يكى از موضوعات بسيار جالبى كه ممكن است در ذهن انسان وجود داشته باشد، اين است كه آيا فردى كه روح او از بدنش مفارقت نموده و به جسدى غيرمتحرك تبديل گشته است و ديگر حواس پنجگانه و مغز او كار نمى كند، آيا حرف انسانها زنده را مى شنود، و اگر مى شنود، چگونه است ؟
بايد گفت شنيدن انسان حتى در زمان زنده بودن توسط روح (نفس ناطقه قدسيه) صورت مى گيرد؛ زيرا اثر محركات (صداهايى كه در محيط وجود دارند) به وسيله حس شنوايى و به وسيله اعصاب حسى ، به مغز منتقل مى گردد و سپس اين محركات توسط روح ، به ادراك در مى آيند.
اكنون كه روح از بدن فرد مفارقت نموده و در عالم برزخ بسر مى برد، مى توان گفت كه او از زمانى كه در اين عالم ماده بود، شنواتر است و بطور مسلم تمام حرفهاى اطرافيان را مى شنود؛ زيرا نفس ناطقه قدسيه كه عامل شنوايى و بينايى و... مى باشد، از بين نرفته است و تمام ادراكات و اطلاعاتى كه فرد در طول حيات خويش كسب كرده بود، در آن منعكس است ؛ زيرا كه ادراكات و اطلاعات ، با عارضه مرگ ، از بين نمى روند.(١٣٣)
براى اثبات اين حقيقت ، مى توان روايتى از پيامبر بزرگوار را مورد بررسى قرار داد و درستى آن را اثبات نمود.
از پيامبر بزرگوارصلىاللهعليهوآلهوسلم نقل شده كه آن حضرت در پايان جنگ بدر، كنار چاه بدر ايستاد و به مشركين كه آن روز كشته شده بودند و آنها را به چاه بدر انداخته بودند، فرمود:
«بطور تحقيق شما براى پيامبر خدا همسايه هاى بدى بوديد، او را از منزلش بيرون كرديد، و او را از وطنش آواره نموديد، سپس بر عليه او گرد آمديد و با او به جنگ برخاستيد.
آنچه را كه پروردگارم به من وعده داده بود حق يافتم ، آيا شما هم آنچه را كه پروردگارتان به شما وعده داده بود، حق يافتيد؟(١٣٤) »
عمربن خطاب گفت : يا رسول اللّه ، به جسدهايى كه مُرده اند، چه مى فرمائيد!؟
فرمودند:
«اى پسر خطاب ، به خدا سوگند، تو از آنها شنواتر نيستى و ميان آنها و فرشته ها كه آنها را با عمودهاى آهنين برسرشان مى زنند، جز آنكه صورتم را اينطور از آنها برمى گردانم(١٣٥) »
اين روايت ، شنيدن افراد را پس از جداشدن روح از بدن ، مورد تاءييد قرار مى دهد.
برهمين اساس مى توان گفت كه روح فرد در عالم برزخ شنواتر از زمان حيات خويش مى باشد و به همين دليل است كه فرموده اند، در زمان مرگ و پس از به خاك سپارى مُردگان ، به آنها تلقين دهيد.
بايد توجه داشت كه تلقين زمان مرگ براى فرد بسيار مشكل گشا است و مى تواند او را در لحظات آخر عمر و ورود به عالم برزخ يارى دهد.
مولاى بزرگوار، امام صادقعليهالسلام مى فرمايند:
«شما به افرادى كه در آستانه مرگ مى باشند، لا اله الا اللّه تلقين مى كنيد (كه با كلمه توحيد بميرند) ولى ما به افراد در حال مرگ «محمد رسول اللّهصلىاللهعليهوآلهوسلم » را تلقين مى كنيم (كه با گواهى دادن به رسالت هم بميرند(١٣٦) »
تلقين زمان مرگ براى كسى كه در حال احتضار است ، همانند دارويى است كه به بيمار تزريق مى شود؛ زيرا فردى كه در حال ارتحال است ، نياز شديدى به تلقينى كه بر وى ارائه مى شود، خواهد داشت و بدين جهت تلقين در زمان مرگ و در زمان به خاك سپارى مُردگان با تاءكيد فراوانى همراه بوده است
اسحاق بن عمار از مولاى بزرگوار، امام صادقعليهالسلام روايت مى كنند كه فرمودند:
«...سپس دست چپ خود را بر بازوى چپ ميت مى گذارى و او را به شدت حركت داده و مى گويى :
اى فلان بن فلان ، چون مورد سؤ ال قرار گرفتى ،
بگو: اللّه پروردگار من است ، محمدصلىاللهعليهوآلهوسلم پيامبر من و اسلام دين من و قرآن كتاب من و على امام من است ، بعد هم امامان را تا آخر ذكر مى كنى و بعد دوباره براى او مى خوانى و مى گويى :
آيا فهميدى ؟
او در جواب مى گويد:
آرى فهميدم .بعد مى گويى : خدا تو را در قول راست و صراط مستقيم هدايت فرمايد و خدا در قرارگاه رحمت خويش ، ميان تو و ائمه معصومين آشنايى برقرار فرمايد.(١٣٧)
