9%

چشم چرانى

چشم انسان دريچه احساس است كه لذت جنسى در آن متوقف نشده بلكه از اين راه تا درون دل پيشروى مى‏كند و با تكرار نگاههاى متعدد، غريزه جنسى طغيان و هيجان خود را شروع مى‏كند و طولى نمى‏كشد كه انسان در خود حساسيت فوق‏العاده‏اى مشاهده مى‏كند و بالاخره پا را از حريم تقوا و پاكى و فضيلت بيرون گذارده و به پرتگاه گناه سقوط مى‏كند(٣٦). نگاه به نامحرم، بخصوص اگر با قصد باشد، باعث تهييج غريزه مى‏شود و تهييج يا فساد ببار مى‏آورد، يا حسرت، كه اولى مضر به حال جامعه و دومى مضر به حال فرد است. در اين زمينه امام رضاعليه‌السلام فرموده است: «نظر كردن به زنان شوهردار و غير ايشان (از نامحرمان) از آن جهت حرام شده كه مردان را تهييج مى‏كند و تهييج فساد ببار مى‏آورد و دخول در چيزهايى كه حلال و برازنده نيست را سبب مى‏شود...»(٣٧). در برخى روايات «نگاه به نامحرم» به عنوان تيرى از سوى شيطان تعبير شده است.

پيامبر اكرمصلى‌الله‌عليه‌وآله فرموده است: «اَالنَّظرَةُ سَهْمٌ مَسْمُومٌ مِنْ سِهامِ اِبليس فَمَنْ تَرَكَها خَوْفا مِنَ اللّه‏ِ اَعْطاهُ اللّه‏ُ ايمانا يَجِدُ حَلاوَتَهُ فى قَلْبِهِ»(٣٨) . «نگاه كردن تير زهرآلودى از تيرهاى شيطان است، پس هر كه خود را از بيم خداى تعالى از آن نگاه دارد خداوند به او ايمانى عطا فرمايد كه شيرينى آن را در دل خود بيابد». و باز از آن حضرت نقل شده كه فرمودند: «اَلنَّظْرَةُ فى مَحاسِنِ الْمَرْأَةِ سَهْمٌ مِنْ سِهامِ اِبْليس»(٣٩) «نگاه كردن به زيباييهاى زن تيرى از تيرهاى شيطان است.» يعنى با يك نگاه، شيطان در دل وسوسه مى‏كند و عاقبت او را به فحشاء مى‏كشاند. نويسنده‏اى درباره اين روايت گفته است:

«آن تعبير نشان دهنده خطراتى است كه نگاه به نامحرم در پى دارد، زيرا چشم از ديدن اين گونه صحنه‏ها هرگز سير نمى‏شود بلكه روز بروز حرص و ولع آن افزوده مى‏گردد و دل نيز به دنبال چشم مى‏رود»(٤٠) .

به علاوه گسترش چشم چرانى در ميان مردان، محيط را براى زنان پاكدامن ناامن مى‏كند و موجب نگرانى و آزار دايمى آنها مى‏شود، زيرا هر جا كه مى‏روند خود را در معرض نگاههاى آلوده مى‏بينند و اين، عذابى دردناك براى زنانى است كه به گوهر شرف خود بسيار بها مى‏دهند. «غزالى» نيز نگاه كردن را عامل پيدايش انحرافات جنسى دانسته و مى‏گويد: «كسى كه چشم خود را فرو خوابانيدن نتواند، دين خود را نگاه نتواند داشت»(٤١).

در روايتى از پيامبر اكرمصلى‌الله‌عليه‌وآله از نگاه كردن به عنوان زناى چشم ياد شده است. ايشان فرمودند: «لِكُلِ عُضْوٍ مِنْ اَعْضاء ابْنِ آدَمَ حَظٌ مِنَ الزِّنا، فَالْعَيْنانِ تَزْنِيانِ وَزِناهُمَا النَّظَر»(٤٢) «براى هر عضوى ازاعضاى آدمى بهره‏اى از زناست، چشم‏ها نيز زنا مى‏كنند و زناى آنها نگريستن است». همچنين حضرت عيسىعليه‌السلام فرمود: از نگاه كردن (به نامحرم) بپرهيزيد كه شهوت را در دل شما كشت مى‏كند و مى‏پرورد، و نگريستن براى فتنه كافى است»(٤٣).

