9%

ثواب كسى كه مؤمنى را بپوشاند

امام صادقعليه‌السلام فرمود: كسى كه برادر مؤمنش را جامه اى بپوشاند - جامه زمستانى يا تابستانى - بر خدا حق است از جامه هاى بهشتى به او بپوشاند و سكرات مرگ را بر وى آسان گرداند و قبر او را گشايش دهد و چون از قبرش بيرون آيد فرشتگانى را ملاقات كند كه او را بشارت برحمت خدا دهند و اينست معنى گفتار خداوند در آيه ١٠٣ انبياء:

( وَتَتَلَقَّاهُمُ الْمَلَائِكَةُ هَـٰذَا يَوْمُكُمُ الَّذِي كُنتُمْ تُوعَدُونَ ) در حديث ديگر فرمود: كسى كه بيكى از فقراء مسلمانان كه برهنه است جامه اى بپوشاند؛ يا بچيزى از قوت و معيشت وى كمك كند، خداى متعال هفت هزار فرشته بر او بگمارد تا هر گناهى كه كرده آمرزش بخواهند تا زمانى كه در صور دميده شود.

در حديث ديگر فرمود: كسى كه مؤمن برهنه اى را جامه اى بپوشاند خداوند از استبرق بهشت - يعنى پارچه ديباى طلا باف و ابريشمين - بر او بپوشاند و كسى كه مؤمنى را جامه اى بپوشاند كه بى نياز از آن است ، (يعنى خودش ‍ هم لباس دارد و برهنه نيست) تا زمانيكه تكه اى از آن جامه باقى مانده در ضمان خدا خواهد بود.

در اظهار لطف و مهربانى نسبت به مؤمن و گرامى داشتن او

امام صادقعليه‌السلام فرمود: هر كس خار و خاشاكى از چهره برادر مؤمنش برگيرد، خداوند ده حسنه براى او بنويسد و كسى كه در چهره برادر دينى لبخند زند براى او يك حسنه باشد.

در حديث ديگر فرمود: كسى كه مقدم برادر مسلمانش را كه بر او وارد مى شود گرامى دارد هر آينه خدا را گرامى داشته است

در حديث ديگر فرمود رسول خداصلى‌الله‌عليه‌وآله‌وسلم فرموده : هر كس برادر مسلمان خود را بسخنى مورد لطف قرار دهد و گرفتارى او را برطرف نمايد پيوسته در سايه رحمت خدا باشد مادامى كه زنده است

ديگر از حقوق برادران دينى نسبت به همديگر خدمت نمودن و اندرز دادن و خير خواهى است كه چند حديث در اين باره صادر شده و فرموده اند بر مؤ منين واجب است كه برادران مؤمن خود را نصيحت و پند و اندرز دهند.

اصلاح بين مردم

امام صادقعليه‌السلام مى فرمود: صدقه اى كه خدا دوست مى دارد، اصلاح ميان مردم است هنگامى كه اختلافى ما بين آنها بيفتد، و نزديك كردن آنها به همديگر است هرگاه از هم دورى گزينند.

در خبر ديگر به مفضل فرمود: هر گاه ديدى ميان دو تن از شيعيان من نزاع در گرفته ، از دارائى من براى اصلاح ميان آنها خرج كن

شخصى بنام ابى حنيفه گفت : من و دامادم در مورد ارث مشاجره اى داشتيم كه مفضل بما وارد شد. ساعتى نزد ما توقف نمود و سپس گفت : برويم بمنزل ما تا اختلاف شما را بر طرف نمايم ما بمنزل او رفتيم و مابين ما را با چهارصد درهمى كه از خودش بخشيد اصلاح نمود و بعد از آنكه از ما نسبت به يكديگر رضايت طلبيد گفت : بدانيد كه اين پولى كه بشما دادم از مال من نيست ، بلكه امام صادقعليه‌السلام آنرا در اختيار من گذاشته و فرموده هرگاه دو تن از شيعيان ما در امرى نزاع كنند براى حل اختلاف آنها از اين پول مصرف نمايم(٢١)

در احياء مومن

سماعه گويد به امام صادقعليه‌السلام گفتم : مقصود خداى تعالى از آيه مباركه :

( مَن قَتَلَ نَفْسًا بِغَيْرِ نَفْسٍ أَوْ فَسَادٍ فِي الْأَرْضِ فَكَأَنَّمَا قَتَلَ النَّاسَ جَمِيعًا وَمَنْ أَحْيَاهَا فَكَأَنَّمَا أَحْيَا النَّاسَ جَمِيعًا وَلَقَدْ جَاءَتْهُمْ رُسُلُنَا بِالْبَيِّنَاتِ ثُمَّ إِنَّ كَثِيرًا مِّنْهُم بَعْدَ ذَٰلِكَ فِي الْأَرْضِ لَمُسْرِفُونَ )

(كسى كه كسى را بكشد بى آنكه كسى را كشته باشد گويا همه مردم را كشته است و كسى كه احياء كند يعنى زنده كند نفسى را گويا كه احياء نموده است همه مردم را) چيست ؟

فرمود: هر كس يك انسانى را از گمراهى به راه هدايت در آورد بمانند آنست كه او را زنده كرده و هر كس از راه هدايت به گمراهى سوق دهد بمانند آنست كه او را كشته است

در حديث ديگر فرمودند مقصود اينست كه اگر مؤمنى را از سوختن و غرق شدن نجات دهد گويا اينكه همه مردم را زنده كرده است و باز فرمودند: تاءويل اعظمش اينست كه او را دعوت به مذهب حق كند و او هم بپذيرد.