20%

عدالت در علاقه و محبّت زنان

روزى ابن ابى العوجأ از هشام بن حكم - كه هر دو از شاگردان امام جعفر صادقعليه‌السلام هستند، پرسيد: آيا خداوند متعال حكيم و به همه امور و مسائل دانا است؟

پاسخ داد: آرى، او حكيم ترين و داناترين حكيمان و عالمان است.

پرسيد: آيه قرآن( فانكحوا ماطاب لكم من النّسأ مثنى و ثلاث و رباع فإن خفتم... ) (32) كه مى فرمايد: آنچه از زنان مورد علاقه شما قرار گيرد مى توانيد تا چهار زن ازدواج نمائيد و اگر نتوانستيد بين آن ها عدالت نمائيد، به يك نفر اكتفا كنيد، آيا ضرورى و حتمى است؟

هشام گفت: بلى، سپس پرسيد: پس اين آيه قرآن( ولن تستطيعوا أن تعدلوا بين النّسأ... ) (33) كه مى فرمايد: هرگز نخواهيد توانست بين زنان به عدالت رفتار نمائيد، آيا با آيه قبل منافات ندارد؟

اگر خداوند، حكيم است؛ پس چرا دو سخن مخالف و ضدّ يكديگر در يك موضوع ايراد مى نمايد؟

هشام از دادن پاسخ صحيح ساكت ماند؛ و سريع به سمت منزل امام صادقعليه‌السلام حركت نمود و چون به مدينه رسيد و بر آن حضرت وارد گرديد، امامعليه‌السلام فرمود: چه عجب، الا ن كه موقع حجّ نيست، چطور اين جا آمده اى؟!

هشام گفت: به جهت يك مشكل علمى كه ابن ابى العوجأ از من سؤ ال نمود و نتوانستم جواب آن را بگويم، به حضور شما آمدم؛ و سپس داستان را به طور مشروح براى حضرت تعريف كرد.

حضرت فرمود: در رابطه با آيه اوّل، مقصود مصارف و مخارج زن مى باشد يعنى اگر امكانات مالى برايتان فراهم بود و مايل بوديد، مى توانيد تا چهار زن را ازدواج نمائيد؛ وگرنه بيش از يكى حقّ نداريد.

و امّا نسبت به دوّمين آيه قرآن، مقصود علاقه و محبّت است، كه امكان ندارد مردى نسبت به تمام همسران خود يك نوع ابراز علاقه و محبّت داشته باشد.

بنابراين در اين جهت، رعايت عدالت امكان ندارد، برخلاف آيه اوّل كه امكان عدالت هست و مى توان براى هر كدام يك نوع لباس، منزل، خوراك و... تهيّه و در اختيار آن ها قرار داد.

بعد از آن هشام از حضرت صادقعليه‌السلام خداحافظى كرد و چون نزد ابن ابى العوجأ آمد و جواب حضرت را بازگو نمود، ابن ابى العوجأ گفت: به خدا قسم! اين جواب از خودت نمى باشد.(34)