پس از اين تقدير و تفصيل ، آنها را به خصوصيات مقدره ، هدايت مى كند و اين هدايت در واقع ، به اين نحو است كه در شى ء، اقتضايى ذاتى نسبت به همه لوازم و كمالات وجوديش كه متمم ذات او است ، قرار مى دهد. اين همان نظام حقيقى است كه هم در هر شى ء منفردا و هم در مجموع و من جمله انسان ، محقق است(٤٩٤)
بنابراين ، در اين نوع هدايت ، هر نوعى از موجودات در سير تكوينى و معين خود مراحل و مراتبى را طى مى كند و منازل استكمال را پشت سر مى گذارد تا به آخرين مرحله تكامل خود برسد.
از سوى ديگر، مراتبى كه در طى حركت نوع مشاهده مى كنيم ، هر يك از آنهاملازم مقامى است كه مخصوص به خود او است ، نه از آن جلو مى افتد و نه عقب مى ماند و اين ملازمت از ابتداى حركت نوع در سير وجودى اش تا آخرين نقطه كمالش وجود دارد.
اين نشان مى دهد كه ميان همه اين مراحل يك رابطه تكوينى برقرار است كه مانند بند تسبيح ، مراحل را به يكديگر وصل مى كند؛ به گونه اى كه نه يك مرحله از مراحل آن سلسله حذف و نه جا به جا مى شود از اين جا نتيجه مى گيريم كه براى اين نوع موجود، غايتى است تكوينى كه از همان آغاز وجودش متوجه آن غايت و به سوى آن در حركت است تا به آن برسد. مثلا يك دانه گردو كه در زير خاك قرار مى گيرد و شرايط رشدش فراهم مى شود، از همان ابتدا كه مغز آن شروع به رشد مى كند تا آنجا كه پوست را مى شكند و از لاى پوست بيرون مى آيد و... غايتى تكوينى دارد و با اين حركات خود را به آن مى رساند و آن ، اين است كه به درختى كامل و بارور تبديل شود.
همچنين انواع مختلف از حيوانات مانند گوسفند، اسب و... كه از همان ابتداى پيدايش وقتى به صورت جنينى در شكم مادر قرار دارند متوجه به سوى غايت نوعيه شان مى باشند.
بدين ترتيب معلوم مى شود هر نوع از انواع موجودات مسير خاصى را در طريق استكمال مى پيمايند و آن مسير هم داراى مراتب خاصى است كه هر يك مترتب بر ديگرى است تا اين كه به عالى ترين مرتبه كه همان غايت و هدف نهايى نوع است منتهى شود.
نوع نيز با طلب تكوينى و حركت تكوينى در صدد رسيدن به آن هدف نهايى است و از همان ابتداى پيدايش به وسايل رسيدن به آن غايت مجهز است اين توجه تكوينى از آنجا كه مستند به خداى تعالى است ، نامش را هدايت عام الاهى مى گذاريم(٤٩٥) در اين نوع هدايت ، ميان انسان و ساير آفريده ها، هيچ تفاوتى نيست