توسل عمار در بحار ج ٩٤/١٧ قضيه محاجه عمار با يهود را نقل فرموده از تفسير حضرت عسكرىعليهالسلام كه : آمدند يهود نزد پيغمبرصلىاللهعليهوآلهوسلم عرض كردند: اى محمد، اين عمار ادعا مى كند كه اگر امر فرمايى او را، آسمان را به زمين و زمين را به آسمان مى برد. اگر راست مى گويى ، پس بگو اين سنگى كه اينجا افتاده است كه دويست نفر نمى توانند آن را حركت دهند عمار حركت دهد.
پس فرمود رسول اللهصلىاللهعليهوآلهوسلم : اى عمار، اعتقاد كن اطاعت مرا و بگو: اللهم بجاه محمد و آله الطيبين ، قوت ده مرا بر حمل اين سنگ ، تا خدا آسان كند بر تو همان طورى كه بر كالب بن يوحنا آسان كرد عبور از دريا را به سبب توسلش به ما. پس گفت و سنگ را بلند كرد در بالاى سر خود و عرض كرد: پدر و مادرم فداى تو باد يا رسول اللهصلىاللهعليهوآلهوسلم اين سبكتر است نزد من از خلالى كه به دست خود نگه دارم
و در ج ٩٤/١ از صدوق در چند كتابش از امام باقرعليهالسلام نقل فرموده كه فرمود: بنده اى هفتاد خريف در ميان آتش جهنم مى ماند. و هر خريفى هفتاد سال است پس خدا را قسم مى دهد به محمد و اهل بيت او كه مرا رحم فرما. پس جبرئيل را خدا مى فرستد و او را بيرون مى كند از آتش پس خدا فرمايد: قسم به عزت خود، اگر سوال نمى كردى مرا به حق محمد و اهل بيت او، هر آينه طولانى مى شد مكث تو در آتش لكن حتم كردم بر خودم كه سوال نكند مرا بنده اى به حق محمد و اهل بيت او مگر آنكه او را بيامرزم و من حال تو را آمرزيدم
و غير از اين زياد است و همين مقدار كافى است
بعضى ديگر از اوصاف و شؤ ون ائمهعليهمالسلام
واضح و آشكارا باشد كه امامعليهالسلام كه داراى صفات و كمالات گذشته است ، منحصر است به همان دوازده نفر كه آنان را خدا و پيغمبرش معين فرموده اند و مصلح حقيقى عالم بشريت و رافع فتنه و فساد و تكميل كننده خلق مى باشند. و غير آنان رافع ظلمات جهالات و ضلالات نيستند چون كه كامل نيستند. و نقص و جهل غير آنان واضح است
احتياج خلايق به ائمهعليهمالسلام واضح است و محتاج نبودن امامان به ديگران نيز واضح است چون احدى نقل نكرده است كه ائمه در مشكلى عاجز بمانند و مراجعه به اغيار نمايند. پس اينان هادى الى الحق مى باشند.
( فَمَن يَهْدِي إِلَى الْحَقِّ أَحَقُّ أَن يُتَّبَعَ أَمَّن لَّا يَهِدِّي إِلَّا أَن يُهْدَىٰ )
لذا در هر زمانى بايد حجتى از جانب خدا باشد. و مردم چون علم غيب و واقعيت مردم و عاقبت كار را نمى دانند، نمى توانند امام و حجت معين كنند. چون ممكن است مصلحى كه معين مى كنند، مفسد باشد و لذا بايد عالم به غيب تصريح نمايد و امام قبل امام بعد را معين بفرمايد.
