33%

تلفات بيمارى هاى روحى

برادران مايو که کلينيک آنها معروفيت فراوانى دارد، اعلام داشته اند که نصف بيشتر تخت خواب هاى بيمارستان ها را کسانى اشغال کرده اند که گرفتار ناراحتى عصبى مى باشند. مرض آنها از فساد و خرابى اعصابشان نيست، بلکه از هيجان هاى دروني، محروميت تشويش، نگراني، ترس از عدم موفقيت و نااميدى سرچشمه مى گيرد.

تلفات ناشى از بيمارى هاى روحى با سرعت فلاکت بارى رو به تزايد مى رود، گزارش هاى پزشکان حاکى است که از هر بيست نفر ساکنين فعلى آمريکا يک نفر قسمتى از عمرش را در بيمارستان امراض روحى خواهند گذرانيد و يک ششم جوانانى که براى شرکت در جنگ جهانگير دوم به زير پرچم خوانده شدند، به علت نقايص فکرى و روحى از خدمت معاف گرديدند. علت جنون و ديوانگى چيست؟ هيچ کس به درستى از آن اطلاع ندارد، ولى آنچه مسلم است در بعضى موارد، ترس و نگراني، عامل مؤثرى براى جنون به شمار مى رود.

هم اکنون روى ميزم کتابى از دکتر «ادوارد يودولسکي» تحت عنوان «جلوى نگرانى را بگير و سالم و راحت زندگى کن» قرار دارد که فصول برجسته آن از اين قرار است:

نگرانى با قلب چه مى کند؟ فشار خون از نگرانى به وجود مى آيد. رماتيسم ممکن است از نگرانى باشد. نگرانى چگونه معده شما را ضعيف مى کند؟ نگرانى و غدد درقي. مرض قند از نگرانى به وجود مى آيد.

دکتر «ويليام ماک گونيگل» در انجمن دندان پزشکان آمريکا اظهار داشت: نگرانى باعث خرابى و فساد دندان مى شود؛ و اين طور نطق خود را ادامه داد: هيجانات و احساساتى که مولد نگرانى ترس است، باعث برهم خوردن توازن کلسيم بدن شده و دندان را فاسد مى کند.

نمى دانم در زندگي، شخصى را که غده درقيش بيش از اندازه کار مى کند ديده ايد، من چنين شخصى را ديده ام. اين قبيل اشخاص پيوسته مى لرزند و چون مرده از گور درآمده به نظر مى رسند و شدت و ضعف آن بستگى به زيادى و کمى ترشحات دارد. قلب ضربانش سريع مى گردد، تمام بدن در التهاب و هيجان است، اگر جلويش را نگيرند، به زودى با مرگ هم آغوش خواهندشد.

چندى قبل به اتفاق يکى از دوستان که به اين مرض گرفتار بودند، روانه «فيلادلفي» شديم تا به يکى از متخصصين معروف اين مرض مراجعه کند. اين دکتر که ٣٨ سال است به معالجه اين قبيل بيماران اشتغال دارد، اولين سؤالى که از دوست من کرد اين بود:

چه اضطراب و ناراحتى فکرى براى شما، باعث اين حالت شده است؟ و دوستم را صريحا متوجه کرد که چنانچه نگرانى را از خود دور نکنيد، امراض خطرناک ديگرى چون مرض قند، اختلالات قلبى و زخم معده بر بيمارى فعلى شما افزوده خواهد شد.(٧١)

به موجب روايات بسيارى که رسيده است، اولياى بزرگوار اسلام به اين امر مهم بهداشتى توجه کامل داشته و به پيروان خود خاطرنشان نموده اند که نگراني، ترس، حسد، غصه و خلاصه ناراحتى هاى درونى و هيجان هاى روحي، باعث بيمارى جسم و مايه ويرانى زندگى است.

قالَ عَلِىعليهم‌السلام : «اَلْهَمُّ يذيبُ الْجَسَدَ»؛(٧٢)

علىعليهم‌السلام فرمود است: «آتش اندوه و غم، بدن آدمى را مى گدازد و مانند فلز مذابي، آب مى کند».

فرسودگى بدن

قالَ عَلِىعليهم‌السلام : «اَلْهَمُّ نِصْفُ الْهِرَمِ»؛(٧٣)

علىعليهم‌السلام فرموده است: «اثر غصه و غم، انسان نيرومند را ناتوان مى کند و در جواني، او را فرسوده و نيمه پير مى سازد».

