7%

مشابهت خواب و مرگ

من اطمينان دارم كه گاهى چند ساعت بر تو طورى با سرعت گذشته كه گوئى يك ساعت بوده و گاهى يك ساعت ، آنقدر براى تو طولانى شده كه گوئى چند ساعت بر تو گذشته است تو در شكم مادر، يك انسان زنده و كامل بشمار مى آمدى و داراى شعور بودى و به اين جهت شايد آرزوها داشتى و فعلا از آن خاطرات ، كوچكترين چيزى ياد ندارى ، شما كه مردى دانشمند هستى فكر نمى كنى كه خارج شدنت از شكم مادر، و وارد شدنت به اين جهان ، شايد يك نوع مرگ بوده است ؟ فكر نمى كنى كه در شكم مادر، مايل بودى براى هميشه همانجا باشى ، و تصور مى كردى جهانى بهتر و راحت تر از آنجا وجود ندارد و از خارج شدن از مكان خود چنان خشمگين شدى كه وقتى وارد اين جهان گشتى ، فرياد زدى ؟

ولى امروز تصديق مى كنى ، جهانى كه در آن زندگى مى كنى بهتر از جهانى بود كه در شكم مادر داشتى !

جابر: با اينكه نمى دانم آنجا وضعم چگونه بوده ، تصديق مى كنم جهانى كه اكنون در آن زندگى مى كنم ، بهتر از آنجا هست !

امامعليه‌السلام . اين موضوع تاءييد مى كند كه جهان پس از مرگ هم بهتر از اين جهان است .جابر: اگر بدتر از اين جهان باشد چطور؟

امامعليه‌السلام . بدون ترديد جهان ديگر براى كسانيكه به قوانين خداوند عمل نموده اند بهتر از اين جهان است ، چون علاوه بر اينكه خداوند اين موضوع را صريحا به مردم وعده داده و از نظر عقلانى هم غير از اين نمى تواند باشد زيرا خداوند كه دانا و توانا و دادگر است ، كينه و حسد ندارد تا اينكه بندگان خود را از جهان خوب به جهان بد ببرد.

حتى اگر خداوند با صراحت ، وعده هم نداده بود، باز عقل ما حكم مى كرد كه پس از مرگ ، به مناسبت اينكه منظور از خلقت تكامل است ، وضع زندگى انسان بهتر از اين جهان بود...(١٠٤) »

اين مناظره بسيار عالى با آنكه داراى سند معتبرى از لحاظ روايات اسلامى ندارد و از منابع غربى گرفته شده است اما با روايات معتبر اسلامى همخوانى دارد و احتمال مخدوش بودن آن نمى رود.

پيامبر بزرگوارصلى‌الله‌عليه‌وآله‌وسلم تشابه عالم ورود به عالم برزخ را با تولد او در اين جهان بيان نموده و مى فرمايند:

«بيرون آمدن مؤمن را از دنيا به بيرون آمدن طفل از شكم مادر تشبيه مى كنم كه (كودك) از اين غم و تاريكى (رحم مادر) به راحتى دنيا قدم مى گذارد.(١٠٥) »

ارتباط كلام پيامبر بزرگوارصلى‌الله‌عليه‌وآله‌وسلم با كلام مولاى بزرگوار، امام صادقعليه‌السلام كاملا آشكار است هر دو بزرگوار، تشابه ورود به عالم برزخ را همانند ورود كودك به اين جهان بيان مى فرمايند و اين حقيقتى بسيار شفاف است ، زيرا انسان در زمانى كه در رحم مادر بسر مى برد، آنجا برايش دنيايى است كه مدتى در آن زندگى خواهد كرد و پس از گذشتن مدت عمر او در آنجا، ناگزير به اين عالم خاكى قدم خواهد نهاد.

زندگى در اين عالم نيز همانند رحم مادر است كه مدتى انسان در رحم طبيعت به زندگى خود ادامه خواهد داد و با عارضه مرگ ، در عالمى ديگر به نام عالم برزخ متولد خواهد گرديد. چنين استدلالى ، آنهم از زبان راستگوترين راستگويان عالم بطور يقين مى تواند قابل قبول باشد.

بنابراين عالم برزخ ، عالمى است كه به جهان مادى ما احاطه دارد و داراى ويژگيهايى است مطالعه اين ويژگيها مى تواند ما را با خصوصيات اين جهان ناشناخته آشنا سازد.

مشابهت خواب و مرگ

براى شناسايى اين كه در زمان مرگ چه اتفاقى مى افتد كه انسان ديگر نمى تواند به اين جهان برگردد، مطالعه رابطه خواب و مرگ مى تواند ما را در اين زمينه يارى نمايد.

