فصل اول: در قصه هودعليهالسلام و قوم او عاد است
ابن بابويه و قطب راوندى گفته اند: هود پسر عبدالله پسر رياح پسر جلوث پسر عاد پسر عوض پسر سام پسر نوحعليهالسلام است.(1)
و بعضى گفته اند: اسم هود عابر است و پسر شالخ ارفخشد پسر سام پسر نوح است.(2)
و ابن بابويه رحمة الله گفته است: آن حضرت را براى اين هود گفتند كه هدايت يافت در ميان قوم خود به امرى كه آنها از آن گمراه بودند.(3)
و به سند معتبر از حضرت صادقعليهالسلام منقول است كه: چون هنگام وفات حضرت نوح شد، شيعيان خود و تابعان حق را طلبيد و فرمود: بدانيد بعد از من غيبتى خواهد بود كه در آن غيبت غالب خواهند شد پيشوايان باطل و سلاطين جابر، و حق تعالى آن شدت را از شما رفع خواهد فرمود به قائم از فرزندان من كه نام او هود است، و او را هيئت نيكو و اخلاق پسنديده و سكينه و وقار خواهد بود، و شبيه خواهد بود به من در صورت و خلق، و چون او ظاهر شود خدا دشمنان شما را به باد، هلاك گرداند.
پس شيعيان پيوسته انتظار قدومن هودعليهالسلام مى كشيدند تا آنكه مدت بر ايشان طولانى
____________________
1- قصص الانبياء راوندى 96.
2- العدد القويه 134.
3- معانى الاخبار 48.