عدم رعايت حجاب اسلامى

بدن انسان به طور طبيعى براى جنس مخالف جاذبه دارد و معمولاً موجب تحريك جنسى مى‏شود. حال اگر علاوه بر زيباييهاى طبيعى، به آراستن خود بپردازد و اندام آراسته خود را در معرض ديد عام قرار دهد، طبيعى است كه از بسيارى سلب آرامش نموده و موجب تحريك جنسى مى‏شود. در اين ميان برخى وادار به فساد، از برخى سلب آرامش روحى و در مواردى موجب گسستن پيوند خانواده و سست شدن رشته الفت بين زوجها و مفاسد بسيار ديگر مى‏گردد(٤٤).

بى‏حجابى زنان كه طبعا پيامدهايى چون آرايش و عشوه‏گرى و امثال آن را همراه دارد مردان، مخصوصا جوانان را در يك حال تحريك دائم قرار مى‏دهد، تحريكى كه سبب كوبيدن اعصاب آنها و ايجاد هيجانهاى بيدارگونه عصبى و گاه سرچشمه امراض روانى مى‏گردد. مخصوصا با توجّه به اين نكته كه غريزه جنسى نيرومندترين و ريشه‏دارترين غريزه آدمى است و در طول تاريخ سرچشمه حوادث مرگبار و جنايات هولناكى شده. آيا دامن زدن مستمر از طريق برهنگى به اين غريزه و شعله‏ور ساختن آن بازى با آتش نيست؟ آيا اين كار عاقلانه‏اى است؟(٤٥) شهيد دستغيب درباره پوشش زن عقيده داشتند كه(٤٦) : اين وظيفه زن است كه از راه رعايت پوشش، هم شخصيّت و ارزش خود را حفظ كند و هم از آشكار كردن منظره مهيجى كه قهرا مردها را دچار تحريك و در نتيجه آلوده شدن به افكار خطرناك و نامشروع مى‏كند مانع شوند. در اينجا بد نيست به ماجرايى كه اغلب مفسرين شيعه و سنى ذيل آيه سى‏ام سوره مباركه نور نقل كرده‏اند اشاره شود(٤٧) : جوانى از انصار در مسير خود با زنى روبرو شد ـ و در آن روز زنان مقنعه خود را در پشت گوشها قرار مى‏دادند ـ (و طبعا گردن و مقدارى از سينه آنها نمايان مى‏شد) چهره آن زن نظر آن جوان را به خود جلب كرد و چشم خود را به او دوخت هنگامى كه زن گذشت، جوان هم چنان با چشمان خود او را بدرقه مى‏كرد در حالى كه راه خود را ادامه مى‏داد، تا اينكه وارد كوچه تنگى شد و باز هم چنان به پشت سر خود نگاه مى‏كرد، ناگهان صورتش به ديوار خورد و تيزى استخوان يا قطعه شيشه‏اى كه در ديوار بود صورتش را شكافت! هنگامى كه زن گذشت جوان به خود آمد و ديد خون از صورتش جارى است و به لباس و سينه‏اش ريخته! (سخت ناراحت شد) با خود گفت به خدا سوگند من خدمت پيامبرصلى‌الله‌عليه‌وآله مى‏روم و اين ماجرا را بازگو مى‏كنم، هنگامى كه چشم رسول خداصلى‌الله‌عليه‌وآله به او افتاد فرمود چه شده است؟ و جوان ماجرا را نقل كرد، در اين هنگام جبرئيل، پيك وحى خدا نازل شد و آيه سى‏ام سوره نور را آورد.

با دقت در اين ماجرا، روشن مى‏شود كه در بروز اين حادثه، بدحجابى زن از يك سو و چشم‏چرانى مرد از سوى ديگر مؤثر بوده است.

نكته قابل توجّه در اين مسئله اين است كه، چون امر پاكدامنى سود و زيانش متوجه كل جامعه است، تمام بهاى آن را نبايد زنان بپردازند، بلكه مردان نيز در اين امر محدوديت‏هايى دارند و بايد از طرق مختلف نقش خود را ايفا كنند. آنان نيز از هر نوع رفتارى كه به نوعى موجب تحريك غرايز است، اعم از نوع پوشش يا رفتار، مثل نگاه هوس‏آلود و غير آن منع گرديده‏اند(٤٨).