و مردم معذور نيستند در ترك معرفت و ولايت و هر كس بميرد و امام را نشناسد، مرده است به مردن زمان جاهليت و اگر يكى از دوازده امام (عليه السلام ) را انكار نمايد، گويا تمام آنان را انكار كرده و مثل آن كسى است كه تمام پيغمبران را قبول كرده و پيغمبر خاتمصلىاللهعليهوآلهوسلم را قبول نكرده
و مردم راه حق را پيدا نمى كنند و به معرفت خدا نمى رسند مگر به توسط پيغمبر ماصلىاللهعليهوآلهوسلم و ائمهعليهمالسلام و وسيله بين خالق و مخلوق آنان مى باشند.
و در حديث متفق عليه بين عامه و خاصه ، پيغمبر آنان را قرين قرآن قرار داده و امر به تمسك به قرآن و عترت با هم نموده و فرموده : از يكديگر جدا نمى شوند تا بر من سر حوض كوثر وارد شوند. و مادامى كه مردم متمسك به هر دو شوند، گمراه نمى شوند.
و از اين خبر استفاده مى شود كه عترت و قرآن باقى هستند تا روز قيامت و اين اِخبار به غيب است كه حضرت فرموده و از معجزات باقيه است كه مى بينيم تا حال بوده و خواهد بود.
و آنان را خداوند كشتى نجات قرار داده مثل كشتى نوحعليهالسلام . هر كس وارد نشود، در هلاكت و ضلالت غرق مى شود و ظلمات جهالت و ضلالت بر او احاطه مى كند.
و آنان را اهل ذكر و عالم به قرآن قرار داده و واجب كرده كه مردم از آنان سوال كنند و جواب بر آنان واجب نيست چونكه خدا آنان را برگزيده و انتخاب فرموده و آنان را حامل علم خود و حامل عرش و داناى به تمام نكات و مطالب قرآن قرار داده
و محبت آنان را اجر و مزد رسالت پيغمبرصلىاللهعليهوآلهوسلم قرار داده و آنان را پدر مهربان اين امت قرار داده
و خداوند پاشاهى عظيمى به آنان لطف فرموده چون اطاعت آنان را بر مخلوقات تكوينا واجب نموده
و آنان هستند انوار خدايى در عالم ممكنات و چراغى اند كه خدا آنان را روشن فرموده در مخلوقات و به نور آنان تمام خلايق روشنند و يكديگر را مى فهمند. و به نور آنان مخلوقات ادراك موجودات را مى كنند. و نور عقل پرتوى است از نور آنان
و خداوند اشاره به انوار آنان فرموده و آيات نور را در شاءن نور آنان فرستاده و آنان را خانه علم و كمال و نور قرار داده و بلند فرموده مقامات آنان را و آنان را شهداى خلق قرار داده
و در باطن قرآن از ولايت آنان تعبير فرموده به ايمان و اسلام و يسر و بر و تقوا و قرب و صدق و صلاح و حسنه و حُسنى و نعمت و فضل و رحمت و علامت و هدايت و سلم و سلامت و معروف و عدل و احسان و قسط و ميزان و صلاه و زكات و حج و صيام و تمام آيات خير و مدح درباره آنان و شيعيانشان است
و از دشمنان و مخالفين آنان تعبير فرموده به : كفار و مشركين و جبت و طاغوت و لات و عزى و اصنام و فجار و اشرار و اصحاب شمال و سيئه و عسر و شر و ضلالت و كذب و فساد و نقمت و غوايت و ضلالت و سخط و عقوبت و شجره خباثت و شرارت و امام ضلالت و هادى به سوى آتش جهنم و رساننده به دركات جحيم و شقاوت و فسق و عصيان و فحشا و منكر و بغى و عدوان بلكه تمام آيات مذمت و قبح و شرارت درباره آنان است
و از معرفت آنان تعبير به حكمت فرموده پس فرمود: و من يؤ تى الحكمة فقد اوتى خيرا كثيرا.
