11%

خوب بد نما و بد خوش نما

اى بسا كارى كه خوب و بد نماست
اى بسا ملك ، خراب آباد شد
اى بسا طفل عزيزى ، خوار گشت
اى بسا خوارى كه بر بالا نشست
اى بسا مرگى كه از جان بهتر است

اى بسا جودى كه آن عين وفاست
از فشار ظلم بى حد، داد شد
از خود و از زندگى بيزار گشت
بر بلندى آمد او از جاى پست
اى بسا غم كز، نشاط اولى تر است

مصيبت و معصيت

پارسايى به وسيله پلنگى زخمى شده بود و به هيچ دارويى خوب نمى شد. مدتها در رنج و تعب بود ولى با اين حال ، خدا را شكر مى گفت ، كه به مصيبتى گرفتارم نه به معصيتى .

مثل عمر

حضرت نوح ۲۵۰۰ سال عمر كرد، وقتى حضرت عزرائيل براى قبض روح او آمد، او در آفتاب بود، سلام كرد و گفت : من عزرائيل هستم و براى قبض روح تو آمده ام ، حضرت فرمود: اجازه بده بروم سايه ؛ او قبول كرد. حضرت نوح فرمود: مقدار عمر به اندازه رفتن از آفتاب به سايه است . (۱۳۹)

دست حسرت گزى ار يك درمت فوت شود

هيچت از عمر تلف كرده ، پشيمانى نيست

_________________________

۱۳۹- مجمع البيان ، ج ۴، ص ۴۳۵