11%

داراب ميرزا گفت : قربان هيچكدام ! براى اين كه در زمان فتحعلى شاه ريش دار مى پسنديدند و من آن وقت بى ريش بودم و در زمان شما بى ريش مى پسندند و من ريش به اين بلندى دارم . (۲۵)

حاضر جوابى فقير در برابر توانگر

شخص فقيرى وارد مجلسى شد و نزديك توانگرى نشست . توانگر كه از نشستن او در نزديكش ناراحت شده بود با ترش رويى خطاب به فقير گفت : ميان تو و خر چقدر فرق است ؟ فقير فورا گفت : يك وجب (اشاره به آن كه فاصله اش با توانگر بيش از يك وجب نبود) توانگر از اين جواب سكوت كرد و سر افكنده شد. (۲۶)

حاضر جوابى طفل

يكى از حكما از طفلى پرسيد: اگر به من بگويى كه خدا كجا است ، يك عدد پرتقال به تو مى دهم . آن پسر در جواب گفت : من دو عدد پرتقال به شما مى دهم ، كه بگويى خدا كجا نيست . (۲۷)

حاضر جوابى حسن بن فضل

در مجلس يكى از خلفا جمعى از دانشمندان حضور داشتند، كه حسن بن فضل وارد شد؛ همين كه خواست شروع به سخن گفتن نمايد، خليفه وى را مورد عتاب قرار داد و گفت :

_________________________

۲۵- كشكول طبسى ، ج ۱، ص ۱۳۱

۲۶- كشكول طبسى ، ج ۱، ص ۱۳۱

۲۷- كشكول مختار، ص ۱۲۱