تعبير قرآن در مورد اين عده اين نيست كه آن هايى كه مى خواستيد همراه شما بيايند ولى نيامدند، بلكه مى گويد كسانى كه شما در واقع نبرديد، يعنى كسانى كه شايسته آمدن نبودند، مختلف و رها شده بودند. كلمه «اعراب» به معنى باديه نشين هم ، در مقام تحقير به كار برده شده است آنها مى گويند: گرفتارى هاى مال و زن و بچه نگذاشت كه ما بياييم مى خواهند گناهشان را كوچك نشان دهند، براى همين از رسول خدا صلى الله عليه و آله و سلم مى خواهند كه تو براى ما استغفار كن ، يعنى در مقام عذرخواهى بر مى آيند كه ما توبه كرديم قرآن مى گويد: هر دو مورد دروغ مى گويند و منافقند، چيزى به زبان مى آورند كه در دلشان وجود ندارد. حقيقت اين است كه اين ها فكر مى كردند شما سالم بر نمى گرديد.
در پاسخ به آن ها قرآن پيامبر را مر مى كند كه بگو اگر خدا بخواهد به شما نفعى برساند يا بخواهد به شما ضررى بزند مگر چيزى مى تواند مانع بشود؟ اگر خدا پشتيبان كسى باشد در هر شرايطى سالم بر مى گردد و اگر نباشد نه ، اگر خدا مى خواست شما را در خانه هم از بين ببرد، از بين برده بود. يعنى بگو تكيه ما خدا بود. خدا خودش آگاه است كه واقعيت چه بوده است .
در آيه دوم مورد بحث مى فرمايد: حقيقت اين است كه گمان مى كرديد كه پيغمبر و مؤمنين هرگز به خاندانشان بر نمى گردند و اين فكر در دل شما خيلى هم جلوه داده شده بود. يعنى از اين قضيهناراحت نبوديد، خوشحال هم بوديد كه رفتند و كارشان تمام شد.