33%

اسلام و مبارزه با نگرانى ها

اولياى گرامى اسلام چهارده قرن قبل با اتکا به نيروى ايمان و استفاده از دستورهاى روانى و تحليل حالات روحي، راه مبارزه با نگرانى را به مردم آموخته و براى آن که پيروانشان قوى و بااراده بارآيند، در مقابل مشکلات زندگي، مقاوم و بردبار باشند و مقهور نگرانى و تشويش خاطر نشوند، وظايفى را براى آنان معين نموده اند و برنامه هاى کارشان را تذکر داده اند. در اين فصل پيرامون بعضى از آن دستورها به اختصار بحث مى شود و براى آن که خوانندگان گرامي، بيش از پيش به جامعيت اسلام و ارزش تعاليم الهى واقف گردند، در هر مورد به چند جمله حساس از کتاب آيين زندگى که خلاصه بررسى ها و تحقيقات دنياى امروز است، نيز اشاره خواهد شد.

افسوس بر گذشته و ترس از آينده از جمله عوامل نگرانى و تشويش است. اگر کسى تسليم اين دو عامل زيان بار شود و صفحه خاطر را ميدان تاخت و تاز تخيلات ديروز و فردا قرار دهد، به واقعيت هاى زندگى آن طور که بايد توجه نمى کند، از انجام وظايفى که در حال حاضر به عهده دارد باز مى ماند، عمر گران بهايشان با انديشه هاى پوچ و اوهام رنج آور و دردناکى طى مى شود و زندگى را با ناراحتى و تلخ کامى مى گذراند. براى نجات از اين بدبختى و تيره روزى بايد تصميم قاطع بگيرد، فکر گذشته و آينده را از سر به در کند، به امروز موجود بپردازد و از فرصتى که در اختيار دارد، حداکثر استفاده را بنمايد.

قالَ الصّادِقُعليهم‌السلام : «اَلاْءَيامُ ثَلاثَةٌ فَيوْمٌ مَضى لايدْرَک، وَ يوْمٌ النّاسُ فيهِ فَينْبَغى أَنْ يغْتَنِمُوهُ، وَ غَدا إِنَّما فى أَيديهِمْ أَمَلُهُ»؛(٩٣)

امام صادقعليهم‌السلام فرموده: «ايام زندگى سه روز است: روزى که گذشته و برگشت ندارد، روزى که هم اکنون موجود است و بايد مغتنمش داشت و فردايى که نيامده و تنها، آرزوى آن در دست مردم است».

متأسفانه بايد اقرار کرد که در نتيجه وضع اسفبار زندگى امروز، نصف بيشتر تختخواب هاى بيمارستان ها را اشخاصى اشغال کرده اند که بيمارى آنها عصبى و روحى است. يعنى بيمارانى که پشتشان زير بار نگرانى هاى گذشته و ترس از آينده خم شده است. مع هذا اکثر اين بيماران مى توانند به زودى شفايافته و از تختخواب به زير آيند و با قيافه هاى خندان و خوشحال در خيابان ها راه بروند، به شرط آن که حساب هر روز را جداگانه نگاه دارند و ديروز را در امروز و امروز را در کار فردا دخالت ندهند.

ما در حال حاضر در نقطه تلاقى گذشته و آينده معدوم قرار گرفته ايم و محال است حتى براى يک ثانيه هم بتوانيم در يکى از اين دو زمان غيرموجود زندگى کنيم. هر چند در اين راه بکوشيم و به خود زحمت بدهيم، جز درهم شکستن فکر و جسم نتيجه اى نخواهيم گرفت، پس چرا به يگانه زمانى که در آن زندگى مى کنيم راضى نباشيم.(٩٤)

عمر گران قدر که مايه پيروزى و سعادت انسان ها است، به جبر سپرى مى گردد. اگر دوران عمر را با واحد تنفس محاسبه کنيم، آن مى شود که در هر نفس يک واحد از نقد عمر ما کم مى شود و به قدر يک نفس، به پايان زندگى نزديک تر مى شويم. اين ما هستيم که مى توانيم واحدهاى عمر را در اعمال ثمربخش و مفيد صرف کنيم و بهره مند شويم، يا در مجارى بيهوده و احيانا زيان بار به کار اندازيم و متضرر گرديم.

کسى که در يک روز، چند ساعت و حتى چند دقيقه از وقت خود را در افسوس بر گذشته صرف مى کند، نه تنها امروزش به تلخى و ناراحتى طى مى شود، بلکه با اين کار، قسمتى از نقد عمر خويش را تضييع مى کند و زمينه نگرانى و بدبختى فرداى خود را نيز مهيا مى سازد.

قالَ عَلِىعليهم‌السلام : «اَلاْءِشْتِغالُ بِالْفائِتِ يضَيعُ الْوَقْتَ»؛(٩٥)

امام علىعليهم‌السلام فرموده: «خود را به گذشته مشغول کردن و به چيزى که از دست رفته افسوس خوردن، وقت را ضايع مى کند و عمر عزيز را به هدر مى دهد».

ترس از آينده

ترس از آينده نيز مانند افسوس بر گذشته، مايه نگراني، باعث اتلاف عمر و سد راه فعاليت هاى مفيد و ثمربخش است. آتيه هر انسانى به وضع کنونى او بستگى دارد. کسى که از فرصت موجود به درستى استفاده مى کند و وظايف امروز خود را به خوبى انجام مى دهد، على القاعده فردايى خوب و درخشان خواهد داشت. بدبختانه ترس از آينده در وضع موجود اخلال مى کند، آدمى را از فعاليت صحيح باز مى دارد، در حال حاضر ناراحتى و رنج روحى به بار مى آورد و فردا را تيره و تار مى سازد.

قالَ عَلِىعليهم‌السلام : «حَلاوَةُ الاْءَمْنِ ينَکدُها مَرُّ الْخَوْفِ وَ الْحَذَرِ»؛(٩٦)

علىعليهم‌السلام فرمود: «شيرينى آرامش فکر و ايمنى خاطر را، تلخى ترس و برحذر بودن، تيره و کدر مى سازد».