33%

شناخت وسواس

وسواس، تحت هر عنوانى که باشد، اعم از اين که نوعى اختلال عصبى يا روانى يا پزشکى و... باشد، نه تنها در جامعه ما، بلکه در تمام جوامع بشرى و در تمام سطوح و سنين، از زن و مرد، کوچک و جوان و بزرگسال، حتى پيران و سالمندان، شهرى و روستايى و متمدن و غيرمتمدن، فراوان است و کمتر کسى است که آن را نشنيده و يا نشناخته باشد. روان شناسان آن را نوعى بيمارى از گروه «نوروزهاى شديد و بسيار سخت» مى دانند که بايد معالجه گردد.

وسواس به صورت فکر، خيال، ميل، کشش، يا حرکت به همراه يک احساس اجبار درونى که اساسش هيجان بسيار و درونى است، به شکل کارهاى بيهوده و غيرعقلانى ظاهر مى گردد. علت وسواس، اضطراب است.

تفاوت وسواس با ترس اين است که گاهى ريشه ترس، وجود خارجى ندارد و مربوط به خود شخص مى شود، ولى ترس وسواسى مربوط به ديگران است. نشانه هاى وسواسى به صورت شک و ترديد، نداشتن تمرکز فکرى و تصميم گيرى ظاهرى مى شود. البته نشانه ها به اندازه اى نيست که فرد را، به طور کلي، از کار و زندگى باز دارد، نخستين علامت وسواس در اطفال دوساله هم ديده شده است. اما تشخيص آن نيز چندان ساده نيست، ولى به صورت هاى گوناگون مى توان به آن پى برد: