50%

کلکسیون فحش و تهمت!

سؤال: پاسخهائی که در مجلّه اطّلاعات هفتگی به شما دادند، چگونه یافتید؟

جواب: خوشبختانه تا آنجا که اطّلاع داریم، مقالات سیزده‌گانه‌ای که در «مکتب اسلام» در این زمینه نگاشتیم و اکنون به صورت کاملتر در اختیار خوانندگان محترم قرار گرفته است، بسیار مؤثّر افتاد، و بسیاری را از اشتباه یا تردید خارج ساخت؛ شاید همین موضوع سبب شد که بعضی از مروّجان اصلی این عقیده، به دست و پا بیفتند تا آب از جوی رفته را به جوی بازگردانند، و بقدری ناراحت شدند که به زمین و آسمان و بزرگترین دانشمندان و مفاخر ما هتّاکی کردند و ماهیّت خود را آشکار ساختند.

پاسخی که به ما دادند و در چندین شماره آن مجلّه چاپ

شده، کلکسیونی بود از نسبتها و تهمتهای ناروا، و یک مشت هتّاکی و بدگوئی به بزرگانی که نه تنها ما، بلکه جهان انسانیّت به وجود آنها افتخار می‌کند و قرنها کتابهای آنها در بزرگترین دانشگاههای غرب که نویسنده مزبور تنها به بردن نام آنها فخر می‌کند، کتاب درسی بوده است.

و از همه بدتر، از این شاخه به آن شاخه پریدن، و از جواب اصلی فرار کردن و سر مردم را به یک سلسله بحثهای متفرّقه و گاهی داستان و شوخی و مطالب بی‌اساس گرم کردن، به تصوّر این که این گونه صحنه‌سازیها و جنجال به راه انداختن، در روحیّه ما یا خوانندگان مطّلع اثری به جای می‌گذارد.

لذا، از همان آغاز سخن، افراد مطّلع قضاوت خود را کردند و شکست طرف را در این بحث، به وسیله نامه‌ها یا گفتگوهای حضوری، اعلام داشتند و از این شاخه به آن شاخه پریدن و هتّاکی به بزرگان کردن و فرار از مسائل اصلی را نشانه آشکار این شکست می‌دانستند؛ حتّی بعضی از خوانندگان ما خودشان جواب سفسطه‌های این نویسنده را در نامه‌های خود نوشته و برای ما ارسال داشتند.

ما نه از کسی بدگوئی می‌کنیم؛ نه از پاسخ فرار می‌کنیم؛ نه دست به سفسطه و مغالطه می‌زنیم؛ زیرا نه چنین تعلیماتی به ما داده‌اند و نه با داشتن منطق قوی، نیازی به اینها احساس می‌کنیم، و صدهزار صفحه از این بدگوئیها و سخنان متفرّقه و پراکنده را با یک جو منطق مبادله نمی‌کنیم. اصولًا بحث علمی نیاز به این نیرنگها ندارد و این کارها دون شأن افراد حقیقت‌جو است و خدا گواه است اگر طرف مخالف، بدگوئی و هتّاکی به بزرگان نکرده بود، همین قدر هم به خود اجازه نمی‌دادیم.