سؤالات امامعليهاالسلام
در همين مجلس، مأمون، ازدواج با دخترش را به امام پيشنهاد كرد، و ازاو خواست خطبه ی عقد را بخوانند، امام پذيرفت و در آغاز خطبه فرمودند: «الحمد لله اقرارا بنعمته، ولااله الا الله اخلاصا لوحدانيته، و صلی الله علی محمد سيد بريته، والاصفياء من عترته. اما بعد فقد كان من فضل الله علی الأنام، أن أغناهم بالحلال عن الحرام » ،وقال سبحانه :( وَأَنكِحُوا الْأَيَامَىٰ مِنكُمْ وَالصَّالِحِينَ مِنْ عِبَادِكُمْ وَإِمَائِكُمْ إِن يَكُونُوا فُقَرَاءَ يُغْنِهِمُ اللَّهُ مِن فَضْلِهِ وَاللَّهُ وَاسِعٌ عَلِيمٌ .)
خدای را به عنواناعتراف بر نعمت او، سپاسگزارم، و - كلمه ی توحيد - لااله الا الله می گويم به جهتاخلاص در وحدانيت او و درود خدا بر محمد سرور آفريدگان و بر برگزيدگان از خاندان اوكه بی ترديد از فضل و رحمت خدا بر مردمان می باشد كه آنان را بوسيله حلال از حرامبی نياز ساخته - و به ازدواج فرمان داده - و فرموده: بی زن و بی شوهر از خودتان وشايستگان (ازدواج) از بردگان و كنيزان خود را به ازدواج يكديگر درآوريد، و بهجهت فقر و بی چيزی از ازدواج مانع نشويد، اگر فقير باشند خداوند به رحمت خود، بهآنان عطا می فرمايد و بی نيازشان می سازد و خدای متعال وسعت دهنده ی، روزی بندگان و دانای به همه چيز است.
آنگاه امام با تعيين مهريه ای، معادل مهريه ی حضرت فاطمه زهراعليهاالسلام (پانصد درهم) موافقت خود را با ازدواج با دختر مأمون اعلام فرمود، مأمون از طرفدختر، عقد را خواند و امام جوادعليهاالسلام قبول فرمود و به فرمان مأمون هدايا و جوائز چشمگيری به حاضران دادند و سفره ها گستردند و مردم غذا خوردند ومتفرق شدند، و فقط گروهی از نزديكان و درباريان مأمون، باقی ماندند، و مأمون ازامام تقاضا كرد كه خود پاسخ صورتهای گوناگون صيد در حال احرام را بگويد، وامام پذيرفت و به تفصيل به شرح آن پرداختند.