابن جرير وبيهقی وابوداوود از عبداللّه بن عمر روايت كرده اند كه زنی به نام ام فهرول معروف به زنا بود ويكی از مسلمانان در صدد همخوابگی با او بر آمد وبه اين مناسبت آيه سوم از سوره نور نازل شد.

و بعضی نيز آورده اند كه پس از هجرت مسلمانان به مدينه ، به علت بالا بودن مهر وگرانی قيمتها به زحمت افتادند، ولذا در صدد بر آمدند از زنان معروف برای اطفای غريزه جنسی استفاده كنند ولذا آيه فوق نازل شده است ، واما آيه ٢٦ سوره نور را نيز مرحوم طبرسی در مجمع البيان می فرمايد : براساس روايتی از امام باقرعليه‌السلام اين آيه همانند آيه سوم ، منع از ازدواج مسلمانان با زناكاران می نمايد وبه همين مناسبت نازل شده كه گروهی از اصحاب در صدد ارتباط با زنان آلوده بوده اند وقرآن آنان را از اين كار برحذر داشته است(٦٦)

و اما در مورد آيات سوره نساء، بدون شبهه آيه ٢٤ ناظر به حكم ازدواج موقت است وعلامه طباطبائی می فرمايد : اين آيه در نيمه اول سالهای بعد از هجرت پيامبرصلی‌الله‌عليه‌وآله‌وسلم به مدينه ، نازل شده وبسياری از اهل سنت معتقدند كه اين آيه ، ناظر به ازدواج موقت است وبسياری معتقدند كه اين آيه ، ناظر به غزوه اوطاس است كه پيامبرصلی‌الله‌عليه‌وآله‌وسلم براساس آيه شريفه به مسلمانان اجازه داد كه از زنان اسير پس از سپری شدن يك طهر استمتاع جويند ونيز اجازه ازدواج موقت به آنان داده شده است

بنابراين بسياری از اهل سنت ، اين آيه را مربوط به جنگ اوطاس دانسته اند كه پس از فتح مكه وبعد از جنگ حنين رخ داده است وبراساس اين آيه ، ازدواج با زنان اسير، هر چند شوهر دار بوده اند پس از استبرا جايز شمرده شده است ، چنان كه سيوطی در درالمنثور، از احمد ومسلم وترمذی ونسائی وبيهقی از ابوسعيد خدری روايت نموده است ، وبه همين مناسبت ، روايتی از پيامبرصلی‌الله‌عليه‌وآله‌وسلم نقل شده كه فرمود : لاتوطا حامل حتی تضع حمله ولاغير حامل حتی تحيض چنان كه احمد در مسند وترمذی در صحيح وحاكم در مستدرك ، آن را روايت كرده اند(٦٧) وبعضی نيز نزول آيه را مربوط به شهر مكه ، پس از عمره قضای پيامبرصلی‌الله‌عليه‌وآله‌وسلم دانسته اند (٦٨)