5%

٣ - اعمال شايسته

امروزه درباره اين مساله كه آيا ايمان در نجات و عادل شمردگى كافلى است و يا عمل صالح هم در عدالت موثر است ، در ميان طرفداران كليساى كاتوليك روم و اصلاح طلبان پروتستان ، اختلاف نظر وجود دارد.

پروتستان به پيروى از پولس رسول و نامه هاى او، آموزه ( justification by faith ) «عادل شمردگى يا برائت از گناه تنها به وسيله ايمان» را مطرح مى كند. از اين رو براى به دست آوردن نجات نيازى به عمل نمى بينند و معتقدند همين كه شخص ايمان آورد اهل نجات مى گردد؛ اما كاتوليك ها و ارتدوكس ها معتقدند ايمان بدون عمل هيچ نقشى در نجات ندارد و به رساله يعقوب و ديگر آيات كتاب مقدس استشهاد مى كنند. ما در اين جا به بررسى بيشتر اين دو نظريه مى پردازيم

عقايد پروتستان درباره اعمال شايسته

درست است كه اين فرقه تنها ايمان را سبب فلاح و رستگارى مى داند، اما نبايد پنداشت كه اعمال نيك در نزد آنان ارزش و اعتبارى ندارد؛ چرا كه به اعتقاد آنها «ايمان لزوما كارهاى نيكو به وجود مى آورد. ما بدون آن كه كارى انجام دهيم نجات مى يابيم ،(٢٦٥) ولى نجات مى يابيم تا كارهاى نيكو انجام دهيم .»(٢٦٦)

بنابراين ،مؤ منان واقعى كسانى اند كه به اعمال شايسته روى مى آورند و بر اين باورند كه اعمال به تنهايى موجب نجات نمى گردد، اما شخص ‍ نجات يافته را به ارتقا مى رساند.

چنان كه پولس اعلام مى دارد:

هر چند از طريق فيض نجات مى يابيم ، ولى نتيجه نجات ما بايد اعمال نيك باشد.(٢٦٧) به عبارت ديگر، خداوند به ايمان داران فرصت داده است اكنون كه نجات يافته اند، در آسمان گنج هايى بيندوزند(٢٦٨) تا اين كه دخول در ملكوت جاودانى خداوند و نجات دهنده ما عيسى مسيحعليه‌السلام به دولتمندى به آنها داده شود.(٢٦٩)

و يا به تعبير اين آيه ، «خودمان مانند شخصى كه از ميان آتش خلاص ‍ شود، نجات خواهيم يافت ، ولى اگر كارهاى ما از طلا و نقره باشد، پاداش ‍ دريافت خواهيم نمود.»(٢٧٠)

علت اين اعتقاد را مى توان در سر صليب جستجو كرد؛ چرا كه حضرت مسيح بالاى صليب گناهان بشر را بر خود پذيرفت و در لحظه پايانى ، سر خود را پايين انداخت و وقتى جان مى داد، فرمود: «تمام شد؛» نجات و رستگارى انسان تمام شد و اين نجات نيازى به انجام شريعت و روزه و رياضت و... ندارد؛ زيرا به طور كامل انجام شده است و ما تنها بايد آن را بپذيريم و به آن ايمان بياوريم(٢٧١)

مارتين لوتر كه از پيش گامان و رهبران نهضت پروتستان و احياكننده افكار و عقايد پولس به شمار مى آيد، در اين باره مى گويد:

«اعمال صالح ، انسان صالح نمى سازد اما انسان صالح ، اعمال صالح انجام مى دهد. اعمال بد، انسان بد نمى سازد اما انسان بد، اعمال بد انجام مى دهد.

بنابراين ، هميشه ضرورى است كه ذات يا شخص ، قبل از انجام هر عمل صالحى خودش صالح باشد، و اين كه اعمال صالح بايد از انسان صالح صادر شود؛ چنان كه عيسى مى گويد:

«نمى تواند درخت خوب ميوه بد آورد و نه درخت بد ميوه نيكو آورد»(٢٧٢)

در نتيجه ، اعمال ، هيچ كس را عادل نمى گرداند، بلكه انسان پيش از اين كه بتواند عمل صالحى انجام دهد، بايد عادل باشد.

پرواضح است كه تنها ايمان مى تواند به رحمت محض خدا از طريق مسيح و به وسيله كلمه او، به نحو شايسته و كافى شخص را عادل گرداند و نجات دهد. يك انسان مسيحى براى نجات خود نه به عمل نياز دارد و نه به شريعت ؛ زيرا به وسيله ايمان از همه شريعت آزاد است و با آزادى كامل و بدون هيچ چشم داشتى ، همه كارها را انجام مى دهد و به دنبال چيزى از سود و نجات نيست ؛ چرا كه با فيض الاهى و از طريق ايمان پيشتر نجات يافته و از همه چيز بى نياز شده است ، بلكه تنها به دنبال جلب رضايت خدا است(٢٧٣)

وى در پاسخ به اين پرسش كه در عهد جديد بر اعمال تكيه شده است ، مى گويد:

نخستين فرمان كه مى گويد «تو تنها بايد يك خدا را پرستش كنى ،» تنها با ايمان برآورده مى شود. اگر از كف پا تا فرق سر تو اعمال صالح باشد، تو خدا را نپرستيده اى و فرمان اول را اجرا نكرده اى ؛ زيرا پرستش خدا بدون اسناد جلال حق و همه خوبى ها به او، آنگونه كه شايسته اوست ، ممكن نيست ، و اين تنها با ايمان قلبى انجام مى شود نه با اعمال ؛ با اعتقادات است كه ما خدا را تمجيد و به حقانيت او اعتراف مى كنيم ، نه با عمل

بر اين اساس است كه ايمان ، تنها نيكوكارى انسان مسيحى و برآورنده همه فرمان ها است ؛ چون براى كسى كه نخستين فرمان را اجرا كند، برآوردن بقيه آسان است(٢٧٤)