از آنان در قرآن شريف تعبير فرموده به : راسخون در علم و آيات الله تعالى و بيناته و كتاب الله تعالى و اولى الامر و شهداء على الناس و مؤ منون و ابرار و متقون و سابقون و مقربون و سبيل مقيم و صراط مستقيم و متوسمون و صادقون و صديقون و شهدا و صالحون و نجوم و علامات و حبل الله المتين و العروه الوثقى التى لا انفصام لها و صافون و مسبحون و السفرة الكرام البررة و اهل رضوان و درجات و بحر و لؤ لؤ و مرجان و ماء معين و بئر معطله عن استفادة الناس و قصر مشيد محكم مشرف بر كل مخلوقات و سحاب و رحمت و ظل ممدود و فاكهه كثيره و سبع المثانى و اولى النهى و اولوالالباب و عبادالرحمن و شجره طيبه كه مى دهد ميوه و بهره خود را هميشه به اذن پروردگار و هدى و هادون و خير ائمه اخرجت للناس و خلفاء الله و متقين كه در آخر سلطنت ظاهرى با آنهاست قال تعالى :( و الْعَاقِبَةَ لِلْمُتَّقِينَ ) و مستضعفين كه خدا اراده فرموده كه آنان متمكن در زمين بشوند و امامان و پيشوايان خلق باشند و دشمنان آنان را برگرداند تا عذاب دنيا را بچشند و قصاص ظلمها را بنمايد و كلمات الله تعالى و حرمات الله تعالى
و ايشانند مرحومين در قرآن و ايام و شهور دوازده گانه و اهل اعراف كه داخل بهشت نمى شود مگر كسانى كه آنان را بشناسند. و مردم را در قيامت نگه مى دارند و از ولايت آنان سوال مى كنند.
پيغمبرصلىاللهعليهوآلهوسلم و اميرالمؤ منينعليهالسلام هستند كه در قيامت خطاب مى شود به آنان :( أَلْقِيَا فِي جَهَنَّمَ كُلَّ كَفَّارٍ عَنِيدٍ ) يعنى بيندازيد شما دو نفر در جهنم هر كفار عنيد را. پس دوستان را به بهشت و دشمنان را به جهنم مى فرستند. و به همين نحو قسمت مى كنند اهل بهشت و جهنم را.
صورت حضرت اميرالمؤ منينعليهالسلام در عرش و آسمانها مى باشد و ملائكه او را زيارت مى كنند. هفتاد هزار ملك هميشه طلب مغفرت مى كنند براى دوستان ائمهعليهمالسلام .
از اعظم واجبات محبت و قبول ولايت آنهاست و تمام نمى شود اين مگر با دشمنى با دشمنان آنان و دشمنى با دوست دشمن آنان
ثواب محبت آنان در روايات متواترات بيان شده و هچنين ذم عداوت با آنان و اينكه دشمن نمى دارد آنان را مگر منافق
دشمنى با آنان سبب خلود در جهنم ابدالآباد است و ولايت آنان امان است از آتش و دوستى با آنان علامت حلال زادگى است و دشمنى آنان علامت حرام زادگى است
دوست و ولى ايشان مى يابد بهره محبت آنان را در وقت مرگ و در قبر و وقت بيرون شدن از قبر و وقت حساب و نزد ميزان و نزد حوض و نزد صراط و نزد تطاير نامه اعمال كه در اين اوقات از فزع و سختيها و ترسها و تاريكيها و عذاب و رسوايى ايمن خواهد شد. و وقت مرگ چهارده معصومعليهالسلام م نزد او حاضر مى شوند و او را بشارت به بهشت و ايمنى و نعمت مى دهند.
و هر يك از شيعيان و دوستان آنان كه بميرد، شهيد مرده است چنانكه در روايات بيان شده و استدلال فرمودند به آيه شريفه :( وَالَّذِينَ آمَنُوا بِاللَّـهِ وَرُسُلِهِ أُولَـٰئِكَ هُمُ الصِّدِّيقُونَ ۖ وَالشُّهَدَاءُ عِندَ رَبِّهِمْ ) (٣١) .