قالَ أَميرُالْمُؤْمِنينُعليهم‌السلام : «اَلْحَسَدُ يفْنى وَ الْحِقْدُ يذْري»؛(٧٤)

حضرت اميرالمؤمنينعليهم‌السلام فرموده است: «حسد جسم را فرتوت و فانى مى کند و کينه توزى آدمى را افسرده مى کند و سرانجام، همه چيزش را به باد مى دهد».

قالَ عَلِىعليهم‌السلام : «اَلْخائِفُ لا عَيشَ لَهُ»؛(٧٥)

هم چنين علىعليهم‌السلام فرموده است: «آن کس که گرفتار ترس و وحشت است، در زندگى آسايش خاطر ندارد».

قالَ عَلِىعليهم‌السلام : «اَلْحُزْنُ يهْدِمُ الْجَسَدَ»؛(٧٦)

علىعليهم‌السلام فرموده است: «غم و اندوه، تعادل جسم را بر هم مى زند و بدن آدمى را ويران مى کند».

قالَ عَلِىعليهم‌السلام : «اَلْمُريبُ أَبَدا عَليلٌ»؛(٧٧)

علىعليهم‌السلام فرموده است: «کسانى که همه چيز و همه کس را به چشم ترديد و بدگمانى نگاه مى کنند، همواره عليل و بيمارند».

نتيجه آن که عقده هاى رواني، غصه ها، ترس ها، نگرانى ها و خلاصه ناراحتى هاى روحى و هيجان هاى دروني، علاوه بر آن که باعث اختلال فکر و تشويش خاطرند، در بدن نيز آثار بدى دارند و مزاج را از صراط مستقيم صحت و اعتدال منحرف مى کنند و منشأ بيمارى هاى مختلفى مى شوند.

مبارزه با نگرانى ها

دوم: نگرانى هاى روحى و عقده هاى درونى که منشأ رنج هاى گوناگون جسم و جان است، از نظر دينى و علمى درمان پذير هستند و مبتلايان به اين بيمارى هاى روانى مى توانند در پرتو اراده محکم و تصميم قطعي، خود را معالجه کنند و بر ناراحتى ها و بى قرارى هاى خويش غلبه نمايند.

قبل از هر چيز بايد دانست که عقده حقارت يک درد بى علاجى نيست. عده اى از مردم توانسته اند به يک باره خود را از چنگ آن خلاص کنند، هم چنان که بسيارى از مردان و زنان معروف جهان بر ضعف و نقص بدنى خود، که يکى از علل عمده پيدايش حس حقارت است، غلبه کرده اند. همين غلبه بر ضعف بدني، آنها را در مبارزه حياتى پيروز گردانيده است.(٧٨)

بايد به اين نکته توجه داشت که درمان اساسى اين قبيل بيماران، تنها با معالجات پزشکى و برنامه هاى دارويى ميسر نيست. آنان که بيمار کينه و حسدند، بيمار ترس و حقارتند، گرفتار اندوه و اضطرابند، کسانى که ناخوشى آنها از نگرانى هاى باطنى خودشان سرچشمه گرفته و همواره جسم و جانشان به آتشى که در ضمير خود افروخته اند مى سوزد، تنها درمانشان ريشه کن نمودن اصل مرض است. اينان بايد دل هاى خود را از ناپاکى ها و افکار پليد تطهير کنند و تيرگى هاى بدبينى و بدخواهى را از صفحه خاطر بشويند و در عوض، خود را به سجاياى اخلاقى و ملکات پسنديده متخلق نمايند و اين برنامه، هدف تربيتى مکتب مقدس اسلام است.

قالَ عَلِىعليهم‌السلام : «أَبْلَغُ ما تَسْتَدِرُّ بِهِ الرَّحْمَةَ أَنْ تُضْمِرَ لِجَميعِ النّاسِ الرَّحْمَةَ»؛(٧٩) علىعليهم‌السلام فرموده است: «بهترين و رساترين وسيله جلب رحمت الهي، آن است که آدمى در ضمير خويش، خيرخواه تمام مردم جهان باشد».

قالَ عَلِىعليهم‌السلام : «أَطْلِقْ عَنِ النّاسِ عُقْدَةَ کلِّ حِقْدٍ»؛(٨٠) علىعليهم‌السلام در ضمن عهدنامه خود به مالک اشتر سفارش مى کند: «تمام عقده هاى کينه و عداوت را نسبت به مردم بگشاى و دلت را از بدخواهى ديگران، تزکيه و تطهير کن».