همه عيب خلق ديدن نه مروت است و مردى |
| نگهى به خويشتن كن كه همى گناه دارى |
بايد اى دل ، اندكى بهتر شويم |
| يا نه اصلا آدمى ديگر شويم |
هشام بن عبدالملك در زمان زمامداريش به مسجد الحرام وارد شد، چشمش به سالم بن عبدالله افتاد. به او گفت : حاجت خود بخواه ! سالم جواب داد: حيا مى كنم در خانه خدا از غير او چيزى سؤ ال كنم ! اين گذشت ، تا آن كه سالم بن عبدالله از مسجد بيرون رفت . هشام هم به دنبال او روان شد و ديگر بار به او گفت : اين جا كه خانه خدا نيست ، پس از من چيزى بخواه ، سالم گفت : از حاجت دنيوى بخواهم يا حاجت اخروى ؟
هشام گفت : از حاجت دنيوى ، سالم اظهار داشت : كه من حوايج خود را از دست كسى كه در دست اوست نخواستم ،
_________________________
۹۱- نزهه النواظر، ص ۳۷