براى فهم عميق اين موضوع ، لازم است روح انسان را بطور اجمال مورد بررسى قرار دهيم و با بررسى آن بتوانيم رابطه خواب و مرگ را بطور علمى بشناسيم

از ديدگاه روانشناسى اسلامى ، انسان داراى دو نوع روح مى باشد؛ يكى روح بدن و ديگرى روح عقل يا نفس

زمانى كه انسان به خواب مى رود، روح عقل يا نفس ، از بدن مفارقت مى كند و مشغول مشاهده رؤ يا مى گردد، اما روح بدن همچنان در بدن باقى مى ماند و اعمال اُرگانيكى بدن را عهده دار مى شود.

با روايتى از مولاى بزرگوار، امام موسى بن جعفرعليه‌السلام اين موضوع را مورد بررسى قرار دهيم :

آن بزرگوار مى فرمايند:

«وقتى انسان مى خوابد، روح حيوانى در بدن او باقى مى ماند و آنچه از او بيرون مى رود روح عقل است(١٠٦)

راوى حديث ، عبدالغفار اسلمى و يا كسى كه در محضر امام بزرگوارعليه‌السلام بود عرض كرد؛ خداى تعالى فرمايد:

( اللَّـهُ يَتَوَفَّى الْأَنفُسَ حِينَ مَوْتِهَا وَالَّتِي لَمْ تَمُتْ فِي مَنَامِهَا فَيُمْسِكُ الَّتِي قَضَىٰ عَلَيْهَا الْمَوْتَ وَيُرْسِلُ الْأُخْرَىٰ إِلَىٰ أَجَلٍ مُّسَمًّى إِنَّ فِي ذَٰلِكَ لَآيَاتٍ لِّقَوْمٍ يَتَفَكَّرُونَ ) (زمر، ٤٢)

«يعنى خداست كه جان ها را در زمان مرگ مى ستاند و آنهايى كه نمرده اند در خواب مى گيرد. سپس هر يك از آنها كه مرگش فرا رسيده باشد نگه مى دارد و آن ديگر را (كه زمان مرگش فرا نرسيده است) به بدنش ‍ برمى گرداند تا زمان معين (كه زمان مرگش فرارسد»

آيا اين طور نيست كه هر دو روح به طرف خدا مى رود و آنچه را كه خدا خواهد نگه مى دارد و آنچه را بخواهد به بدن برمى گرداند؟

امام بزرگوارعليه‌السلام فرمودند:

فقط ارواح عقول هستند كه به طرف خدا مى روند و ارواح حيات در بدن ها باقى مى مانند. آنها فقط با مرگ از بدن خارج مى شوند.(١٠٧)

بعد امام بزرگوارعليه‌السلام اضافه فرمودند:

خداوند براى اين موضوع در قرآن درباره اصحاب كهف ، مثلى زده است آنجا كه مى فرمايد:

( وَنُقَلِّبُهُمْ ذَاتَ الْيَمِينِ وَذَاتَ الشِّمَالِ ) (كهف ، ١٨)

«و ما ايشان را به راست و چپ مى گردانديم(١٠٨) »

اين روايت ، روح انسان را به دو بخش تقسيم مى كند: روح بدن و روح عقل ، به عبارت ديگر، مى توان گفت كه روح انسان شامل دو روح است ، يكى روح عقل و ديگرى روح بدن ، كه مجموعه هر دو روح ، روح كلى انسان را تشكيل مى دهند. زمانى كه انسان مى خوابد، روح عقل مشغول مشاهده رويا مى شود اما روح بدن همچنان در بدن وجود دارد. روح بدن و روح عقل زمانى بدن را ترك مى كنند كه مرگ انسان فرارسيده باشد.بنابراين مى توان دريافت كه تشابهى بين خواب و مرگ وجود دارد؛ زيرا كه در زمان خواب تنها روح بدن در بدن انسان باقى مى ماند و همين عامل موجب زنده بودن انسان در زمان خواب مى شود، اما زمانى كه هر دو روح از بدن مفارقت مى كنند، زمان مرگ انسان فرا مى رسد و ديگر بازگشت او به دنيا امكان پذير نيست

مشابهت خواب و مرگ ، در روايتى از مولاى بزرگوار، امام جوادعليه‌السلام به خوبى قابل مطالعه مى باشد. از مولاى بزرگوارعليه‌السلام سؤ ال شد: مرگ چيست ؟ فرمودند:

«مرگ همان خوابى است كه هر شب به سراغ شما مى آيد، جز آنكه مدت مرگ طولانى است و انسان از آن تا روز قيامت بيدار نمى شود.(١٠٩) »

وجود تشابه خواب و مرگ ، در اين روايت به خوبى قابل بررسى مى باشد زيرا وقتى كه انسان مى خوابد تنها روح عقل يا نفس او از بدن مفارقت مى كند اما به هنگام مرگ ، هر دو روح از بدن جدا مى شوند و در شكلى كه ما خود را در عالم رؤ يا مى بينيم ، وارد عالم برزخ مى شوند.