5%

باب پنجم : اسرار حج و مسائل آن

باب پنجم از ابواب رحمت عبادت شريفه حج است و در اينجا چند فصل بيان مى شود:

فصل اول : وجوب حج

بدان كه : حج از اركان دين است و وجوب آن از ضروريات دين است و منكر آن با التفات به ضرورى بودن آن ، مرتد و كافر و نجس ‍ است و كسى كه بدون عذر شرعى ترك كند آن را، با اعتقاد داشتن به وجوب آن و اعتراف به معصيت خود نمودن ، كافر است اما نجس نيست و در ظاهر محكوم به احكام اسلام مى باشد.

فرمود خداى تعالى :( وَلِلَّـهِ عَلَى النَّاسِ حِجُّ الْبَيْتِ مَنِ اسْتَطَاعَ إِلَيْهِ سَبِيلًا ۚ وَمَن كَفَرَ فَإِنَّ اللَّـهَ غَنِيٌّ عَنِ الْعَالَمِينَ ) يعنى : براى خدا بر عهده مردم واجب است حج خانه خدا هر كس استطاعت حج براى او حاصل شود. و كسى كه كافر شود (يعنى ترك حج نمايد) پس ‍ خدا غنى است از تمام عالميان و محتاج به احدى نيست

در كتاب وسائل از شيخ طوسى به سند صحيح از معاويه بن عمار از امام صادقعليه‌السلام نقل است كه سوال كرد از آيه شريفه «و من كفر» فرمود: يعنى كسى كه ترك حج كند.

و همين روايت را در تفسير برهان از عياشى نيز مفصل نقل كرده

و در حديث كنانى از امام صادقعليه‌السلام نيز كفر تفسير شده به ترك حج

در احتجاج طبرسى نقل شده است از اميرالمؤ منينعليه‌السلام كه در ضمن احتجاج با خوارج لعنهم الله تعالى فرمود: اگر مردم ترك حج كنند، خانه كعبه كافر نمى شود، بلكه مردم كافر مى شوند به سبب ترك حج

شيخ صدوق در كتاب من لا يحضر در حديث وصيتهاى پيامبرصلى‌الله‌عليه‌وآله‌وسلم به اميرالمؤ منينعليه‌السلام نقل كرده كه فرمود: يا علىعليه‌السلام به خداى عظيم ، از اين امت ده طايفه كافر شده اند: نمام و سخن چين ، و سحركننده و ديوث و آن كسى كه جماع كند در دبر زنى كه زوجه او نباشد، و آن كسى كه با حيوانى جمع شود، و آن كسى كه با زنى كه محرم او هست زنا كند، و آن كسى كه سعى مى كند كه ايجاد فتنه و فساد كند در ميان مردم

تا آنكه فرمود: و مانع الزكات ، يعنى كسى كه زكات نمى دهد، و كسى كه مستطيع شود و حج نكند و بميرد.

و اين روايت از خصال نيز نقل شده است

در كتاب كافى به سند صحيح از ذريح محاربى از امام صادقعليه‌السلام است كه فرمود: كسى كه بميرد و حج نكند، پس بميرد يهودى يا نصرانى ، مگر آنكه مانع او احتياج فاحش باشد، يا مرضى كه طاقت حج را نداشته باشد، يا سلطانى مانع او شود.

و اين روايت را شيخ در تهذيب ص ٣١٩ و صدوق در من لا يحضر و شيخ مفيد در مقنعه و برقى در محاسن و محقق در كتاب معتبر نقل كرده اند.

و نيز در معتبر از رسول اللهصلى‌الله‌عليه‌وآله‌وسلم نقل كرده كه فرمود: كسى كه بميرد و حج نكند، پس بميرد يهودى يا نصرانى

و به اين مضمون در كتاب مستدرك چند روايت نقل كرده است

در كافى به سند خود از ابوبصير نقل نموده كه گفت : شنيدم از امام صادقعليه‌السلام كه فرمود: كسى كه بميرد و حج نكرده باشد و تمكن و ثروت و صحت بدن داشته باشد، پس او داخل در آن كسانى است كه خداوند تعالى فرمود: «و نحشره يوم القيامه اعمى». (يعنى : محشور مى كنيم او را در رروز قيامت كور و نابينا) راوى از روى تعجب گفت : سبحان الله ! اعمى محشور شود؟! فرمود: بلى ، خدا او را به سبب ترك حج كور كرده و از طريق حق منحرف نموده

در كتاب كافى به سند خود از ابوبصير است كه گفت : سوال كردم از امام صادقعليه‌السلام از كلام خداى تعالى كه فرمود: من كان فى هذه اعمى فهو فى الاخره اعمى و اضل سبيلا. (يعنى : كسى كه در اين دنيا كور باشد، پس او در آخرت كور و گمراه تر است .) حضرت فرمود: اين آن كسى است كه تاءخير مى اندازد حج واجب را تا آنكه مرگ او مى رسد.

حقير گويد: مراد تاءخير بدون عذر شرعى است

در كتاب شريف من لا يحضر روايت كرده از محمدبن فضيل گفت : سوال كردم از آقا ابوالحسن (يعنى امام كاظم)عليه‌السلام از آيه شريفه : من كان فى هذه اعمى فهو فى الاخره اعمى و اضل سبيلا فرمود: اين آيه نازل شده درباره كسى كه تاءخير بيندازد حجه الاسلام را و نزد او مال و ثروت باشد به اندازه حج ، پس بگويد امسال حج مى كنم ، پس حج نكند. و به همين طور تاءخير مى اندازد تا آنكه بدون حج مى ميرد.