مفاهيم و اطلاعاتى كه در زمان خاك سپارى مردگان به آنها تلقين مى گردد، بسيارى از مشكلات روحى آنان را برطرف مى نمايد؛ زيرا به محض اينكه مرده را به خاك مى سپارند، زمان سؤ ال در قبر (عالم برزخ) آغاز مى شود و فرشتگان الهى به پرسش سؤ الاتى از فرد مى پردازند. اين سؤ الات به منزله آزمون ورودى به عالم برزخ مى باشد و اگر فرد در اين آزمون سربلند و موفق بگردد، زندگى او در عالم برزخ آسان تر خواهد گرديد و اگر از اين آزمون موفقيتى به دست نياورد، زندگى سختى در اين عالم خواهد داشت
مولاى بزرگوار امام صادقعليهالسلام مى فرمايند:
«در قبر از پنج چيز مرده سؤ ال مى شود: از نمازش ، زكاتش ، حجش ، روزه اش و ولايتش نسبت به ما اهل بيت
ولايت از گوشه قبر به آن چهار گويد: هر نقصى كه داشته باشيد، اتمام آن برعهده من است(١٣٨) »
موقعيتى كه براى فرد در لحظه ورود به عالم برزخ ايجاد مى شود، بسيار تعيين كننده است و با عقايد و اعتقادات او در اين جهان ارتباط كامل دارد؛ زيرا اگر فرد در اين عالم ، با ايمان باشد و اعمال شايسته اى انجام داده باشد، در لحظه ورود به عالم برزخ ، در مقابل سؤ الات فرشتگان مى تواند پاسخگو باشد و خود را از خطرات برهاند؛ اما اگر فرد داراى عقايد كفرآميز و شرك آلود باشد، در زمان ورود به اين عالم ، دچار مشكلاتى خواهد گرديد.مولاى بزرگوار، امام موسى كاظمعليهالسلام مى فرمايند:
«به مؤمن در قبر (عالم برزخ) گفته مى شود: خدايت كيست ؟
مى گويد: اللّه
گفته مى شود: دينت كدام است ؟
مى گويد: اسلام
گفته مى شود پيامبرت كيست ؟
مى گويد: محمدصلىاللهعليهوآلهوسلم
گفته مى شود: امامت كيست ؟
مى گويد: علىعليهالسلام و يازده فرزندش
گويند: اينها را از كجا دانسته اى ؟
مى گويد: عقيده اى است كه خدايم بدان هدايت فرموده و در آن استوارم كرده است گويند: بخواب ، خوابى كه در آن پريشانى نيست (مانند) خواب عروس سپس درى از بهشت براى او گشوده مى شود و از روح و ريحان آن بر وى وارد مى گردد. مى گويد: خدايا قيامت را زود برسان تا بطرف اهل و مال خود برگردم
به كافر گفته مى شود: پروردگارت كيست ؟
گويد: اللّه
گويند: پيامبرت كيست ؟
گويد: محمدصلىاللهعليهوآلهوسلم
گويند: دينت چيست ؟
گويد: اسلام
گفته مى شود: از كجا اين را دانسته اى ؟
گويد: شنيدم مردم اينطور مى گفتند، من هم گفتم
او را با ضربه اى مى زنند كه جن و انس طاقت آن را ندارند...(١٣٩)
ارزش عمل انسان به هنگام ورود به عالم برزخ با واقعيتى حيرت انگيز همراه است ؛ زيرا اگر فرد در حال حيات خويش اهل نماز و زكات و حج و روزه باشد و اعمالش بر اساس ولايت صورت گرفته باشد، احتمال رهايى از شكنجه هاى عالم برزخ برايش وجود دارد ولى اگر فرد، داراى عقايدى سست و متزلزل باشد و اهل نماز و روزه و زكات و حج نباشد و از همه مهمتر اعمالش تابع دستورات ائمه معصومينعليهماالسلام نباشد، روزگار سختى در اين عالم خواهد داشت
بايد توجه داشت كه سؤ ال در عالم برزخ ، تنها اختصاص به افراد مؤمن و يا افراد كافر دارد و انسانهايى كه نه مؤمن هستند و نه كافر، هيچگونه سؤ الى از آنان به عمل نمى آيد.
روايتى از مولاى بزرگوار، امام صادقعليهالسلام بيانگر اين حقيقت مى باشد، آن بزرگوار مى فرمايند:
«در قبر جز از مؤمن محض و يا كافر محض سؤ ال نمى شود(١٤٠) ».
بنابراين مى توان گفت كه سؤ ال در عالم برزخ براى مؤمنين و كافران ، به منزله آزمون ورودى خواهد بود؛ اگر از اهل ايمان باشند، زندگى لذت بخشى در اين عالم خواهند داشت و اگر از كافران باشند، زندگى عذاب آورى در انتظارشان خواهد بود.
يكى از موضوعات بسيار مهمى كه در زندگى انسان و اعمال وى داراى ارزش و اهميت است ، عامل ولايت است ؛ زيرا اگر اعمال انسان براساس توصيه هاى ائمه معصومينعليهماالسلام نباشد، اعمالش بى ارزش خواهد بود.انسان زمانى مى تواند به درستى اعمال خود اطمينان داشته باشد كه عملش براساس رهنمودهاى ائمه معصومينعليهماالسلام باشد.