20%

مسابقه و كُشتى با چوپان

حضرت رسولصلى‌الله‌عليه‌وآله‌وسلم مدّتى پس از آن كه به رسالت و نبوّت مبعوث شد، روزى از شهر مكّه به سوى ابطح خارج گشت، در بين راه چوپانى بيابان نشين را ديد كه مشغول چرانيدن گوسفندان خود مى باشد.

و اين چوپان در بين افراد آن منطقه از جهت زور و نيروى جسمى مشهور بود، همين كه آن حضرت نزديك او رسيد، چوپان عرضه داشت: آيا حاضرى با من كشتى بگيرى و زور آزمائى كنيم؟

حضرت رسولصلى‌الله‌عليه‌وآله‌وسلم اظهار نمود: تو قدرت وتوان مسابقه با مرا ندارى، چوپان اظهار داشت: قول مى دهم اگر من برنده نشدم يك گوسفند براى تو باشد.

حضرت پذيرفت و چون با يكديگر كشتى گرفتند پيامبر خداصلى‌الله‌عليه‌وآله‌وسلم ، چوپان را بر زمين زد و در مسابقه كشتى برنده گرديد، چوپان از جاى خود برخاست و گفت: آيا حاضر هستى يك بار ديگر با هم كشتى بگيريم؟

حضرت فرمود: مطمئن باش كه تو برنده نمى شوى.

چوپان با غرور تمام گفت: اگر تو برنده شدى، يك گوسفند ديگر از گوسفندان من براى تو باشد.

پس يك بار ديگر آن دو نفر مشغول كشتى گرفتن شدند؛ و چوپان تمام نيرو و توان خود را به كار گرفت ولى در مقابل آن حضرت نتوانست هيچ كارى انجام دهد ورسول خداصلى‌الله‌عليه‌وآله‌وسلم دوباره او را بر زمين انداخت.

هنگامى كه از جاى خود برخاستند، چوپان عرضه داشت: يا رسول اللّه! تا كنون كسى نتوانسته بود در مقابل قدرت من دوام بياورد مگر تو، پس حقّ با تو است، اكنون اسلام خويش را بر من اعلان نما.

و چوپان، قهرمانِ شكست خورده، مسلمان شد حضرت دو گوسفند خود را به او بخشيد و رفت.(٦٣)