16%

فصل چهارم : زكات

زكات در لغت به معناى پاكى و نمو آمده است و در اصطلاح فقه عبارت از اين است كه هر مسلمانى بخشى از اموال خود را،‌ در صورتي‌كه از حد معينى بيشتر شده باشد، به نفع نيازمندان و افراد فقير جامعه پرداخت نمايد؛ به عبارت ديگر، زكات اين است كه از درآمدها و محصولات توليدى مانند محصولات كشاورزى و دامدارى و نيز از داراييهاى نقدى كه در طول سال راكد مي‌ماند، در صورتي‌كه به حد نصاب برسد،‌ مقدارى معين به خزانه ي‌دولت اسلامى براى مصارف مشخص شده اختصاص مي‌يابد.

اهميت زكات

خداوند متعال زكات را از پايه‌هاى دين مبين اسلام و در رديف نماز كه برترين نشانه ى ايمان است، قرار داده است. چنان كه در قرآن كريم مي‌فرمايد :

( وَأَقِيمُوا الصَّلَاةَ وَآتُوا الزَّكَاةَ ) ١

نماز را برپا داريد و زكات را بپردازيد.

قرآن كريم در آيات متعدد بعد از اقامه ى نماز به اداى زكات سفارش كرده است. شايد حكمت آن، اين است كه نماز عبادتى شخصى و زكات عبادتى اجتماعى و اقتصادى است. مسلمانان به وسيله ى نماز با پروردگار عالم ارتباط برقرار مي‌كنند و با پرداخت زكات و رفع نياز بندگان خدا به خالق هستى تقرّب مي‌جويند. مسلمانان به موازات ارتباط با خداوند، با مردم نيز مرتبط مي‌شوند. اين از ويژگي‌هاى مكتب اسلام است كه پيوند با خلق را شرط تقرّب به خالق نموده است.

در قرآن كريم اداى زكات از شرايط ايمان شمرده مي‌شود و در سوره ى مؤمنون يكى از ويژگي‌هاى مؤمنان را اداى زكات مي‌داند و مي‌فرمايد :

( قَدْ أَفْلَحَ الْمُؤْمِنُونَ ﴿ ١ ﴾ الَّذِينَ هُمْ فِي صَلَاتِهِمْ خَاشِعُونَ ﴿ ٢ ﴾ وَالَّذِينَ هُمْ عَنِ اللَّغْوِ مُعْرِضُونَ ﴿ ٣ ﴾ وَالَّذِينَ هُمْ لِلزَّكَاةِ فَاعِلُونَ ) ٢

به تحقيق مؤمنان رستگار شدند، كسانى كه وظيفه ى خود را در مورد زكات به انجام مي‌رسانند.

در بيان اهميت زكات در آيه ى ديگرى از قرآن كريم آمده است، كسانى كه از پرداخت زكات خوددارى كنند، در زمره ى مشركان و كافران به خداوند و معاد محسوب مي‌شوند. چنان‌كه مي‌فرمايد :

( وَوَيْلٌ لِّلْمُشْرِكِينَ ﴿ ٦ ﴾ الَّذِينَ لَا يُؤْتُونَ الزَّكَاةَ وَهُم بِالْآخِرَةِ هُمْ كَافِرُونَ ) ٣

واى بر مشركان، كسانى كه زكات پرداخت نمي‌كنند.

در اين زمينه حديثى از پيامبر اكرمصلى‌الله‌عليه‌وآله‌وسلم نقل مي‌كنند كه به حضرت علىعليه‌السلام مي‌فرمايند : « اى علي! ده كس از امت من به خداى بزرگ كافر شدند و از جمله ي‌آنها كسى است كه زكات نمي‌پردازد.»٤

پيامبر اكرمصلى‌الله‌عليه‌وآله‌وسلم در سال دوم هجرت، بعد از آنكه آيات مربوط به زكات را براى مردم خواندند و آنها را از وجوب زكات آگاه كردند، فرمودند :

«زكوا اموالكم تقبل صلاتكم.»٥

زكات اموال خود را بدهيد تا نماز شما مورد قبول واقع شود.

