۱ - از نحوه عملكرد رسول خداصلىاللهعليهوآلهوسلم چنين استفاده مى شود كه حضرت از تاكتيك اطلاعاتى بسيار دقيقى برخوردار بود زيرا قبل از شروع جنگ بخشى از عيون و جاسوسان خود را در ميان يهوديان خيبر قرار داده بود، وظيفه آنها اين بودكه كليه جرياناتى كه بين آنان مذاكره مى شود طبقه بندى كرده و به حضرت گزارش نمايند.
اين شيوه به گونه اى مخفيانه و ظريفانه انجام مى شد كه سپاهيان حضرت هم بدان آگاه نبودند، و حضرت نام آنها را از سپاهيان خود مخفى نگهداشته بود و جز خودش كسى از مسائل سرى نظامى آگاه نبود. به طور كلى قائمه حكومت را نيروهاى اطلاعاتى تشكيل مى داد، بنابراين حكومت اسلامى قبل از هر چيز بايستى نسبت به اهداف سياسى و نظامى دشمن اطلاع پيدا كند تا بتواند در مقام تصميم گيرى سياسى و نظامى مواضع مناسبى انتخاب كند.
۲ - نكته مهمى كه از شيوه حضرت در جنگ استفاده مى شود اين است كه قبل از اينكه دشمن نقشه حمله اش را عملى نمايد او را غافلگير مى كرد، ريشه و علت اين مسأله بر اساس اطلاعات سياسى و نظامى دقيقى بود كه توسط نيروهاى اطلاعاتى از وضعيت سياسى و نظامى و اقتصادى دشمن تهيه مى كرد.
۳ - شيوه حضرت در اين جنگ و ساير جنگها نشان مى دهد كه غالبا حمله را در داخل خاك دشمن آغاز مى كرد زيرا تمام خسارات و زيانهاى جنگ متوجه دشمن خواهد شد و از طرفى آثار جنگ كه همانا كشت و كشتار است در روحيه آنان و خانواده هايشان بيشتر از همه اثر مى گذارند، و بدين گونه دشمن به تدريج از پا در مى آمد. اين شيوه بهترين شيوه نظامى بود كه حضرت بكار مى بست.
۴ - حضرت در هنگام عزيمت به طرف خيبر، نيروهاى اسلام را از بيراهه و كوهستانهاى سر به فلك كشيده حركت مى داد، اين تاكتيك حضرت را مى توان از دو جهت مورد ارزيابى قرار داد
الف - معمولا عبور از بيراهه ها و راههاى كوهستانى از ديد دشمن و مردم عادى مصون ميدارد و مسير را كوتاهتر و به دشمن نزديكتر مى نمايد.
ب - معمولا انتخاب راههاى كور موجب مى شود كه نيروهاى اطلاعاتى دشمن به اشتباه گرفتار شوند و از اهداف سپاه اسلام مطلع نگردند، اين شيوه به نوبه خود اسرار نظامى را محفوظ داشته و سپاه اسلام را در پيگيرى اهداف سياسى و نظامى يارى مى نمايد.
۵ - حضرت بر اساس شناسايى كه قبلا توسط نيروهاى اطلاعاتى از مواضع آسيب پذير دشمن تهيه كرده بود، سپاه را بين قبيله غطفان و يهوديان خيبر مستقر كرد، زيرا بنابر گزارشهاى نيروهاى اطلاعاتى از معاهده اى كه بين سران يهود خيبر و قبيله غطفان صورت گرفته بود آگاه شده بود.
۶ - مطالعات تاريخى در مورد بكارگيرى فرماندهان نظامى نشان ميدهد كه در آغاز عمليات فتح خيبر از فرماندهان زبده استفاده نكرد بلكه نبرد را با فرماندهان معمولى آغاز كرد، پس از آنكه فرماندهان معمولى در صحنه هاى نبرد با شكست مواجه شدند حضرت على اولين فرمانده زبده نظامى را بكار گرفت.
۷ - قبل از اعزام سپاه به سوى دشمن كليه مناطق استقرار دشمن و راههاى تداركاتى آن را شناسايى كرد و محلهاى مناسب براى استقرار نيرو را مد نظر قرار داد، از اين رو نيروهاى خود را در حد فاصل غطفان و خيبر مستقر نمود تا بدين وسيله مانعى را بين دو سپاه دشمن ايجاد كند
۸ - حضرت عمليات را به گونه اى دقيق و حساب شده آغاز كرد كه با كمترين خسارات و تلفات جانى بزرگترين پيروزيها را كه در تاريخ جنگها بى سابقه بود به دست آورد، زيرا قلعه هاى خيبر از مهمترين دژهاى مستحكم جنگى بود كه تاريخ دژى مستحكم از آن به ياد ندارد، بيشتر ذخائر يهوديان در خزائن و انبارهاى خيبر قرار داشت و منطقه خيبر از حاصلخيزترين مناطق جزيزة العرب به شمار مى رفت، زبده ترين سياستمداران يهود و نيروهاى جنگى همانند حى بن اخطب و سلام بن مشكم در اين منطقه زندگى مى كردند.