شهادت امام حسن مجتبىعلیهالسلام و كیفیت دفن او، یكى از غم انگیزترین و غم بارترین صحنه هاى تاریخ صدر اسلام مى باشد. مظالم و تعدیاتى كه در حق او انجام پذیرفته است در تاریخ صدر اسلام، بى سابقه مى باشد.
انسان نمى تواند باور كند جایى كه هنوز ربع قرن از رحلت رسول خداصلىاللهعلیهوآلهوسلم نگذشته است پس از آنهمه سفارش و توصیه اى كه در حق عترت و فرزندانش، به ویژه دو سبط و دو ریحانه، انجام داده بودند، كه اینان سروران جوانان بهشتى هستند و... افرادى كه خود طرف خطاب سخنان رسول خداصلىاللهعلیهوآلهوسلم بودند چه قدر عاصى شده باشند؟
و تا چه حد در مورد وصایاى آن بزرگ بى تفاوت و فراموش كار باشند؟ اینان اگر در مورد این سفارشهاى ویژه تا این حد بى تفاوت بوده اند در مورد دیگر توصیه ها و دستورها تا چه حد عامل بوده اند؟
و اصولا اسلام و تدین آنان تا چه حد مقبول یا مورد عمل بوده است؟
و اصولا دنیا و ریاست و حكومت چند صباحى آن در كام آنان چقدر شیرین بوده است؟
چرا دنیا را با عقبى با ثمن بخس معاوضه كرده اند و چه تجارت زیانبارى را انجام داده اند؟
مرحوم شیخ محمد تقى شوشترى صاحب الاوائل مى نویسد: هنگامى كه جنازه ء امام حسن مجتبىعلیهالسلام را در كنار قبر پیامبر خداصلىاللهعلیهوآلهوسلم نگهداشتند تا دفن كنند این خبر به عایشه رسید پس در حال مبارزه، به صورتى كه روى زین استرى قرار داشت به سراغ دفن كنندگان آمد و نخستین زنى بود كه در اسلام روى زین اسب قرار مى گرفت و با صداى بلند اعلام نمود: فرزند خودتان را از خانه من دور سازید او حق دفن در این جایگاه را ندارد، حجاب پیامبر خدا هتك نمى گردد.
حسینعلیهالسلام پاسخ داد از روز نخست تو و پدرت بودید كه از نزدیك حجاب پیامبر خدا را هتك نمودید و خداوند از این جسارت شما بازخواست خواهد نمود.(۱۹۲)
آرى وقتى بدن یكتا مظلوم تاریخ، طبق وصیت مشروط آن حضرت كنار روضه آورده شد تا تجدید عهدى صورت گیرد پس از اعتراض عایشه، نیروهاى اموى آماده كارزار شدند على رغم آمادگى جوانان بنى هاشم به مبارزه ومدافعه، طبق فرمایش امام حسینعلیهالسلام جنازه را به سوى قبرستان بقیع برگردانند چون امام حسینعلیهالسلام فرمودند برادرم سفارش كرده است:
مایلم در كنار روضه جدم دفن شوم ولى اگر مقاومتى صورت گیرد راضى نیستم در سر دفن جنازه ام خون وخونریزى صورت گیرد.
از این رو جنازه را با كمال ناراحتى به طرف بقیع برگردانند و در آن قبرستان قدیمى دفن كردند تا هتك حرمتى نسبت به بدن شریف صورت نگرفته باشد. درددل برادر امام حسینعلیهالسلام به هنگام دفن برادر مظلومش دو كلمه به صورت شعر درد دل كرده اند كه از عمق ناراحتى و تأثر خاطر آن بزرگوار حكایت ها دارد او ضمن رثائى گوید:
أدهن رأسى، أم أطیب محاسنى | و رأسك معفور، وأنت سلیب بكائى | |
طویل، والدموع غریزة | و أنت بعید، والمزار قریب | |
غریب واطراف البیوت تحوطه | فلیس حریب من أصیب بماله | |
ألاكل من تحت التراب غریب | ولكن من وارى أخاه حریب(۱۹۳) |
آیا چگونه مى توانم سرم را روغن و محاسنم را معطر سازم؟
در حالى كه سر شما زیر خاك مدفون مى باشد و تو لخت و عریان شده اى؟
گریه ام طولانى و اشك چشمم سرازیر است چون از من دور گشته اى هر چند مزارت نزدیك مى باشد.
غریب به فردى گفته مى شود كه دور از وطن است در صورتى كه خانه ها اطراف او را گرفته اند ولى غریب حقیقى آن كسى است كه زیر خاك مدفون است غرامت زده نیست كسى كه مالش را ربوده باشند ولى غرامت دیده حقیقى آن فردى است كه برادرش را با دست خویش دفن نماید.
در سفینة البحار آمده است: هنگامى كه جنازه امام مجتبىعلیهالسلام را بیرون آوردند مروان بن حكم زیر جنازه اش رفت و آن را حمل مى نمود. امام حسینعلیهالسلام به مروان گفت آیا جنازه اش را حمل مى كنى در صورتى كه دیروز تو بودى كه غیظ و ناراحتى فراوان را به او تحمیل مى نمودى؟
مروان گفت آرى این كارها را با كسى انجام مى دادم، كه حلم و بردبارى او هم وزن كوهها و جبال بود.(۱۹۴) البته این سخن منافات دارد با آنچه مرحوم شیخ مفید نقل كرده است كه عامل اجراى اهداف عایشه همین مروان بن حكم بود و مى گفت:
آیا عثمان بن عفان در دورترین نقطه شهر مدفون گردد ولى حسن بن على در كنار پیامبر خدا مدفون شود ابن عباس پاسخ داد: مروان! برگرد! از آنجا كه آمده اى ما نمى خواهیم عزیز خود را در كنار روضه مطهره رسول خدا دفن كنیم بلكه مى خواهیم تجدید عهدى با زیارت او داشته باشد به زودى كنار قبر جده اش فاطمه بنت اسد خواهیم برد و اگر او چنین وصیتى نكرده بود آن وقت مى دانستى كه تو خیلى دست كوتاه تر از آن هستى كه ما را برگردانى چون خود امام حسنعلیهالسلام آگاه تر به حرمت قبر جدش رسول خدا بود كه حیرانى به آن عارض گردد آنچنان كه عارض شد و دیگران بدون اذن او به خانه اش وارد گردیدند.
سپس ابن عباس رو به عایشه نمود و فرمود: افسوس بر تو باد روزى به استر روزى به جمل سوار مى گردى آیا مى خواهى نور خدا را در روى زمین خاموش سازى؟ و با اولیاى خدا به جنگ و محاربه برخیزى؟
به خانه ات برگرد! دیگر از آنكه مى ترسیدى راحت شدى به آرزوى خود رسیدى خدا یار و یاور این خاندان است هر چند نصرت او بعد از روزگارى باشد. امام حسینعلیهالسلام فرمودند: به خدا قسم! اگر وصیت و عهد برادرم حسنعلیهالسلام نبود كه از خونریزى جلوگیرى شود و در جریان تشییع خونى ریخته نشود آن وقت مى دانستید كه شمشیرهاى الهى چگونه از شما انتقام مى گیرد شما آن عهد و پیمانى بین ما وشما بود شكستید و تمام شرطها و پیمانها را زیر پا نهادید!
آنگاه بدن امام حسن مجتبى را به سوى بقیع حمل نمودند و در كنار قبر جده اش فاطمه بنت اسد بن هاشم بن عبدمناف دفن نمودند.(۱۹۵)