شايان ذكر است كه زكات تنها به مال و دارايى اشخاص مربوط نمي‌شود، بلكه هر نعمتى را كه خداى متعال به انسان مرحمت كرده است، زكات آن بايد ادا شود. هيچ نعمتى بدون مسئوليت نيست. در روايتهايى كه از ائمه‌اطهارعليه‌السلام نقل شده، بر اين نكته تأكيد شده است كه اداى زكات نعمتهاى خداوند لازم و ضرورى است. هر گاه پروردگار به كسى علم و دانش عطا فرمايد، او بايد به پاس اين نعمت، علم خود را به ديگران بياموزد. چنانچه به كسى زيبايى داده شده است،‌ او بايد بيش از ديگران در حفظ عفت و پاكدامنى خود بكوشد. اگر كسى از نعمت شجاعت برخوردار شد،‌بايد زكات اين نعمت را كه همانا فداكارى و ايثار در راه خداوند است، ادا كند. اگر كسى از توانايى نويسندگى برخوردار شده است، بايد آن را در راه نشر اسلام به كار گيرد. زكات قدرت، رعايت عدل و انصاف است. زكات تندرستى، تلاش در راه طاعت خداوند است. زكات مقام و موقعيت اجتماعى،‌شفاعت و ميانجيگرى است. زكات عقل، تحمل سخنان افراد نادان است و زكات مال و دارايى، بخشش و مصرف آن در راه رضاى الهى است.

امام صادقعليه‌السلام درباره ي ‌زكات اعضاى بدن چنين فرمودند : «بر هر يك از اجزا و اندامهاى تو زكاتى واجب و مقرر شده است، بلكه بر هر تار مو و بر هر نگاه تو زكاتى مقرر و ثابت است. زكات چشم،‌نگاه عبرت‌آموز و فروپوشى آن از مناظر شهوت‌انگيز و مانند آن است. زكات گوش، شنيدن آيات قرآن و مطالب علمى و حكمت‌آميز و كلمات سود بخش، پند آموز و نجات‌دهنده و نيز بازداشتن آن از شنيدن سخنان و مطالب مغاير با موارد مذكور مانند دروغ، غيبت و امثال آن است. زكات زبان، خيرخواهى براى مسلمانان،‌هشدار دادن به غافلان، تسبيح گفتن و ذكر خداوند بر لب راندن و امثال آن است. زكات دست، بذل و بخشش و احسان از آنچه خداوند بر تو ارزانى داشته است و گماردن آن به نگارش مطالب علمى و كتابهاى سودمند براى جامعه اسلامى و واداشتن آن در اطاعت و فرمانبردارى خداوند متعال و بازداشتن آن از بدى و ستم به ديگران است. زكات پا، رفتن و قدم نهادن در مسير اداى حقوق الهى،‌همچون ديدار مردمان صالح،‌رفتن به مجالس ذكر، قدم نهادن در راه برقرارى صلح ميان مردم و تحكيم پيوند بين خويشان، جهاد در راه خدا و رفتن در هر راهى كه پاكسازى روح و سلامت دين تو در آن باشد.»٦

شيخ محمود شبسترى چه نيكو سروده است :

زكات پاكبازان ترك جان است

نمى دانم كه را ياراى آن است

ز دست و پا و چشم و گوش وبينى

زكاتت هست اگر خود نيك بينى

به هر دم كز خدايابى حياتى

از آن واجب شود بر تو زكاتى

اگر بر دست‌دارى مال سهل است

ولى گر در دلش‌دارى ز جهل است

براى مصلحت دنيا گنه نيست

سر جمله گناهان حب دنيى است

براى مصلحت دنيا نگه‌دار

به مهرش دل مبند اى مرد هوشيار٧