زنانى كه حجاب دارند از سلامت روانى برخوردارند و در خود كمبودى احساس نمى نمايند و تمايلى هم به جلب توجه ديگران ندارند، ولى زنانى كه بى حجابند داراى عُقْده حقارت هستند و با نمايش زيبائيها و زينت و نوع پوشش ، مى كوشند تا حس كمبود خود را بنحوى مرتفع نمايند.
روان شناسان در اين باره چنين مى گويند: «زنان و مردانى كه در تعويض لباس و انتخاب رنگهاى متنوع مبالغه و وسواس دارند جز جبران يك نقيصه ذاتى كار ديگرى نمى كنند، زيرا افراط در لباس پوشيدن هم ، نظير افراط در حرف زدن است و نوعى مبالغه زياده روى است و زياده روى هم شكل منحرف و «پى گم كرده» از حس حقارت است
زنى كه مورد توجه مردان نباشد مى كوشد تا با پوشيدن لباسها و زينتهاى مختلف جبران نازيبائيهاى خود را كرده و احيانا توجه ديگران را از نقائص صورى خويش منحرف سازد.(٦٣)
آرى انتخاب لباس و نحوه پوشش و آرايش چهره مانند رنگ رخساره از سرّ ضمير خبر مى دهد، افرادى كه دچار كمبود شخصيت هستند مى كوشند با لباسى كه تن مى كنند براى خود نوعى تشخّص و تعيّن ايجاد كنند، بنابر اين مى توان حجاب را علامت سلامت روحى زن دانست ، و بى حجابى را نشان بيمارى روانى
در روايت نيز به اين نكته اشاره گرديده است :
امام صادقعليهالسلام مى فرمايد:
كَفى بِالْمَرءِ خِذْيا اَنْ يَلْبِسَ ثَوْبا يَشْهُرَهُ
در خذلان و پستى (عقده حقارت) فرد همين بس كه لباسى مى پوشد تا بوسيله آن مشهور گردد. (توجّه ديگران را جلب كند).(٦٤)